سرگذشت فتح مکه و پیمان از زنان

فارسی 3613 نمایش |

قرآن از بازگویی جزئیات «فتح مبین» خودداری نموده است تنها تاریخ و حدیث بازگو کننده تفصیل آن است و ما در اینجا تنها به توضیح پیمانی که از زنان مکه پس از فتح آن گرفته شد، و قرآن یادآور آن است می پردازیم.
قرآن در این مورد چنین می فرماید: «یا أیها النبی إذا جاءک المؤمنات یبایعنک على أن لا یشرکن بالله شیئا و لا یسرقن و لا یزنین و لا یقتلن أولادهن و لا یأتین ببهتان یفترینه بین أیدیهن و أرجلهن و لا یعصینک فی معروف فبایعهن و استغفر لهن الله إن الله غفور رحیم؛ اى پیغمبر! چون زنان مؤمن آیند که با تو بر ایمان بیعت کنند که دیگر هرگز شرک به خدا نیاورند و سرقت و زنا نکنند و اولاد خود را به قتل نرسانند، و بر کسى افتراء و بهتان میان دست و پاى خود نبندند (یعنى فرزندى که میان دست و پاى خود پرورده و علم به آن از انعقاد نطفه دارند به دروغ به کسى نبندند) و با تو در هیچ امر به معروفى (که به آنها کنى) مخالفت نکنند بدین شرایط با آنها بیعت کن و بر آنان از خدا آمرزش و غفران طلب کن که خدا بسیار آمرزنده و مهربانست.» (ممتحنة/ 12)
کیفیت پیمان به این نحو بود که پیامبر دستور داد، ظرف آبی بزرگ بیاورند، آنگاه دست خود را در گوشه ی آن نهاد، سپس دستور داد که زنان هم دست در آن فرو برند و هرگز رسول گرامی با زنان دست نداد. اصول پیمان را امور یاد شده در زیر تشکیل می دهد همان گونه که ملاحظه خواهید نمود همگی مربوط به ترک یک رشته کارهای زشت است که در زندگی زن در عصر جاهلیت رواج داشت:
تر ک هر گونه شرک برای خدا (أن لا یشرکن).
ترک سرقت و رعایت احترام اموال مردم اعم از شوهر و غیره: (لا یسرقن).
ترک فحشا و نوع روابط نامشروع جنسی: (ولا یزنین).
ترک قتل اولاد: (ولا یقتلن أولادهن) خواه به صورت سقط جنین و یا زنده به گور کردن، که قرآن از آن به «وئاد» یاد می کند آنجا که می فرماید: «و إذا الموءدة سئلت* بأى ذنب قتلت؛ و روزى که از دختران زنده به گور شده سؤال شود که به کدامین گناه کشته شدند؟» (تکویر/ 8- 9)
ترک بهتان و افترا به طور مطلق (ولا یأتین ببهتان) ولی تعبیر به (بین أیدیهن و أرجلهن) آن را به افترای خاصی محدود می سازد شاید مقصود کودکان خاصی است که در دامن خود پرورش می دادند، بنابراین احتمال دارد مقصود کودکان سر راهی باشد که در غیاب شوهر به فرزندی می گرفتند و پس از بازگشت شوهر، به او نسبت می دادند همچنانکه ممکن است مقصود کودکانی باشد که از طریق نامشروع باردار می شدند و آن را به شوهر نسبت می دادند و علت اینکه از آن به جمله ی (بین أیدیهن و أرجلهن) تعبیر کرده است این است که بچه به هنگام تولد، میان دو دست و دو پای مادر به زمین می افتد. با پیامبر آنگاه که به کارهای نیک فرمان می دهد مخالفت نورزند (ولا یعصینک فی معروف) پیامبر زنان را از نوحه سراییهای باطل، و پاره کردن جامه در مصائب باز می داشت.

پرده ها بالا می رود
در اینجا مفسران، تاریخ عجیبی را نقل می کنند، می گویند پیامبر گرامی (ص)، بر روی «صفا» از زنان بیعت گرفت و «عمر بن خطاب» در قسمت پائین آن قرار داشت. پیامبر هر یک از مواد بیعت را برای آنها می خواند، و زن ابوسفیان، چیزی می گفت و واکنشی در حضار به وجود می آمد، پیامبر فرمود: «یبایعنک على أن لا یشرکن بالله شیئا؛ با شما بیعت می کنم که بر خدا شریکی قائل نشوید.» زن ابوسفیان به نام «هند» گفت: «شما از ما به گونه ای بیعت می گیرید که هرگز از مردان چنین بیعت نگرفتی، شما از مردان بیعت می گیری که در راه خدا جهاد کنند.»
تاریخ هر چند، پاسخ پیامبر را متذکر نشده است، ولی پاسخ آن با توجه به ساختار وجود زن و مرد، بسیار روشن است، مردان قهرمان میدان جهاد، و زنان پدید آورنده ی شیر مردان جهاد می باشند، در حقیقت هردو سپاه جهادند، یکی جهادگر است دیگری «مجاهد پرور» که به گفته ی برخی با یک دست گهواره را حرکت می دهد، با دست دیگر دنیا را.
پیامبر گرامی (ص)، فرمود: «ولا یسرقن؛ دزدی نکنند.» هند گفت: «ابوسفیان مرد خسیسی است و من مقداری از مال او را برداشته ام آیا برای من حلال است یا حرام؟»
پیش از آنکه پیامبر پاسخ بگوید، شوهرش ابوسفیان گفت: «گذشته را بر تو حلال کردم.» در این موقع پیامبر گرامی (ص)، خندید، زیرا از پاسخ ابوسفیان او را شناخت و به او گفت «تو هند دختر «عتبه» هستی؟» گفت: «بلی ای پیامبر، خدا ما را ببخشد.»
پیامبر گرامی (ص)، فرمود: «ولا یزنین؛ زنا نکنند.» هند گفت «آیا زن آزاد تن به فحشا می دهد؟» (در این موقع «عمر بن خطاب» لبخند زد زیرا در دوران جاهلیت با او رابطه داشت) پیامبر فرمود: «ولا یقتلن أولادهن؛ فرزندان خود را نکشید.» هند گفت: «در کوچکی آنها را تربیت کردیم، وقتی بزرگ شدند، شما آنها را کشتید.» (اشاره به قتل فرزند خود «حنظله» که در جنگ بدر، به دست علی بن ابی طالب کشته شد.) در این لحظه «عمر» خندید و عقب عقب رفت و پیامبر نیز تبسم کرد.
پیامبر فرمود: «ولا یأتین ببهتان» هند گفت «به خدا سوگند تهمت قبیح است و ما را به رستگاری و اخلاق نیکو دعوت می نمایید.» پیامبر گرامی (ص) فرمود: «ولا یعصینک فی معروف؛ در کارهای نیک با تو به مخالفت برنخیزند.»
هند گفت «ما در مقامی ننشسته ایم که تصمیم بر مخالفت با تو بگیریم.»
در فتح مکه، پیامبر گرامی (ص)، سخنانی دارد که به تفصیل در کتابهای سیره و تاریخ وارد شده است و چون بحث ما کاملا قرآنی است از بازگویی آنها، خودداری می کنیم. 

 

منـابـع

جعفر سبحانی- منشور جاوید- جلد 7 صفحه 55

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد