سوگند به آسمان در قرآن و نظر مفسران در این باره (2)

به آیه دوم توجه نماییم: "والسماء ذات البروج"، در مورد این آیه نیز مفسران اتفاق نظر دارند که مراد، سوگند به آسمان است لکن اختلاف در مورد صفت آن است که " ذات البروج" باشد. نظریات مفسران را در این زمینه می توان به سه قول تقسیم نمود:

1. مقصود از بروج، ستاره های مخصوص و وصف آنها است، نه نام همه ی ستاره ها، از این جهت گفته اند که مقصود از "البروج" مجموعه های کوکبی منطقه البروج است که عبارت است از: برجهای دوازده گانه که منازل ستارگان و خورشید و ماه است و «ستارگان سیاره در هر دور، از مقابل آنها میگذرند، ماه در دو روز و نیم مقابل ستاره های حمل است و همین مدت برابر ستارگان ثور و هکذا در سایر بروج و در شش سیاره ی دیگر.»

این نظر را مفسران زیادی در ذیل آیه مزبور بیان داشته اند مانند مرحوم طبرسی، شیخ طوسی، مرحوم فیض، و فخر رازی که به صورت قولی نقل کرده است. همچنین مفسران دیگری این نظر را بیان داشته اند همچون محمد عبده در تفسیر جزء عم، و بیضاوی و مراغی و ابوالفتوح رازی و طبری و زمخشری. میبدی می گوید: جماعتی از مفسران این معنی را گفته اند. لکن این تطبیق، نادرست به نظر می آید، زیرا اینگونه تصورات درباره هیئت آسمان و ستاره ها سالها پس از نزول این آیات در اذهان مسلمانان راه یافت، و آنگاه جای لغات و اصطلاحات اصلی را لغات و تعبیرات عربی گرفت، بنابراین، اصطلاح و نام گذاری خاص بروج بر شکلهای خیالی دسته ای از کواکب نزدیک به هم که در مسیر و منازل سالیانه خورشید  واقعند، باید از همین تعبیر قرآن گرفته شده باشد، نه آنکه این آیه را بر آن نظریات هیئتی تطبیق نماییم.

بروج در اصطلاح هیئت قدیم دوازده مجموعه کوکبی است که هر مجموعه آن به صورت جانوری یا هر چیز دیگری تصویر شده است، مانند حمل، ثور، جوزاء و حوت که مثلا خورشید در هر ماه از محاذات یکی از آنها می گذرد.

2. نظر دوم این است که مقصود از بروج، ستاره های بزرگ است. مفسرانی مانند: حسن، مجاهد و قتاده این نظر را دارند. فخر رازی هم این نظریه را به صورت قولی نقل نموده است، و همچنین  زمخشری به همین نحو آورده است.

3. نظر سوم گرچه غیر مشهور است لیکن در اثر انطباق بیشتر با آیات قرآن بر دو وجه سابق رجحان دارد و آن این است که مراد از آیه، سوگند به آسمان است که محفوظ به ستارگان است یعنی سوگند به آسمان که دارای ستارگان است. مرحوم علامه ی طباطبایی و صاحب تفسیر پرتوی از قرآن به این وجه معتقدند و مولف تفسیر نوین آنرا به صورت احتمال بیان نموده است. آیاتی که در قرآن مشعر به این معنی هستند عبارتند از:

"تبارک الذی جعل فی السماء بروجا و جعل فیها سراجا و قمرا"، (فرقان/آیه 61: بزرگوار آن خدایی که در آسمان ها، برجها مقرر داشت و در آن چراغ خورشید و ماه تابان را روشن ساخت.)

"و لقد جعلنا فی السماء بروجا وزیناها للناظرین وحفظناها من کل شیطان رجیم"، (حجر/آیات 16-17: و ما، در آسمان برجهایی نهادیم و بر چشم بینایان عالم آنها را به زینب و زیور بیاراستیم و آنها را از دستبرد شیطان مردود، دور ساختیم).

حال توجه خود را به آیه سوم معطوف بداریم: "والسماء ذات الرجع"، (طارق/ آیه 12: سوگند به آسمان فرو ریزنده باران). این آیه نیز خصوصیت و حکم دو آیه ی گذشته را داراست یعنی در اصل سوگند هیچک از مفسران  تردید ندارند، تنها اختلاف در مورد صفت آن است که "ذات الرجع" باشد.

راغب می گوید: "رجع" به معنی اعاده و بازگشت است، همچنین مرحوم طبرسی که از مفسرانی است که عنایت خاصی به شکافتن لغات قرآن دارد، می گوید: رجع به معنی بازگشت چیزی است به حالت اولی خود. بنابراین معنی کلمه رجع دارای مفهوم وسیعی است و همین امر سبب اختلاف نظر مفسران در تفسیر این آیه گردیده است که منظور از اینکه آسمان دارای بازگشت است یعنی چه؟ در اینجا نظر مفسران را در سه وجه خلاصه می کنیم:

1. بعضی می گویند، مراد، رفتن و بازگشتن ماه و آفتاب و کواکب است که به صبح طلوع و غروب ظاهر می شود، این معنی را صاحب المیزان بیان کرده است.


منابع :

  1. ابوالقاسم رزاقی- سوگندهای قرآن - از صفحه 224 تا 228

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/400834