لزوم پیروی از رسول الله

فارسی 4503 نمایش |

خداوند در مورد لزوم پیروی و اطاعت از رسول اکرم (ص) می فرماید: «و اعلموا أن فیکم رسول الله لو یطیعکم فى کثیر من الأمر لعنتم و لاکن الله حبب إلیکم الایمان و زینه فى قلوبکم و کره إلیکم الکفر و الفسوق و العصیان أولئک هم الراشدون؛ و بدانید که رسول خدا در میان شماست. اگر در بسیارى از کارها از [رأى و میل] شما پیروى مى کرد، دچار هلاک و زحمت مى شدید، لیکن خدا ایمان را محبوب شما کرد و آن را در دل هاى شما آراست و انکار و نافرمانى و عصیان را منفور شما گردانید. آنها واقعا رشد یافتگانند.» (حجرات/ 7)
«لو یطیعکم فی کثیر من الأمر لعنتم» یعنى اگر رسول خدا در بسیارى از امور به دلخواه شما رفتار کند به زحمت مى افتید و هلاک مى شوید. و این جمله تقریبا به منزله جواب از سؤالى است تقدیرى، گویا کسى پرسیده: به چه دلیل در امور و حوادث به آن جناب مراجعه کنیم و او به ما مراجعه نکند، و به دلخواه ما رفتار ننماید؟ در پاسخ فرموده "براى اینکه اگر به دلخواه شما عمل کند، به زحمت مى افتید و هلاک مى شوید".
«و لکن الله حبب إلیکم الإیمان و زینه فی قلوبکم» کلمه "لکن" در ابتداى این جمله استدراک و اعراض از مطلبى است که جمله قبل آن را هم شامل مى شود، یعنى جمله "لو یطیعکم فی کثیر من الأمر لعنتم" این معنا را هم مى فهماند که شما مسلمانان در معرض هلاکت و گمراهى هستید و کلمه "لکن" مى خواهد این را استثناء کند، بفرماید: نه، شما به خاطر اینکه خدا ایمان را محبوب دلهایتان کرده، و این انعام را بر شما کرده که ایمان را در دلهایتان زینت داده، و کفر را از نظرتان انداخته، و دیگر اشتهایى به کفر و فسوق و عصیان ندارید، لذا مشرف به هلاکت و گمراهى نیستید.
محبوب کردن ایمان در دل مؤمنین به این معنا است که خداى تعالى ایمان را به زیورى آراسته که دلهاى شما را به سوى خود جذب مى کند، به طورى که دلهاى شما به آسانى دست از آن برنمى دارد، و از آن رو به سوى چیزهاى دیگر نمى کند. «و کره إلیکم الکفر و الفسوق و العصیان» این جمله عطف است بر جمله "حبب"، و معناى مکروه کردن کفر و فسوق و عصیان این است که دلهاى شما را طورى کرده که خود به خود از کفر و توابع آن تنفر دارد. و فرق بین فسوق و عصیان (به طورى که گفته اند) این است که فسوق عبارتست از خروج از طاعت به سوى معصیت، و عصیان عبارتست از خود معصیت. به عبارت دیگر عصیان عبارتست از همه گناهان. بعضى هم گفته اند: مراد از فسوق دروغ است، به قرینه آیه قبلى که از خبر دروغین فساق سخن مى گفت، و عصیان عبارتست از بقیه گناهان.
«أولئک هم الراشدون» این جمله مساله محبوب کردن ایمان و مجذوب کردن دلهاى مؤمنین در برابر آن، و نیز مکروه کردن کفر و فسوق و عصیان را بیان مى کند، مى فرماید همین سبب رشدى است که هر انسانى به فطرت خود در جستجوى آنست، و در مقابل باز به فطرت خود از گمراهى متنفر است، پس بر مؤمنین لازم است که دست از ایمان برندارند، و از کفر و فسوق و عصیان اجتناب ورزند، تا رشد یابند که اگر رشد یابند تابع رسول مى شوند، و دیگر هواهاى خود را پیروى نمى کنند. و چون دوست داشتن ایمان و مجذوب شدن در برابر آن، و تنفر از کفر و توابع آن، صفت بعضى از افرادى بوده که رسول در بین آنان بوده است و تمامى اصحاب آن جناب، داراى چنین صفاتى نبوده اند و اگر خطاب را متوجه همه اصحاب کرده با اینکه محبت به ایمان و کراهت از کفر و فسق و عصیان در همه اصحاب نبود، هم چنان که آیه سابق بر آن شهادت مى داد، براى این بود که خواست وحدتشان محفوظ باشد، و خلاصه به گردن آنهایى هم که چنین نیستند بگذارد که چنین هستید، و باید چنین باشید، و به همین جهت در آخر آیه، سیاق را تغییر داد، و خطاب را متوجه شخص رسول الله (ص) نمود و فرمود: اینان رشد یافتگانند. و اشاره به کلمه "اینان" اشاره به خصوص آنهایى است که چنین صفاتى دارند، یعنى آنهایى که دلهایشان دوستدار ایمان و متنفر از کفر و فسوق و عصیان است، تا به این وسیله، هم این افراد را مدح کرده باشد و هم آنهایى را که چنین نبوده اند تشویق نموده باشد.
این را هم باید دانست که در جمله «و اعلموا أن فیکم رسول الله لو یطیعکم فی کثیر من الأمر لعنتم» اشعارى است به اینکه یک دسته از مؤمنین اصرار داشته اند که خبر فاسق مشار الیه در آیه قبلى، مورد قبول واقع شود و رسول خدا (ص) به آن خبر ترتیب اثر دهد و اتفاقا جریان از همین قرار هم بوده که رسول خدا (ص) ولید بن عقبه را (که مردى فاسق بود) به میان قبیله "بنى المصطلق" فرستاد تا زکات آنان را جمع آورى نموده بیاورد. ولید، نزد این قبیله رفت و مردم قبیله وقتى او را دیدند دلواپس شدند، و او بدون اینکه چیزى به ایشان بگوید، به مدینه برگشت و عرضه داشت که مردم بنى المصطلق از دین برگشته اند، و زکات نمى دهند.
در بین مسلمانان عده اى اصرار داشتند که چه خوبست با بنى المصطلق کارزار کنیم. رسول خدا (ص) تصمیم گرفت لشکر به سویشان بفرستد، و با ایشان کارزار کند که آیه مورد بحث نازل شد که: از خوشبختى شما این است که رسول خدا (ص) در میان شما است، و رابطه با او عالم وحى بر قرار است، و هر گاه خط و خطوط انحرافى در میان شما پیدا شود از این طریق شما را آگاه مى سازد. ولى او رهبر است انتظار نداشته باشید که از شما اطاعت کند، و دستور بگیرد، او نسبت به شما از هر کس مهربانتر است، براى تحمیل افکار خود به او فشار نیاورید که این به زیان شما است و ایشان منصرف گردیدند. 

 

منـابـع

سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏18 صفحه 467

ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏22 صفحه 159

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد