همیشه اضطراب و نگرانى یکى از بزرگ ترین بلاهاى زندگى انسان ها بوده و هست و عوارض ناشى از آن در زندگى فردى و اجتماعى کاملا محسوس است. همیشه آرامش یکى از گمشده هاى مهم بشر بوده و به هر درى مى زند تا آن را پیدا کند. به طور کلى آرامش و دلهره، نقش بسیار مهمى در سلامت و بیمارى فرد و جامعه و سعادت و بدبختى انسان ها دارد و چیزى نیست که بتوان از آن به آسانى گذشت و به همین دلیل تاکنون کتاب هاى زیادى نوشته شده که موضوع آنها فقط نگرانى و راه مبارزه با آن و طرز بدست آوردن آرامش است.
تاریخ بشر پر است از صحنه هاى غم انگیزى که انسان براى تحصیل آرامش به هر چیز دست انداخته و در هر وادى گام نهاده و تن به انواع اعتیادها داده است. ولى قرآن با یک جمله کوتاه و پر مغز، مطمئن ترین و نزدیک ترین راه را نشان داده و مى گوید: «الذین ءامنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله ألا بذکر الله تطمئن القلوب»؛ «آنها کسانى هستند که ایمان آورده اند و دل هایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است، آگاه باشید با یاد خدا دل ها آرامش مى یابد! بدانید که یاد خدا آرام بخش دل ها است!» (رعد/ 28)
عوامل نگرانى و پریشانى انسان ها بسیارند از جمله
1- گاهى اضطراب و نگرانى به خاطر آینده تاریک و مبهمى است که در برابر فکر انسان خودنمایى مى کند، احتمال زوال نعمت ها، گرفتارى در چنگال دشمن، ضعف و بیمارى و ناتوانى و درماندگى و احتیاج، همه اینها آدمى را رنج مى دهد، اما ایمان به خداوند قادر متعال، خداوند رحیم و مهربان، خدائى که همواره کفالت بندگان خویش را بر عهده دارد مى تواند این گونه نگرانی ها را از میان ببرد و به او آرامش دهد که تو در برابر حوادث آینده درمانده نیستى، خدایى دارى توانا، قادر و مهربان.
2- گاه گذشته تاریک زندگى فکر انسان را به خود مشغول مى دارد و همواره او را نگران مى سازد، نگرانى از گناهانى که انجام داده، از کوتاهی ها و لغزش ها، اما توجه به اینکه خداوند، غفار، توبه پذیر و رحیم و غفور است، به او آرامش مى دهد، به او مى گوید: عذر تقصیر به پیشگاهش بر، از گذشته عذرخواهى کن و در مقام جبران بر آى، که او بخشنده است و جبران کردن ممکن.
3- ضعف و ناتوانى انسان در برابر عوامل طبیعى و گاه در مقابل انبوه دشمنان داخلى و خارجى، او را نگران مى سازد که من در برابر این همه دشمن نیرومند در میدان جهاد چه کنم؟ و یا در مبارزات دیگر چه مى توانم انجام دهم؟ اما هنگامى که به یاد خدا مى افتد و متکى به قدرت و رحمت او مى شود، قدرتى که برترین قدرت ها است و هیچ چیز در برابر آن یاراى مقاومت ندارد، قلبش آرام مى گیرد، با خود مى گوید آرى من تنها نیستم، من در سایه خدا، بى نهایت قدرت دارم! قهرمانی هاى مجاهدان راه خدا در جنگ ها، چه در گذشته، چه در حال و سلحشوری هاى اعجاب انگیز و خیره کننده آنان، حتى در آنجایى که تک و تنها بوده اند، بیانگر آرامشى است که در سایه ایمان پیدا مى شود. هنگامى که با چشم خود مى بینیم و با گوش مى شنویم که افسر رشیدى پس از یک نبرد خیره کننده، بینایى خود را به کلى از دست داده و با تنى مجروح به روى تخت بیمارستان افتاده اما با چنان آرامش خاطر و اطمینان سخن مى گوید که گویى خراشى بر بدن او هم وارد نشده است، به اعجاز آرامش در سایه ذکر خدا پى مى بریم.
4- گاهى نیز ریشه نگرانی هاى آزار دهنده انسان، احساس پوچى زندگى و بى هدف بودن آن است ولى آن کسى که به خدا ایمان دارد و مسیر تکاملى زندگى را به عنوان یک هدف بزرگ پذیرفته است و تمام برنامه ها و حوادث زندگى را در همین خط مى بیند، نه از زندگى احساس پوچى مى کند و نه همچون افراد بى هدف و مردد، سرگردان و مضطرب است.
5- عامل دیگر نگرانى آن است که انسان گاهى براى رسیدن به یک هدف زحمت زیادى را متحمل مى شود، اما کسى را نمى بیند که براى زحمت او ارج نهد و قدردانى و تشکر کند، این ناسپاسى او را شدیدا رنج مى دهد و در یک حالت اضطراب و نگرانى فرو مى برد، اما هنگامى که احساس کند کسى از تمام تلاش ها و کوشش هایش آگاه است و به همه آنها ارج مى نهد و براى همه پاداش مى دهد دیگر چه جاى نگرانى و نا آرامى است؟
6- سوء ظن ها و توهم ها و خیالات پوچ یکى دیگر از عوامل نگرانى است که بسیارى از مردم در زندگى خود از آن رنج مى برند، ولى چگونه مى توان انکار کرد که توجه به خدا و لطف بى پایان او و دستور به حسن ظن که وظیفه هر فرد با ایمانى است این حالت رنج آور را از بین مى برد و آرامش و اطمینان جاى آن را مى گیرد.
7- دنیا پرستى و دلباختگى در برابر زرق و برق زندگى مادى یکى از بزرگ ترین عوامل اضطراب و نگرانى انسان ها بوده و هست، تا آنجا که گاهى عدم دستیابى به رنگ خاصى از لباس یا کفش و کلاه و یا یکى دیگر از هزاران وسایل زندگى ساعت ها و یا روزها و هفته ها فکر دنیاپرستان را نا آرام و مشوش مى دارد. اما ایمان به خدا و توجه به آزادگى مؤمن که همیشه با زهد و پارسایى سازنده و عدم اسارت در چنگال زرق و برق زندگى مادى همراه است به همه این اضطراب ها پایان مى دهد، هنگامى که روح انسان على وار آنگونه وسعت یابد که بگوید: «دنیاکم هذه اهون عندى من ورقة فى فم جرادة تقضمها»؛ «دنیاى شما در نظر من بى ارزش تر از برگ درختى است که در دهان ملخى باشد که آن را مى جود. نرسیدن به یک وسیله مادى یا از دست دادن آن چگونه امکان دارد آرامش روح آدمى را بر هم زند و طوفانى از نگرانى در قلب و فکر او ایجاد کند.»
8- یک عامل مهم دیگر براى نگرانى ترس و وحشت از مرگ است که همیشه روح انسان ها را آزار مى داده است و از آنجا که امکان مرگ تنها در سنین بالا نیست بلکه در سنین دیگر مخصوصا به هنگام بیماری ها، جنگ ها، نا امنی ها وجود دارد، این نگرانى مى تواند عمومى باشد. ولى اگر ما از نظر جهان بینى مرگ را به معنى فنا و نیستى و پایان همه چیز بدانیم (همان گونه که مادیون جهان مى پندارند) این اضطراب و نگرانى کاملا بجا است و باید از چنین مرگى که نقطه پایان همه آرزوها و موفقیت ها و خواست هاى انسان است ترسید، اما هر گاه در سایه ایمان به خدا مرگ را دریچه اى به یک زندگى وسیع تر و والاتر بدانیم و گذشتن از گذرگاه مرگ را همچون عبور از دالان زندان و رسیدن به یک فضاى آزاد بشمریم دیگر این نگرانى بى معنى است، بلکه چنین مرگى - هر گاه در مسیر انجام وظیفه بوده باشد - دوست داشتنى و خواستنى است، البته عوامل نگرانى منحصر به اینها نیست بلکه مى توان عوامل فراوان دیگرى براى آن نیز شمرد، ولى باید قبول کرد که بیشتر نگرانی ها به یکى از عوامل فوق باز مى گردد. و هنگامى که دیدیم این عوامل در برابر ایمان به خدا ذوب و بى رنگ و نابود مى گردد تصدیق خواهیم کرد که یاد خدا مایه آرامش دل ها است: «الا بذکر الله تطمئن القلوب».
مطلب بسیار عمده و اساسی که کتب آسمانی، ما را بدان توجه داده اند، پیوستگی این دو زندگی است. این دو حیات از یکدیگر جدا نیست، بذر آن حیات در این حیات به دست خود انسان کاشته می شود و سرنوشت آن حیات در این حیات به وسیله خود انسان تعیین می گردد. ایمان و اعتقاد پاک و درست و مطابق با واقع (و جهان بینی واقع بینانه)، خلق و خوی پاکیزه و انسانی و منزه از حسادت ها، مکرها، حقد و کینه ها، غل و غش ها، نیز اعمال صالح که در جهت تکامل فرد و جامعه صورت گیرد، خدمت ها، اخلاص ها و امثال اینها سازنده یک حیات سعادتمندانه جاوید است برای انسان. بر عکس، بی ایمانی ها، بی اعتقادی ها، باورهای غلط، خلق و خوی های پلید، خودخواهی ها، خود پرستی ها، خود بینی ها، ظلم ها، ستم ها، ریاکاری ها، رباخواری ها، دروغ، تهمت، خیانت، غیبت، سخن چینی، فتنه انگیزی، امتناع از عبادت و پرستش خالق و امثال اینها موجب حیات بسیار شقاوت آلود برای انسان در جهان آخرت است. رسول خدا در تعبیر جالب خود فرمود: «الدنیا مزرعة الاخرة؛ دنیا کشتگاه آخرت است» (کنوز الحقایق، باب دال). هر تخم بدی یا نیکی در دنیا بکارید در آخرت برداشت خواهید کرد. همان طور که محال است انسان جو بکارد و گندم برداشت کند و یا خار بکارد و گل بچیند، حنظل بکارد و درخت خرما سبز شود، محال است که انسان در دنیا اندیشه بد، خلق و خوی بد، عمل و کردار بد داشته باشد و در آخرت سود بگیرد