تأثیرات تقوا در اجتماع و خانواده

مى دانیم که هر کمالى در هر جا وجود دارد پرتویى از کمال حق است و هر قدر انسان به خدا نزدیک تر شود پرتو نیرومندترى از آن کمال مطلق در وجود او انعکاس خواهد یافت، روى این حساب همه علم و دانش ها از علم و دانش او سرچشمه مى گیرد و هرگاه انسان در پرتو تقوى و پرهیز از گناه و هوى و هوس به او نزدیک تر شود و قطره وجود خود را به اقیانوس بیکران هستى او پیوند دهد سهم بیشترى از آن علم و دانش خواهد گرفت. قلب آدمى همچون آئینه است و وجود هستى پروردگار هم چون آفتاب عالم تاب، اگر این آئینه را زنگار هوى و هوس تیره و تار کند نورى در آن منعکس نخواهد شد، اما هنگامى که در پرتو تقوى و پرهیزگارى صیقل داده شود و زنگارها از میان برود نور خیره کننده آن آفتاب پر فروغ در آن منعکس مى گردد و همه جا را روشن مى سازد.
یکی از اثرات تقوا روشن بینی و بصیرت است. در طول تاریخ در حالات مردان و زنان پرهیزکار روشن بینى هائى مشاهده مى کنیم که هرگز از طریق علم و دانش معمولى قابل درک نیست، آنها بسیارى از حوادث را که در لابلاى آشوب هاى اجتماعى ریشه آن ناشناخته بود بخوبى مى شناختند و چهره هاى منفور دشمنان حق را از پشت هزاران پرده فریبنده مى دیدند!. این اثر عجیب تقوى در شناخت واقعى و دید و درک انسان ها در بسیارى از روایات و آیات دیگر نیز آمده است، در سوره بقره آیه 282 آمده است: «اتقوا الله و یعلمکم الله؛ تقوى پیشه کنید و خداوند بشما تعلیم مى دهد» و در حدیث معروف آمده است: «المؤمن ینظر بنور الله؛ انسان باایمان با نور خدا مى بیند» و در نهج البلاغه حکمت 219 در کلمات قصار مى خوانیم: «اکثر مصارع العقول تحت بروق المطامع؛ زمین خوردن عقل ها غالبا به خاطر برق طمع است که چشم عقل را از کار مى اندازد و پرتگاه ها و لغزش گاهها را نمى بیند».
از نظر تجزیه و تحلیل عقلى نیز پیوند میان تقوى و درک حقایق قابل فهم است، زیرا مثلا جوامعى که بر محور هوى و هوس مى گردد و دستگاه هاى تبلیغاتى آنها در مسیر دامن زدن به همین هوى و هوسها گام برمى دارد، روزنامه ها مروج فساد مى شوند، رادیوها بلندگوى آلودگى و انحرافات مى گردند، و تلویزیون ها در خدمت هوى و هوسند، بدیهى است در چنین جامعه اى تمیز حق از باطل، و خوب از بد، براى غالب مردم بسیار مشکل است، بنابراین آن بى تقوائى سرچشمه این فقدان تشخیص و یا سوء تشخیص است.
و یا فى المثل در خانواده اى که تقوا نیست و کودکان در محیط آلوده پرورش مى یابند و از همان طفولیت به فساد و بى بندوبارى خو مى گیرند در آینده که بزرگ مى شوند تشخیص نیکى ها از بدى ها براى آنها مشکل مى شود. اصولا بکار افتادن نیروها و انرژى ها و هدر رفتن این سرمایه ها در راه گناه موجب مى شود که مردم از نظر درک و اطلاع، در سطحى پائین قرار گیرند و افکار منحطى داشته باشند هر چند در صنایع و زندگى مادى پیشروى کنند.
بنابراین به خوبى مى بینیم که هر بى تقوائى سرچشمه یک نوع ناآگاهى و یا سوء تشخیص است، بهمین جهت در دنیاى ماشینى امروز جوامعى را مشاهده مى کنیم که از نظر علم و صنعت بسیار پیشرفته اند ولى در زندگى روزانه خود چنان گرفتار نابسامانى ها و تضادهاى وحشتناکى هستند که انسان را در تعجب فرو مى برد اینها همه عظمت این گفته قرآن کریم را روشن مى سازد. و با توجه به اینکه تقوا منحصر به تقواى عملى نیست، بلکه تقواى فکرى و عقلى را شامل مى شود این حقیقت آشکارتر خواهد شد، تقواى فکرى در برابر بى بندوبارى فکرى به این معناست که ما در مطالعات خود به دنبال مدارک صحیح و مطالب اصیل برویم و بدون تحقیق کافى و دقت لازم در هیچ مساله اى اظهار عقیده نکنیم، آنها که تقواى فکرى را بکار مى بندند بدون شک بسیار آسانتر از بى بندوباران به نتائج صحیح مى رسند ولى آنها که در انتخاب مدارک و طرز استدلالى بى بند و بارند اشتباهاتشان فوق العاده زیاد است.
اما مطلب مهمى که باید جدا به آن توجه داشت و مانند بسیارى دیگر از مفاهیم سازنده اسلامى در میان ما مسلمانان دستخوش تحریف شده بسیارند کسانى که خیال مى کنند آدم باتقوا کسى است که زیاد بدن و لباس خود را آب بکشد و همه کس و همه چیز را نجس یا مشکوک بداند، و در مسائل اجتماعى به انزوا در آید و دست به سیاه و سفید نزند، و در برابر هر مسئله اى سکوت اختیار کند، اینگونه تفسیرهاى غلط براى تقوا و پرهیزکارى در واقع یکى از عوامل انحطاط جوامع اسلامى محسوب مى گردد چنین تقوائى نه آگاهى مى آفریند و نه روشن بینى و فرقان و جدائى حق از باطل!.


منابع :

  1. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 7- صفحه 144-143

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/27082