آیات وارده در پیروی از پیامبر
فارسی 3206 نمایش |پیامبر اسلام (ص) گذشته از مزایای خاص علمی و عملی، دارای دو امتیاز مخصوص به خود بود؛ اول: داشتن هدف مشخص، دوم: آشنایی با راه درست رسیدن به آن هدف و نیز پیمودن آن.
سر این که خداوند به جوامع بشری دستور اطاعت از پیغمبر داد، آن است که انسان مسافر است و مسافر دارای مقصدی خاص و راهی معین است و پیغمبر اکرم (ص)، هم مقصد قافله انسانیت را می داند و هم راه رسیدن به آن مقصد را به خوبی می شناسد. خدای سبحان در این باره فرمود: «والنجم إذا هوی* ما ضل صاحبکم وما غوی؛ سوگند به ستاره ی آسمان وقتی که برای افول به افق نزدیک شود، پیامبری که صحابت و رهبری شما را دارد، نه گرفتار ضلالت است و نه مبتلا به غوایت.» (نجم/ 1- 2) انسان بی هدف را غاوی و انسان راه گم کرده را ضال می گویند. پیامبر گرامی (ص) که منزه از ضلالت و غوایت است، هم هدف کاروان انسانیت را می داند و هم راه رسیدن به آن را.
تبهکاران در هر عصری پیامبر خویش را به سفاهت و ضلالت متهم می کردند ولی پیامبران به دستور خدای سبحان، از خود دفاع کرده، می گفتند: «یا قوم لیس بی سفاهة؛ اى قوم من در من سفاهتى نيست.» (اعراف/ 67) قرآن کریم، این جریان را که برای بسیاری از پیام آوران الهی اتفاق افتاده است، با ذکر آنچه آنها در دفاع از خود گفته اند، نقل می کند ولی وقتی این اتهام متوجه رسول اکرم شد، خدای سبحان خود از رسولش دفاع کرد و فرمود: «ماضل صاحبکم وما غوی؛ يار شما نه گمراه شده و نه در نادانى مانده.» (نجم/ 2)
بر این اساس رسول گرامی (ص) که منزه از ضلالت و غوایت، و واجد همه ی علوم و معارف بوده و از جهت ظرافت گفتار و لطافت رفتار، الگوی ادیبان و اسوه مؤدبان جهان است، مدار اطاعت الهی قرار گرفت و خداوند فرمان پیروی از او را در چند آیه بیان فرمود. بررسی این آیات معلوم می کند که محور اطاعت کجاست و بهره هایی که انسان مطیع از اطاعت می برد چیست:
1 ـ «أطیعوا الله و الرسول فإن تـولوا فإن الله لایحب الکافرین؛ خدا و پيامبر [او] را اطاعت كنيد پس اگر رويگردان شدند قطعا خداوند كافران را دوست ندارد.» (آل عمران/ 32) در این آیه، اعراض و روگرداندن از اطاعت رسول اکرم (ص) کفر تلقی شده است. یعنی اگر کسی از جهت اعتقادی رو برگرداند، کفر عقیدتی دارد و اگر کسی معتقد باشد ولی در مقام عمل اعراض کند، کفر عملی دارد و در هر دو حال از کافران (به معنای جامع) به شمار می رود.
2 ـ «وأطیعوا الله والرسول لعلکم ترحمون؛ خدا و رسول را فرمان بريد باشد كه مشمول رحمت قرار گيريد.» (آل عمران/ 132) این رحمت خاصه است که در پرتو اطاعت از خدا و پیامبر نصیب مردم می شود. رحمت خاص در قبال رحمت عام و مخصوص مؤمنان و سالکان صراط مستقیم است.
3 ـ «ومن یطع الله و رسوله یدخله جنات تجری من تحتها الأنهار خالدین فیها و ذلک الفوز العظیم؛ هر كس از خدا و پيامبر او اطاعت كند وى را به باغهايى درآورد كه از زير [درختان] آن نهرها روان است در آن جاودانه اند و اين همان كاميابى بزرگ است.» (نساء/ 13) در این آیه جنبه ی تشویق ملحوظ شد، به این بیان که فوز عظیم که بهشت جاودان نموداری از آن است و در پرتو پیروی از خدا و رسول اکرم (ص) حاصل می شود، به پیروان خدا و رسول بشارت داده شد.
4 ـ «ومن یعص الله ورسوله ویتعد حدوده یدخله نارا خالدا فیها وله عذاب مهین؛ و هر كس از خدا و پيامبر او نافرمانى كند و از حدود مقرر او تجاوز نمايد وى را در آتشى درآورد كه همواره در آن خواهد بود.» (نساء/ 14) سرپیچی و نافرمانی در برابر خدا و پیامبر، مایه ی عذاب دردناک و ذلت و خواری است. عزت بی جا، ذلت به جا را به همراه دارد، چنانکه فروتنی در برابر فرمان خدا و پیامبر، زمینه فوز بزرگ و عزت راستین را فراهم می کند. هون و خواری در اطاعت از هوی نهفته است و انسان هوس مدار، از نهفتگی خواری و زبونی غافل است.
5 ـ «یا أیها الذین امنوا أطیعوا الله وأطیعوا الرسول وأولی الأمر منکم فإن تنازعتم فی شیء فردوه إلی الله و الرسول إن کنتم تؤمنون بالله والیوم الاخر ذلک خیر وأحسن تأویلا؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد پس هر گاه در امرى [دينى] اختلاف نظر يافتيد اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد آن را به [كتاب] خدا و [سنت] پيامبر [او] عرضه بداريد اين بهتر و نيكفرجام تر است.» (نساء/ 59) خداوند بعد از دستور پیروی از خود و رسول گرامی و أئمه اطهار (ع) چنین فرمود: برای فصل خصومت و حل نزاعهای علمی و عملی به خدا و رسول او رجوع کنید. ارجاع مورد نزاع به خدا و رسول، بازگشت خوبی برای شما دارد.
اسرار این عالم، حقیقتهای عینی و پشتوانه دستورهای اعتباری است و تأویل این احکام در قیامت ظهور می کند. قرآن کریم می فرماید: «یوم یأتی تأویله؛ روز قیامت تأویل این احکام و تأویل قرآن فرا می رسد.» (اعراف/ 53) آن روز کسانی که مطیع رسول اکرم (ص) بودند به تأویل حسن بار می یابند و "احسن تأویل" نصیب کسی می شود که دارای "احسن تقویم" باشد و "احسن تقویم" نصیب کسی است که "احسن الأقوال" را شناخته واز آن اطاعت کند و "احسن الأقوال" قول رسول اکرم (ص) است.
یعنی جمع میان آیات "و أحسن تأویلا" (نساء/ 59) و «لقد خلقنا الإنسان فی أحسن تقویم؛ به راستى انسان را در نيكوترين اعتدال آفريديم.» (تین/ 4) و «فبشر عباد* الذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه؛ بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرامى دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان.» (زمر/ 17- 18) و «ومن أحسن قولا ممن دعا إلی الله وعمل صالحا وقال إننی من المسلمین؛ كيست خوشگفتارتر از آن كس كه به سوى خدا دعوت نمايد و كار نيك كند و گويد من [در برابر خدا] از تسليم شدگانم.» (فصلت/ 33) و «أدعوا إلی الله علی بصیرة أنا ومن اتبعنی؛ اين است راه من كه من و هر كس پيرویم كرد با بينايى.» (یوسف/ 108)
این است که به بندگانی بشارت دهید که سخنان گوناگون و مکاتیب متنوع را بررسی می کنند و بهترین آنها را می گیرند واحسن قولها، مکتب کسی است که خود ومردم را به الله دعوت کند ودر متن صراط مستقیم باشد. آنگاه مصداق خاص احسن الأقوال را که سخن رسول اکرم (ص) است مشخص کرد. قهرا چنین انسانی به احسن تقویم متقوم شده و در قیامت از احسن تأویل برخوردار است. یعنی بازگشت او نیکوترین بازگشتها و بهترین مرجع خواهد بود. البته حسن و زیبائی نشئهی حقیقت، یعنی معاد، غیر از حسن اعتباری محدوده ی قانون و تشریع است.
6 ـ «و من یطع الله و الرسول فأولئک مع الذین أنعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن أولئک رفیقا؛ و كسانى كه از خدا و پيامبر اطاعت كنند در زمره كسانى خواهند بود كه خدا ايشان را گرامى داشته [يعنى] با پيامبران و راستان و شهيدان و شايستگانند و آنان چه نيكو همدمانند.» (نساء/ 69) اگر کسی مطیع خدا و پیامبر باشد، همراهان خوبی دارد، زیرا انبیا و صدیقان و شاهدان اعمال و صالحان رفقای او و همراه مرافقی برای او هستند. همراه مرافق به کسی گفته می شود که رفیق خود را هدایت و حمایت می کند. به عبارت دیگر قافله بشری به سوی لقای حق در حرکت است و طی این مرحله طولانی بدون همرهی خضر ولایت، میسور نیست، و همراهان ضعیف نواز، مایه ی شادابی و امید اعضای قافله اند. احساس گرایش به فضیلت، یا بی میلی نسبت به گناه در سالکان جنةاللقاء، نشانه ی حسن رفاقت انبیا و اولیای الهی است. یعنی آثار نبوت و صداقت و شهادت و صلاح همراهان، به طور نامرئی در دل مصاحبان ظهور می کند.
نکته ی شایان ذکر این که معنای ظاهری آیه ی مزبور این است که افرادی که مطیع شریعت رسول اکرم (ص) هستند، در قیامت با انبیا و اولیا محشور می شوند، اما در بیان معنای عمیق آن باید گفت: معیت گاهی جسمانی و حسی است، یعنی سالکان کوی طاعت و انقیاد، با انبیا در یک مکان و در یک بوستان زندگی می کنند، و گاه معیت عقلی است، یعنی ارواحشان در کنار رسول اکرم (ص) است و به لقای رسالت آن حضرت بار می یابند و بسیاری از معارف و حقایق نادیدنی را مشاهده می کنند، اگرچه به مقام پیامبران نمی رسند. چنانچه به جنة اللقاء هم بار نیابند، شاهد کسانی که اهل آن هستند، خواهند بود و این معیت روحی است، نه جسمی و حسی. پس سالکان کوی رسالت در نشئه ملکوت و بالاتر از آن با انبیا خواهند بود لیکن قافله سالارشان رسول اکرم (ص) است.
7 ـ «و أطیعوا الله و أطیعوا الرسول واحذروا فإن تولیتم فاعلموا أنما علی رسولنا البلاغ المبین؛ و اطاعت خدا و اطاعت پيامبر كنيد و [از گناهان] برحذر باشيد پس اگر روى گردانديد بدانيد كه بر عهده پيامبر ما فقط رساندن [پيام] آشكار است.» (مائده/ 92)
8 ـ «وأطیعوا الله و رسوله إن کنتم مؤمنین؛ با يكديگر سازش نماييد و اگر ايمان داريد از خدا و پيامبرش اطاعت كنيد.» (انفال/ 1)
9ـ «ویطیعون الله ورسوله أولئک سیرحمهم الله؛ از خدا و پيامبرش فرمان مى برند آنانند كه خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد.» (توبه/ 71) این رحمت (چنانکه پیش از این بیان شد) رحمت خاص است که در پرتو پیروی رسول اکرم (ص) ظهور می کند و بهره پیروان خدا و پیامبر می گردد.
10ـ «ومن یطع الله ورسوله ویخش الله ویتقه فأولئک هم الفائزون؛ و كسى كه خدا و فرستاده او را فرمان برد و از خدا بترسد و از او پروا كند آنانند كه خود كاميابند.» (نور/ 52)
«أطیعوا الله وأطیعوا الرسول فإن تولوا فإنما علیه ما حمل وعلیکم ما حملتم وإن تطیعوه تهتدوا وما علی الرسول إلا البلاغ المبین؛ بگو خدا و پيامبر را اطاعت كنيد پس اگر پشت نموديد [بدانيد كه] بر عهده اوست آنچه تكليف شده و بر عهده شماست آنچه موظف هستيد و اگر اطاعتش كنيد راه خواهيد يافت و بر فرستاده [خدا] جز ابلاغ آشكار [ماموريتى] نيست.» (نور/ 54) فائز و رستگار کسی است که پیرو خدا و رسول اکرم بوده و تقوای الهی را فراهم کند.
هر کدام از رسول و امت مسئولیتی دارند؛ رسول گرامی (ص) مسئول تبلیغ آیات و احکام الهی است، و امت اسلامی مسئول فهم و پذیرش دعوت الهی است. پیامبر پیام خود را رساند و شما بکوشید که به هدف والای او برسید. خلاصه ی پیام آن که شما نابالغانی هستید که به وسیله پیروی دستورات رسول گرامی (ص) از دوران کودکی بیرون می آیید. انسان تا خاک باز است نابالغ است. وقتی از خاک بازی و زمین بازی و زمان و زمانه بازی و مانند آن رهید، بالغ می شود و آنان که در رهن طبیعتند و از گرو ماده رهایی نیافته اند، مبلغ دانش آنها بسیار اندک است و با سرمایه کم، تجارت کلان ممکن نیست. در این باره خداوند به رسول گرامی فرمود: از چنین گروهی اعراض کن: «فأعرض عن من تولی عن ذکرنا ولم یرد إلا الحیوة الدنیا* ذلک مبلغهم من العلم؛ پس از هر كس كه از ياد ما روى برتافته و جز زندگى دنيا را خواستار نبوده است روى برتاب اين منتهاى دانش آنان است.» (نجم/ 29- 30) از این رو مدار فرمانروایی و فرمانبرداری فقط وحی الهی است که علم بالغ و فراگیر باشد.
11 ـ «و ما کان لمؤمن ولا مؤمنة إذا قضی الله و رسوله أمرا أن یکون لهم الخیرة من أمرهم و من یعص الله و رسوله فقد ضل ضلالا مبینا؛ و هيچ مرد و زن مؤمنى را نرسد كه چون خدا و فرستاده اش به كارى فرمان دهند براى آنان در كارشان اختيارى باشد و هر كس خدا و فرستاده اش را نافرمانى كند قطعا دچار گمراهى آشكارى گرديده است.» (احزاب/ 36)
یعنی گرچه شما خردمند و عالمید، اما جهان بین کامل نیستید. بسیاری از اسرار چون در دسترس علوم انسانی یا تجربی نیست جامعه بشری نسبت به آنها امی است و خداوند از میان امیین، پیامبری عالم و آگاه را مبعوث کرده است. بنابراین مؤمنان در برابر وحی آسمانی حق ندارند بگویند: ما نظرمان درباره ره آورد پیغمبر، چنین است، زیرا امی نباید در برابر معلم اظهار نظر کند. البته این که می گویند: "جاهل را با عالم بحث نیست"، بدین معنا نیست که جاهل نباید از عالم استفتا و سؤال و استفسار و تعلم کند. این گونه امور نه تنها برای جاهلان رواست، بلکه بر آنها واجب است، اما کنکاش و تلاش بی جا کردن، ندانسته ها را دانسته تلقی کردن و استدلالهای عالمانه را با مغالطه های جاهلانه آمیختن روا نیست. انسان در حوزه علم و اندیشه اش مختار است ولی آنچه را نمی داند و علم به جهل خود دارد باید به محقق فرزانه رجوع کند و آن فقط وحی خداست.
کیفر تلخ کسانی که جاهلانه در قبال وحی الهی سر سختی می کنند این است که نه ولی خواهند داشت و نه نصیر: «لا یجدون ولیا ولا نصیرا؛ نه يارى مى يابند و نه ياورى.» (احزاب/ 65)
"ولی" کسی است که همه کارهای مولی علیه را بر عهده می گیرد، مانند پدر که همه کارهای فرزند خردسال خود را بر عهده دارد. "نصیر" کسی است که کمبود کار انسان را ترمیم می کند؛ کسی که بتواند بعضی از کارها را بر عهده بگیرد و در انجام بعضی دیگر ناتوان باشد دیگری به یاری او می شتابد و آن کمبود را جبران می کند. جهنمیان در قیامت نه ولی دارند تا عهده دار همه کارهای آنها باشد و نه ناصر دارند تا کمبود کارهای آنها را جبران کند. از این رو چهره آنان در آتش به هر سمت گردانده می شود و می گویند: ای کاش ما از خدا و پیامبر پیروی می کردیم: «یوم تقلب وجوههم فی النار یقولون یا لیتنا أطعنا الله و أطعنا الرسولا؛ روزى كه چهره هايشان را در آتش زير و رو مى كنند مى گويند اى كاش ما خدا را فرمان مى برديم و پيامبر را اطاعت مى كرديم.» (احزاب/ 66) این گردش چهره در قیامت، نشانه ی حیرتی است که در دنیا داشتند؛ زیرا محصول تمرد از وحی و سرگردانی در تیه جهالت و ضلالت، در قیامت ظهور می کند. انسان متحیر به راست و چپ و بالا و پایین می نگرد تا راه چاره بیابد.
این حالت که عذاب معنوی است در کنار عذابهای جسمانی برای جهنمیان ظهور می کند. انسانها از لحاظ بهره برداری از رفتارشان یکسان نیستند، زیرا بعضی انسانها از اعمال خود طرفی نمی بندند، چون «أعمالهم کسراب بقیعة یحسبه الظمان ماء؛ كارهايشان چون سرابى در زمينى هموار است كه تشنه آن را آبى مى پندارد.» (نور/ 39) یا «حبطت أعمالهم فی الدنیا؛ در [اين] دنيا و [در سراى] آخرت اعمالشان به هدر رفته.» (آل عمران/ 22) یا «ضل سعیهم فی الحیوة الدنیا وهم یحسبون أنهم یحسنون صنعا؛ كوشششان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مى پندارند كه كار خوب انجام مى دهند.» (کهف/ 104) ولی بعضی همه ی اعمالشان (اعم از محسوس و مشهود، یا معقول و مستور) را می یابند، از این رو از اعمال مؤمنان چیزی کاسته نمی شود: «وإن تطیعوا الله و رسوله لا یلتکم من أعمالکم شیئا؛ اگر خدا و پيامبر او را فرمان بريد از [ارزش] كرده هايتان چيزى كم نمى كند خدا آمرزنده مهربان است.» (حجرات/ 14)
12 ـ «إن الذین یحادون الله ورسوله أولئک فی الأذلین* کتب الله لأغلبن أنا ورسلی إن الله قوی عزیز؛ در حقيقت كسانى كه با خدا و پيامبر او به دشمنى برمى خيزند آنان در [زمره] زبونان خواهند بود. خدا مقرر كرده است كه حتما من و فرستادگانم چيره خواهيم گرديد آرى خدا نيرومند شكست ناپذير است.» (مجادله/ 20- 21)
از آن جا که عزت از آن خدا و رسول و مؤمنان است: «و لله العزة ولرسوله و للمؤمنین؛ عزت از آن خدا و از آن پيامبر او و از آن مؤمنان است.» (منافقون/ 8) کسانی که از پذیرش رسالت رسول اکرم (ص) سر باز زده، منحرف شدند، ذلت دامنگیر آنها می شود. پس آن حضرت محور محبت و عداوت الهی و نیز مدار عزت و ذلت است، بنابراین دوست داران و پیروان رسول اکرم (ص) عزیز و محبوبند: «إن کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله؛ اگر خدا را دوست داريد از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد.» (آل عمران/ 31) چنانکه منحرفان از رسالت آن حضرت، هم دشمنان خدایند و هم خوار و فرومایه: «ضربت علیهم الذلة و المسکنة؛ [داغ] خوارى و نادارى بر [پيشانى] آنان زده شد.» (بقره/ 61) و اگر کسی مطیع رسول اکرم نبود و راهش را جدا کرد و در شق و مرز دیگری حرکت کرد عقاب خداوند سخت است: «ذلک بأنهم شاقوا الله و رسوله و من یشاق الله فإن الله شدید العقاب؛ اين [عقوبت] براى آن بود كه آنها با خدا و پيامبرش در افتادند و هر كس با خدا درافتد [بداند كه] خدا سخت كيفر است.» (حشر/ 4)
حاصل این که چون محور ارزش و کمال انسانی، فضایل نفسانی است: «إن أکرمکم عند الله أتقیکم؛ در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست.» (حجرات/ 13) و رسول گرامی (ص) که مؤدب به آداب الهی است و از خلق عظیم بهره مند است: «إنک لعلی خلق عظیم؛ و راستى كه تو را خويى والاست.» (قلم/ 4) از برجسته ترین مراحل تقوا متنعم است، پس کریمترین انسانها نزد خداوند می باشد، از این رو نمونه ی همه ی انسانهای کامل خواهد بود.
خلاصه ی آنچه در این مبحث بیان شد این که خداوند پس از تأدیب پیامبر به اخلاق الهی و تخلق آن حضرت به صفات کمال، به مردم دستور داد: هرچه پیامبر آورد و به آن امر کرد اطاعت کنید و از آنچه شما را از آن نهی کرد بپرهیزید: «مااتاکم الرسول فخذوه وما نهاکم عنه فانتهوا؛ آنچه را فرستاده [او] به شما داد آن را بگيريد و از آنچه شما را باز داشت بازايستيد و از خدا پروا بداريد كه خدا سخت كيفر است.» (حشر/ 7)
منـابـع
عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 9 صفحه 94
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها