بررسی مساله سوگند به خداوند و جواب آن

در قرآن کریم حدود 14 مورد به خداوند متعال سوگند یاد شده است که دو مورد آن با  لفظ جلاله: (الله)، هشت مورد با کلمه «رب» و چهار مورد هم با «ما» موصوله است که همه 14 مورد را ذیلا از نظر می گذرانیم: اما دو موردی  که با لفظ جلاله (الله) آمده هر دو در سوره مبارکه نحل است:

1. ".....تالله لتسئلن  عما کنتم  تفترون"، (نحل /آیه 56: سوگند به خدای یکتا که البته شما مشرکان از این دروغ و عقاید باطل سوال خواهید شد.)

2. "تالله لقد ارسلنا الی  امم من قبلک فزین لهم الشیطان اعمالهم فهو و لیهم الیوم و لهم عذاب الیم"، (نحل/آیه 63: به خدا سوگند که رسولانی پیش از تو بر امم سابقه فرستادیم (تا مگر سعادت یابند) ولی شیطان اعمال زشت آنها را در نظرشان زیبا جلوه داد، پس امروز (روز محشر) شیطان یار آنها است و به عذاب  دردناک گرفتار خواهند بود.)

اما از هشت موردی که با کلمه «رب»  آمده دو موردش با «لا» آغاز شده و شش تای دیگرش با «واو» قسم می باشد که ذیلا نقل می گردد:

3. "فلا اقسم برب المشارق و المغارب  انا لقادرون* علی ان نبدل خیرا منهم  و ما  نحن بمسبوقین"، (معارج /آیه40: (چنین نیست) سوگند به پروردگار مشرق ها و مغرب های بی نهایت که ما قادریم آنها را هلاک سازیم و به جای آنها خلقی بهتر از آنها بیافرینیم و هرگز کسی به قدرت ما سبقت نخواهد گرفت).

4. "فلا  و ر بک لا یو منون حتی یحکموک  فیما شجر  بینهم( نساء /آیه 65: (چنین است) قسم به پروردگار تو که اینان ( منافقین) اهل ایمان نمی شوند مگر آنکه در خصومت و نزاعشان تنها تو را حاکم کنند...)

5. "فو ربک لنحشر نهم  و الشیا طین...."، (مریم/آیه 67: قسم به پروردگار تو که البته آنها را که در کفر و انکارند با شیاطین محشور می گردانیم).

6- "و قال الذین کفروا لا تأتینا الساعه قل بلی و ربی لتــا تینکم  عالم  الغیب(سبا/آیه 3: و کافران  منکر قیامت گفتند که هرگز قیامتی برما نمی آید، ای پیامبر! به آنان بگو: به پروردگار من قسم که البته می آید و او بر غیب جهان آگاه است.)

7. "و یستنبونک احق هو  قل ای و ربی  انه لحق  و ما انتم  بمعجزین"، (یونس/آیه 53: (ای رسول ما) کافران از تو می پرسند آیا این قرآن و رسالت و وعده ی ثواب و عقاب آخرت حق است؟ بگو آری قسم به خدای من همه وعده ها حق است و شما از آن هیچ مفری ندارید.)

8. "فوربک لنسئلنهم اجمعین عما کانوا یعملون"، (حجر/ آیه 2: قسم به خدای تو که از همه ی آن چه می کنند باز خواست می کنیم).

9. "فورب السماء و الارض انه لحق مثل مآ انکم  تنطقون( ذاریات/ آیه 23: قسم به خدای آسمان و زمین، این (وعده رزق مقدر) به مانند تکلمی که با یکدیگر می کنید، حق است.)

10. "زعم  الذین کفروا ان لن یبعثوا قل بلی و ربی لتبعثن  ثم  لتنبوون بما عملتم و ذلک  علی الله یسیر(تغابن/آیه7: کافران گمان کردند که هرگز (پس از مرگ) برانگیخته نمی شوند! ای رسول ما به آنها بگو به خدای من سوگند برانگیخته می شوید و سپس به نتیجه اعمال خود آگاه می کردید و این کار بر خدا بسیار آسان است.)

قسمت سوم از آیاتی که شامل سوگند به خداوند است عبارت از آیات نام برده در زیر:

1. "و السماء و  ما بنیها"

2. "و الارض و ماطحیها"

3. "و نفس و ما سویها"

که این سه آیه بترتیب آیات 5-6-7 سوره مبارکه شمس را تشکیل می دهند.

آیه چهارم که شامل این معنی است، آیه سوم از سوره واللیل است که می فرماید: "و ما خلق الذکر و الا نثی". لازم به تذکر است که در مورد کلمه «ما» در آیات چهارگانه مزبور که مورد استشهاد ما بوده، در بین مفسرین اختلاف نظر وجود دارد که به طور خلاصه ذیلا می آوریم:

1. بعضی «ما» را مصدریه گرفته اند مانند: مولف کشاف و الکاشف. مرحوم شیخ طوسی این معنی را از قتاده نقل فرموده و همچنین مرحوم طبرسی و ابوالفتوح رازی به صورت یک قول آن را نقل نموده اند که در این صورت معنی آیات نام برده در فوق چنین می شود: قسم به آسمان و بنای آن و قسم به زمین و گستردگی آن و قسم به جان و تسویت و تعدیل او در آفرینش.

نظر دوم در مورد «ما» که بیشتر مفسران اظهار کرده اند آن است که «ما» به معنی  من ( کسی که) می باشد که مرحوم طبرسی این معنی را از مجاهد و کلبی، و مرحوم شیخ طوسی از مجاهد و حسن نقل می کنند. همچنین این معنی را ابوالفتوح  نیز نقل کرده و آیات را به همین نحو معنی می کند و اضافه می کند: باز موارد دیگری در قرآن می بینیم که «ما» به معنی من آمده مثل آیه: "فانکحوا ما طاب لکم من النساء(نساء/آیه 3: سپس آن کس از زنان را به نکاح خود درآرید که شما را نیکو و با عدالت است). "و لا تنکحوا ما نکح  اباء کم"،(نساء/آیه22: زن پدر را نباید به نکاح در آورید).

مفسران دیگری نیز مانند ابن عباس و فیض کاشانی و آلوسی و مراغی و علامه طباطبایی و شیخ محمد عبده  و طنطاوی در تفسیر خود به همین معنی گرفته اند و همچنین ابی السعود به همین معنی معتقد است... «چون مصدریه گرفتن «ما» با سیاق آیات بخصوص عطف تفریعی فالهمها سازش ندارد زیرا فاعل فالهمها «ما» است و مای مصدریه فاعل نمی شود.»

جواب سوگند به خداوند
جواب سوگند در دو آیه ای که با لفظ جلاله الله آمده، به قرار زیر است:

1. مسئولیت کافران در برابر عقاید و گفتار باطل خود.

2. زیبا جلوه دادن شیطان اعمال زشت آنان را.

اما جواب سوگند در آیاتی که با کلمه رب آمده، به ترتیبی  که ذکر شد، به  قرار زیر است:

1. قدرت خداوند.

2. مشروط بودن ایمان آوردن منافقان به این که پیامبر را در کارهای خود حاکم گردانند.

3. محشور شدن کافران با شیاطین.

4. آمدن حتمی قیامت.

5. حقانیت وعده های خداوند.

6. مواخذه سخت کافران.

7. حقانیت وعده رزق مقدر.

8. برانگیخته شدن بشر و آگاهی یافتنش از نتایج اعمال خویش.

اما چهار آیه ای که با کلمه «ما»  آمده جواب سوگند در سه تای آنها که در سوره مبارکه شمس قرار داد، یکی است و آن عبارت است از: رستگاری کسی که خود را از گناه پاک ساخته و زیان کاری آن کس که به گناه آلوده شده است. و جواب سوگند در آیه ای که در سوره واللیل قرار دارد، بدین قرار  است: هر سعی و کوشش نیک و بدی دارای اثر مخصوص به خود است.


منابع :

  1. ابوالقاسم رزاقی- سوگندهای قرآن - از صفحه 64 تا 70

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/400790