معیار شناخت از نظر قرآن

علاوه بر ابزار شناخت انسان برای شناخت نیازمند معیار شناخت نیز می باشد. خداوند در سوره فرقان با اشاره به برترین معیار شناخت می فرماید: «تبارک الذی نزل الفرقان على‏ عبده لیکون للعالمین نذیرا؛ زوال ناپذیر است و پر برکت است کسى که قرآن را بر بنده ‏اش نازل کرد تا جهانیان را انذار کند (و از عذاب و کیفر الهى بترساند).» (فرقان/ 1) «الذی له ملک السماوات و الأرض و لم یتخذ ولدا و لم یکن له شریک فی الملک و خلق کل شی‏ء فقدره تقدیرا؛ خداوندى که حکومت و مالکیت آسمان ها و زمین از آن اوست، و فرزندى براى خود انتخاب نکرد و شریکى در حکومت و مالکیت ندارد و همه چیز را آفرید و دقیقا اندازه ‏گیرى نمود.» (فرقان/ 2) این سوره با جمله "تبارک" آغاز مى ‏شود که از ماده "برکت" است و مى ‏دانیم برکت داشتن چیزى عبارت از آن است که داراى دوام و خیر و نفع کامل باشد.
جالب اینکه مبارک بودن ذات پروردگار به وسیله نزول فرقان، یعنى قرآنى که جدا کننده حق از باطل است معرفى شده و این نشان مى ‏دهد که برترین خیر و برکت آن است که انسان وسیله ‏اى براى شناخت -شناخت حق از باطل- در دست داشته باشد! این نکته نیز قابل توجه است که "فرقان" گاه به معنى "قرآن" و گاه به معنى معجزاتى که روشنگر حق از باطل است و گاه در مورد تورات به کار رفته است، ولى در اینجا با قرائنى که در آیه و آیات بعد است منظور قرآن است. در بعضى از روایات هنگامى که از امام صادق (ع) مى ‏پرسند که آیا میان "قرآن" و "فرقان" فرقى است؟ مى ‏فرماید: «قرآن اشاره به مجموع این کتاب آسمانى است و فرقان اشاره به آیات محکمات است.» این سخن منافات با فرقان بودن همه آیات قرآن ندارد و منظور این است که آیات محکمات قرآن مصداق روشن تر و بارزترى براى فرقان و جداسازى‏ حق از باطل محسوب مى‏ شود.
موهبت "فرقان و شناخت" تا آن حد اهمیت دارد که قرآن مجید آن را به عنوان پاداش بزرگ پرهیزکاران ذکر کرده است: «یا أیها الذین آمنوا إن تتقوا الله یجعل لکم فرقانا؛ اى کسانى که ایمان آورده ‏اید اگر تقوى پیشه کنید خداوند فرقان در اختیار شما مى‏ گذارد.» (انفال/ 29) آرى بدون تقوا، شناخت حق از باطل ممکن نیست، چرا که حب و بغض‏ ها و گناهان حجاب ضخیمى بر چهره حق مى‏ افکند و درک و دید آدمى را کور مى‏ کند. به هر حال قرآن مجید برترین فرقان است. وسیله شناخت حق از باطل، در تمام نظام حیات بشر است. وسیله شناخت حق از باطل در مسیر زندگى فردى و اجتماعى است و معیار و محکى است در زمینه افکار و عقاید و قوانین و احکام و آداب و اخلاق. این نکته نیز قابل توجه است که مى ‏گوید: «فرقان را بر بنده ‏اش نازل کرد» آرى مقام عبودیت و بندگى خالص است که شایستگى نزول فرقان و پذیرا شدن معیارهاى شناخت حق از باطل را به وجود مى‏ آورد و بالاخره آخرین نکته‏ اى که در این آیه مطرح شده این است که هدف نهایى فرقان را انذار جهانیان بیان مى‏ کند، انذارى که نتیجه ‏اش احساس مسئولیت در برابر تکالیف و وظایفى است که بر عهده انسان قرار گرفته و تعبیر "للعالمین" روشنگر این است که آئین اسلام جنبه جهانى دارد و مخصوص به منطقه و نژاد و قوم معینى نیست، بلکه بعضى از آن استفاده خاتمیت پیامبر (ص) کرده‏ اند، چرا که "عالمین" نه فقط از نظر مکانى محدود نیست که از نظر زمانى هم قیدى ندارد و همه آیندگان را نیز شامل مى ‏شود.


منابع :

  1. سيد هاشم بحراني- تفسير برهان جلد 3 - صفحه 15

  2. ناصر مکارم شیرازی- تفسير نمونه جلد ‏15- صفحه 7

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/28803