قرآن در زمینه هجرت می فرماید: «ان الذین توفیهم الملائکة ظالمی انفسهم قالوا فیم کنتم قالوا کنا مستضعفین فی الارض قالوا الم تکن ارض الله واسعة فتهاجروا فیها» (نساء/ 97)
گروهی هستند که وقتی فرشتگان الهی می آیند برای قبض روح اینها، وضع اینها را و به اصطلاح امروز پرونده اینها را خیلی خراب می بینند. به اینها می گویند شما در چه وضعی به سر می بردید، چرا اینچنین؟ چرا اینقدر سیاه و تاریک؟!
آنها از این عذرهایی که در دنیا برای انسان ها ذکر می کنند و به خیال خودشان عذر هست می آورند: «کنا مستعفین فی الارض؛ ما یک مردم بیچاره دست نارسی بودیم» در یک گوشه زمین افتاده بودیم، ما که دستمان به علم نمی رسید، به عالم نمی رسید، به معلم نمی رسید. ما چه می دانستیم اسلام چیست، حقیقت چیست، کسی به ما چیزی نمی گفت، ما یک جایی بودیم که دستمان به چیزی نمی رسید، محیط ما فاسد بود، محیط ما مساعد نبود.
آیا فرشتگان این عذر را قبول می کنند و می گویند خوب بسیار خوب پس شما معذورید، خدا هم شما را عذاب نخواهد کرد؟ آیا می گویند اینکه محیط شما فاسد بوده تقصیر شما نبوده؟ نه، آنها به ایشان می گویند: اینکه محیط شما فاسد بوده تقصیر شما نبوده؟
نه، آنها به ایشان می گویند: «قالوا الم تکن ارض الله واسعة فتهاجروا فیها» زمین خدا فراخ نبود؟ شما را بسته بودند به همین سرزمین فاسد و همین محیط فاسد؟ آیا همه جای دنیا مانند همین محیط شما بود؟ یا بود در دنیا جایی که اگر شما به آنجا هجرت و مسافرت و کوچ می کردید، محیط صد در صد مساعد بود، چرا این کار را نکردید؟
«الم تکن ارض الله واسعة فتهاجروا فیها» آیا زمین خدا فراخ نبود؟ آیا نمی توانستید هجرت کنید؟ این محیط فاسد، محیط دیگر! چرا به محیط دیگر نرفتید؟
این است که در اسلام به طور کلی هجرت کردن، یعنی خانه و لانه و زندگی را رها کردن، وطن را رها کردن و به جایی رفتن که در آنجا ایمان نجات پیدا کند، یک مسئله اساسی است و حکمش هم برای همیشه باقی است، منسوخ نشده و اختصاص به مهاجرین صدر اول ندارد.
هجرت باید هجرت فی سبیل الله باشد. یعنی هجرت مسافرت ظاهری با سلوک الی الله هر دو توأم باشد. هم مهاجر باشد و هم عارف سالک. هر دو را اسلام با هم می خواهد.
این آیه، هر دو را با یکدیگر ذکر می کند: «و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله» یعنی در آن واحد دو هجرت بکند: هجرت جسمی و هجرت روحی. جسمش از شهری به شهر دیگری منتقل بشود و روحش از مرحله انانیت و منیت به مرحله اخلاص ترقی کند و بالا برود.
اینچنین مهاجری را قرآن می گوید: «فقد وقع اجره علی الله». یک تعبیر خیلی عالی است: اجر این را دیگر از خدا بخواهید، عهده دار اجر این، خداست. این تعبیر که عهده دار اجر این خداست، یعنی مطلب بالاتر از این حرف هاست که بتوانید تصور کنید اجر چنین مهاجری چه خواهد بود.