تاریخ تطبیقی ادیان
فارسی 5318 نمایش |علم تاریخی تطبیقی ادیان از چه سخن می گوید؟
همه ادیان، هم از دیدگاه تاریخی و هم از دیدگاه جغرافیائی در حال تکامل بوده و هستند. ادیان در طول زمان از نقطه ای به نقطه دیگر حرکت کرده اند و در سرزمین های جدید شکل و حتی محتوی آنها عوض شده است. در این جابجائی که در طول دهها، صدها و هزاران سال اتفاق افتاده است، ادیان با یکدیگر برخورد کرده و از هم تاثیر گرفته اند، خدایان یک دین از یک سرزمین به سرزمین دیگر رفته اند و تغییر نام داده اند و در شخصیت و نحوه ظهور و صفاتشان تغییر حاصل شده است. یک مثال از این تغییرات یک خدا، اهورا در دین زرتشت است که همان خدای آسورا خدای هندو می باشد. از آسورا در ریگ ودا (یکی از ریگ ها (کتاب ها) چهارگانه اصلی دین هندو) یاد شده است. این قرابت و شباهت، خدائی از دین زرتشت و خدائی از دین هندو، از آنجا ناشی می شود که اقوام آریائی و هندی روزگاری با هم می زیسته اند. اقوام هندو اروپائی قبل از جدائی در محلی در شمال شرقی آسیا، جائی حدود شمال افغانستان تا شرق روسیه با هم می زیستند و خدایان اولیه آنها در چارچوب دین ودا شکل گرفته اند.
پس از حرکت اقوام آریائی که خود زیرمجموعه ای از نژاد هندو اروپائی بوده اند، به سمت جنوب و غرب یعنی فلات ایران، ادیان آنها هم از هم منشعب شده اند. برخی در فلات مرکزی ایران فرو نشسته اند که همان ایرانیان اند و گروه دیگر باز به سمت جنوب پیش رفته اند و در سرزمین امروزی هند و اطراف آن ساکن شده اند. جالب اینجاست که شرایط آب هوای فلات ایران که نیمه خشک و کم آب بوده است در تعالیم زرشت تاثیر گذاشته و در این دین کشاورزان و کشاورزی نکو داشته شده اند. از سوی دیگر در دین پسرعموهای هندی ایرانیان که در هوای پررطوبت و حاصل آور می زیسته اند، از کشاورزی و نکوداشت آن خبری نیست. در مثال دیگر می بینیم که سنت قربانی کردن و خون ریختن حیوانات برای خشنودی خدایان از ادیان بابلی و سومری و فنیقی و دیگر اقوام کهن سامی به دین عبرانیان (که بعدا یهودیان نام گرفته اند)، وارد شده است. یهوه خدای قوم یهود از پاشیدن خون حیوانات قربانی و بوی کباب آنها بروی آتش خرسند میشود، همانگوئه که خدای بابلی مردوخ ازین کار خرسند می شود.
تاریخ تطبیقی ادیان این موضوعات موازی را در ادیان گوناگون در طول تاریخ و عرض زمین پی میگیرد و کشف می کند. تاریخ تطبیقی ادیان در پی رد و یا اثبات هیچ دینی نیست و بدون گرایش و علاقه به دینی خاص همه ادیان را به یک چشم می نگرد. دکتر جواد مشکور عضو فرهنگستان دمشق که خود نیز مسلمان است می گوید: همه ادیان تاریخی دارند. اکثر آنها کامل و نهائی نیستند و پیوسته در رشد و نمو اند. هر رشد حقیقی تازه ای بر روی کهن قرار می گیرد و هر دینی در خود صورت بازمانده ای از دین کهن دارد (خلاصه ادیان سال 1362 چاپ تهران) انشعاب نشانه ای از پویائی ادیان: بهترین نشانه تکامل و زنده بودن ادیان انشعاب است که در اثر برداشت های متفاوت در نسل های متاخر یک دین جدید بوجود می آید. همه ادیان بدون استثناء انشعاب کرده اند.
با یک دید کل نگر به همه ادیان میتوان با اطمینان گفت خاصیت تکامل در ادیان بشری جبلی و ذاتی است، زیرا تکامل در افراد بشر جبلی و ذاتی است. کشش و کوشش برای رسیدن به بهینگی در ذات انسان است پس در ذات ادیان او نیز هست. تاریخ تطبیقی ادیان به چه کار سودمند است؟ این علم یک ابزار است برای شناخت و میزان اصالت عناصر و مراسم در هر دین. مثال: اگر در تورات دستورات زیادی برای فتح سرزمین ها و کشتار مرد و زن و کودک و حتی حیوانات آمده است، نه دستورات خداوند بلکه خواسته های سیاسی کاهنان یهودی پس از رهائی از اسارت بابلی ها بوده است. امروزه این موضوع به پژوهشگران مسلم گشته که اگر هم بر فرض موسی آنچنان که در تورات آمده و توصیف شده است، وجود داشته، 1000 سال پس از مرگ وی اسفار پنجگانه تورات نوشته شده است. یعنی چیزی در حدود 600-400 سال قبل از میلاد مسیح. در سفر پیداش از اسفار پنجگانه تورات که بنابر عقیده یهودیان، مطالب آن عینا به موسی وحی شده است، دستوراتی درباره نحوه قربانی های مختلف در زمان کاشت و برداشت محصول داده شده است که دستوراتی به یک قوم کشاورز است. در حالیکه در زمان زندگی موسی (آنطور که داستان قوم یهود بیان می دارد) یهودیان فقط گروهی سرگردان در صحرا بوده اند و حتی یک دانه هم نکاشته بوده اند بنابرین این دستورات هرگز به به خود موسی وحی نشده اند. در جای دیگر تورات مرگ خود موسی گزارش شده است! یعنی با فعل ماضی به موسی خبر درگذشت خود او وحی شده است!
البته باید بیاد داشت که علم تاریخ ادیان اگر چه این فراز را کشف می کند، ولی هرگز قضاوت درباره خوبی و بدی آن نمی نماید. قضاوت خوبی و بدی بیرون از حیطه و چارچوب این علم است. در نوشتارهای بعدی دقیق تر به تورات خواهیم پرداخت. همبستگی علم تاریخ ادیان تطبیقی با سایر علوم چیست؟ این علم از بسیاری دیگر از علوم بشری، برای کشف آنچه بر دینی واقع شده است، سود می گیرد. مهمترین این علوم، علم باستانشناسی و شعبات مختلف آنست. خواندن الواح کشف شده تمدن های باستانی افقی گسترده از آنچه بر ادیان این قومها گذشته است در فرا روی ما می گستراند. شاهکار باستانشناسان خواندن الواحی است که به زبانهای باستانی نوشته شده اند و اکنون زبان مرده به حساب می آیند. در لابه لای این نوشته ها همواره دین و اعتقاد به موجودات فرا انسانی دریافته و ثبت میشوند.
افرون بر باستان شناشی (Archeology) علوم دیگری نیز بسیار به توسعه تاریخ ادیان کمک نموده اند من جمله: انسان شناسی (Anthropology)، جامعه شناسی باستان (Ancient Sociology)، قوم شناسی (Ethnology)، زبان شناسی (Linguistics) بالاخره حتی زمین شناسی (Geology) و شعبات آن مانند فسیل شناسی (Paleontology) به خدمت علم تاریخ ادیان آمده اند. علم اخیر (زمین شناسی و فسیل شناسی) توانسته است دیدگاههای تازه و شگفت انگیزی درباره داستان توفان نوح که تقریبا بین تمام اقوام سامی منطقه بین النهرین مشترک است، پیش روی پژوهشگران باز کند.
منـابـع
احمد حاجی سليمی- مقاله تاريخ اديان
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها