تقسیم بندی محتوایی کتب اخلاقی

فارسی 5621 نمایش |

بر اساس نظریه بسیاری از اصحاب علم و عمل اخلاق، کتب اخلاقی بر اساس محتوا و روش های نگارشی آن و مکتب و مشرب اخلاقی صاحبان چنین کتاب هایی بر سه قسم قابل تقسیم است که حتی برخی بزرگان، نظام های اخلاقی را بر اساس چنین محورهای سه گانه ای تقسیم پذیر دانسته اند. و قسم چهارم کتب را می توان کتبی که روش آنها تلفیقی از سه روش اول است، دانست.
الف) اخلاق عقلی - فلسفی.
ب) اخلاق عرفانی - باطنی.
ج) اخلاق دینی - مذهبی (کتاب و سنت)
د) کتاب های تلفیقی

الف) کتاب های اخلاقی - فلسفی (اخلاق عقلی)
بسیاری از حکیمان اسلامی با هدف پرورش و تهذیب نفس و طرح فرازهایی از معارف اخلاقی - تربیتی اسلام و با مدد عقل و برهان و با رویکردی فلسفی، به نگارش کتب اخلاقی پرداخته اند. فیلسوفان اسلامی در «اخلاق فلسفی» تأثیرپذیر از آثار حکمای یونان بوده اند، ولی مقلد صرف نبوده، بلکه ابتکارات و نوآوری هایی داشته و با فرهنگ و آموزه های اسلامی به آن توسعه و تعمیق بخشیده و بازسازی کرده اند و در عین انتخاب اصول و روش فلاسفه یونان، محتوای وحیانی به آن ها بخشیده و از آموزه های اسلامی بهره های وافی جسته اند و …
چند ویژگی کتب «اخلاق فلسفی» عبارتند از:
1- در این کتاب ها، شناخت فضایل و ریشه های رذایل بهترین وسیله آراستگی های اخلاقی و ارزش های درونی و روحی بیان شده است.
2- تکیه بر ویژگی «اعتدال» یا اصول چهارگانه حکمت، شجاعت، عفت، عدالت.
3- به صورت تخصصی، فنی و علمی نوشته شده اند و فاقد قابلیت عرضه برای همه جامعه هستند.
4- تأثیرپذیری از آثار یونانی سبب شده است تا بهره مندی آن ها از مسائل معنوی و اخروی در تربیت نفس و تهذیب باطن اندک باشد.
5- کتاب های اخلاقی - فلسفی، فاقد دستور العمل های تأثیرگذار، راهنما و قابل اجرا هستند؛ به همین سبب قدرت به کمند کشیدن قلب و فکر خواننده را نخواهند داشت.
6- انسان اخلاقی در افق اندیشه فیلسوف اخلاقی و اخلاق فلسفی، انسان متفکر، اندیشه ورز و خردمند است و کمال اندیشه ای و فکری او بیشتر است و غلبه بر ساحت های وجودی دیگر او دارد و به تعبیر استاد شهید مطهری «انسان کامل فلاسفه، انسان کامل نیست، انسان ناقص است، یعنی قسمتی از کمال را دارد. این که برای کمال عقلی، اصالت قایل شده اند، صحیح است؛ ولی این که سایر جنبه های کمالات انسانی را نادیده گرفته اند و همه کمالات انسانی را در کمال عقلی او جست و جو کردند، از این جهت انسان کامل فلاسفه، انسان نیمه کامل است»، «افلاطون و استادش سقراط، معتقدند برای عمل به مقتضای خیر، شناختن آن کافی است؛ یعنی امکان ندارد که انسان کار نیک را بشناسد و تشخیص دهد و عمل نکند، علت عمل نکردن، «جهالت» است؛ پس برای مبارزه با فساد اخلاقی، جهل را باید از بین برد و همان کافی است؛ از این رو سقراط معتقد است که سیر منشأ همه فضایل، «حکمت» است؛ بلکه هر فضیلتی نوعی حکمت است …»
به نظر استاد شهید مطهری این اخلاق دارای چند خلأ و کاستی است:
1- به رابطه انسان با خدا نمی پردازد.
2- حالت ساکن دارد.
3- این اخلاق فاقد عنصری مانند واردات قلبی و درونی است.

همچنین حضرت امام خمینی (ره) اگرچه «چهل حدیث» را بر اساس روش «علمای اخلاق» نوشته اند و تقسیم بندی علمای اخلاق را پذیرفته اند؛ ولی در فرازی دیگر، روش پردازش به اصول و فضایل و ارزش های اخلاقی را کافی ندانسته و حتی آن را تأثیرگذار در تهذیب باطن ندانسته و آن ها را نسخه نویسی - نه این که حکم دوا داشته باشند - قلمداد کرده است و به نقد روشی کتب اخلاقی - فلسفی پرداخته اند. بنابراین در روش و مسلک عقلی با یک چشم به انسان نگریسته شده و از یک بعد به انسان پرداخته شده و معرفت و حکمت اخلاقی نقشی بنیادین یافته است که «شرط لازم» در تربیت اخلاقی و خودسازی انسان و سلوک اخلاقی تمام عیار آدمیان است، نه شرط کافی؛ و از سوی دیگر در این راه «چراغ و روشنایی» وجود دارد. همچنین در این مسلک هدف گمشده است و به جای دعوت به «قرب ربوبی» و تخلق به اخلاق الهی در تمام ابعاد، در بخشی از هدف متوقف مانده و فقط به شباهت ناقص علمی انسان به خدا بسنده شده است و از مجموعه «ایمان و عمل صالح»، بخشی (ایمان) را که با عقل پیوند دارد، راه رشد دانسته است.
برخی از کتب «اخلاق فلسفی» عبارتند از:
1- «السعاده و الاسعاد فی السیره الانسانیه» ابوالحسن عامری نیشابوری (م 381 هـ.ق)
2- «تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق» احمد بن محمد بن یعقوب خازن، مکنی به ابوعلی و مشهور به ابن مسکویه
3- «فصول منتزعه» ابونصر محمد فارابی
4- «اخلاق ناصری» خواجه نصیرالدین طوسی، (597 - 672هـ.ق)

ب ) کتاب های اخلاقی - عرفانی (اخلاق عرفانی)
اخلاق عرفانی اخلاقی است که بر اساس سلوک عارفانه و منازل سلوکی و بر محور پیراستن دل از آلودگی ها و آراستن آن به زیور «محاسن اخلاقی» از راه ریاضت و مجاهدت قرار داده شده است و در این مسیر، حرکت قلبی، درونی و مجاهدت و عمل ضروری است و تنها به حرکت فکری و عقلی بسنده نشده است؛ بلکه فراتر از عقل و سلوک عقلی با تزکیه و سلوک باطنی و درونی خویشتن را می سازد. منظور ما کتاب هایی است که عرفای اسلامی در تربیت نفس نوشته و آن را مقدمه کشف و تجرد و رسیدن به کمال شهودی می دانند، چه این که در کتب اخلاقی - فلسفی، تربیت نفس مقدمه ای برای تأمل، تعقل و رسیدن به کمال عقلی است و در کتب اخلاقی - عرفانی، شناخت و تهذیب جان و تربیت نفس، مقدمه وصول به بارگاه قدس ربوبی و شهود خدا است. چنین روشی با پیشینه طولانی و با استفاده از قرآن و احادیث، به ویژه احادیث علی (ع)، احادیث قدسی و ادعیه و نیایش ها به ظهور رسیده است و به تعبیر استاد شهید مطهری: «اخلاق عرفانی، اخلاقی است که عرفا و متصوفه مروج آن بوده و مبتنی بر سیر و سلوک و کشف و شهود می باشد و البته به مقیاس گسترده ای از کتاب و سنت بهره جسته است».
پس ویژگی های مهم اخلاق عرفانی و کتب مربوط به آن عبارتند از:
1- اخلاق عارفانه و صوفیانه
2- تکیه بر سیر و سلوک و طی مقامات
3- استفاده از روش تهذیب نفس برای شهود و وصال محبوب.
برخی از کتاب های اخلاقی - عرفانی عبارتند از:
1- «اوصاف الاشراف» از «خواجه نصیرالدین طوسی»
2- «رساله سیر و سلوک» منسوب به «سید بحرالعلوم»
3-«تذکرة المتقین»: شیخ محمد بهاری همدانی.
4-«شرح حدیث جنود عقل و جهل»: حضرت امام خمینی (ره)

ج) کتاب های اخلاقی – روایی
البته اخلاق دینی و مذهبی تمام مزایای اخلاق عقلی و عرفانی را دارا خواهد بود؛ یعنی در جهت ترسیم منطقی و کارآمد ارتباط انسان با خدا، خود، جامعه و جهان، تلاشی فراگیر و موفق دارد. اخلاقی پویا، جامع، حرکت آفرین، مسئولیت زا، حرارت بخش، تقدس آور، دارنده منازل و مراتب راه و صراط کمال و سعادت، مبتنی بر تهذیب و طهارت نفس، احوال و واردات قلبی و در عین حال به تعبیر استاد شهید مطهری بدون تحقیر عقل و عقل گریزی، جامعه گریزی و درونگرایی مطلق و بدون نفس کشی های خوارکننده، کرامت زدا و عزت نفس ستیز است؛ یعنی کمال عقلی، قلبی، کرامت و عزت نفس، درونگرایی و برونگرایی، فرد و جامعه باوری، درد خدا و خلق در آن تعبیر شده است. زیرا این اخلاق از طرف خالق و مدبر انسان که عالم به تمام جنبه های وجودی او و راه به کمال رسیدن او می باشد، صادر شده است.
بنابراین اخلاق روایی، اخلاقی دینی و فراگیر و سازنده است که این بنیادهای اخلاقی و عقلی حمایت های برهانی و دل، پشتوانه های معنوی آن را به عهده گرفته اند و از اصولی چون جاودانگی، اطلاق و ثبات، کارآمدی و خلوص، جامعیت و فراگیری و تعامل با حکمت و حکومت برخوردار است.
به هرحال کتب مبتنی بر روایات در حوزه اخلاق چند ویژگی برجسته دارند:
1- از زبان اسوه های اخلاقی مانند معصومان - که از هر جهت کامل هستند- مطرح و در جهت تحکیم مبانی ارزشی ارائه شده اند.
2- معانی بسیار شگرف در الفاظی کوتاه، نغز و پرمغز و در عین حال فصیح و بلیغ بیان شده اند.
3- تکیه بیشتر بر فضایل اخلاقی.
4- بهره وری از انگیزه های حقیقی مانند: ثواب و خرسندی الهی در روی آوری به اعمال نیک و قهر و عذاب الهی در ارتکاب به گناهان، یعنی «معاد باوری» در اکتساب فضایل اخلاقی و اجتناب از رذایل اخلاقی که در عینی کردن اخلاق اسلامی و کاربرد ارزش های اسلامی و تربیت دینی بسیار مؤثرند.
برخی کتب اخلاقی - روایی عبارتند از:
1- «اصول کافی»، ج 2، (کتاب ایمان و کفر) از ثقة الاسلام محمد بن یعقوب کلینی، (م 328/329 هـ.ق)
2- «مکارم الاخلاق»: حسن بن الفضل الطبرسی
3- «تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف به مجموعه ورام»: ورام بن ابی فراس المالکی الاشتری (م 605 هـ.ق)
4- «المواعظ»: شیخ صدوق، (م 381 هـ.ق)
5- «محاسن برقی»: احمد ابن ابی عبدالله، (م 280 هـ)
6- «بحارالانوار»، ج 66 تا 70 علامه مجلسی.
اکنون در ذیل به طرح نقایص و نقدهایی بر کتب اخلاقی - روایی می پردازیم:
1- همگون نبودن کتاب های اخلاقی - روایی و بهره گیری فراوان از ذوق شخصی در نظم و چینش بحث ها.
2- عدم طرح سند روایات در برخی از کتب یاد شده.
3- وجود روایات شبهه زا، پرسش آفرین، متشابه و حتی متضاد و متعارض با هم و عدم بررسی سندی و محتوایی و تحلیلی و تطبیقی آن ها.
4- پرداختن به پاره ای نیازهای اخلاقی - روانی، نه همه نیازهای وجودی انسان در حوزه اخلاق و تربیت اسلامی.

د) کتاب های تلفیقی
برخی کتاب های اخلاقی از گذشته تاکنون بر روش ترکیبی و مسلک تلفیقی به رشته تحریر در آمده و توانستند از روش نقلی، برهان و عرفان، بهره های وافر و وافی بجویند و تلفیق را گاه روایی - فلسفی، گاه روایی - عرفانی و گاه روایی، فلسفی و عرفانی قرار دهند؛ یعنی هم تسلیم قرآن و روایات، هم منقاد برهان و استدلال، هم مطیع عرفان و سلوک بوده اند که نمونه هایی از این گونه کتاب ها را بیشتر از قرن پنجم به بعد مشاهده می کنیم که به تدریج ترقی و تکامل یافته اند؛ به عبارت دیگر از قرن پنجم به بعد، روش های تلفیقی کاربرد بیشتر داشت؛ برای نمونه کتاب: جامع السعادات از مولی محمدمهدی نراقی از اینگونه کتب است. و کتاب های دیگری که بیشتر روش تلفیقی دارند عبارتند از: معراج السعاده ملا احمد نراقی، تفصیل النشأتین راغب اصفهانی، الذریعه الی مکارم الشریفه راغب اصفهانی، آداب النفس سید محمد غیاثی، الطریق الی الله شیخ حسین بحرانی.

نتیجه گیری
عالمان دینی و حکیمان متأله و عارفان اسلامی از گذشته تاکنون به «اخلاق» به عنوان هدف بعثت پیامبر اکرم (ص) و حلقه واسط عقیده و عمل و تجلی ایمان و عمل صالح در جهان واقعیت می نگریستند و آن را به اخلاق فردی و اخلاق اجتماعی با بینش و گرایش های متعالی و الاهی تفسیر و تقسیم می کردند؛ ولی باید دانست که «اخلاق قرآنی - عترتی» یا «اخلاق مبتنی بر اسلام ناب» اخلاقی فراگیر، جامع، عشق آفرین، تقدس زا، حرارت گستر، حرکت بخش و پویا و کارآمد است و همه مزایای اخلاق عقلی و عرفانی اخلاقی فلسفی و فلسفه اخلاقی، اخلاق عرفانی و عرفان اخلاقی، اخلاق علمی و علم اخلاقی را دارا است و آموزه های اصیل و غنی اخلاق قرآنی - عترتی، هم حمایت عقلانی در حکمت اخلاقی و عملی شده است، هم اثر سازنده و تهذیبی و سلوکی را بر جای می گذارد و با تربیت اخلاقی و اخلاق تربیتی توأم و قرین است و از یک بستر، از ظرفیت و گستره خاصی در استخراج اصول فضایل اخلاقی، راه های سلوک اخلاقی، روش دردشناسی و درمانگری، آسیب شناسی و آسیب درمانی اخلاقی در حوزه های فردی و اجتماعی برخوردار است و تجربه علمی و عملی این حقیقت را ثابت کرد که روش انبیا، کارآمدتر از روش فلاسفه و حکیمان و روش عارفان بوده است و اخلاق مبتنی بر «آیات و احادیث» یا اخلاق درونی، «معرفت اخلاقی درون دینی» و «معرفت اخلاقی برون دینی» (فلسفه اخلاقی، علم اخلاق) و عقلانی کردن مفاهیم، گزاره ها و آموزه های اخلاقی را دارا است و در پرتو «وحی مبین» و احادیث و روایات غنی و استوار است که اخلاق برهانی و عرفانی معنا و مبنا می یابد؛ حتی از حیث نتیجه اخلاقی، اخلاق فلسفی و عرفانی مبتنی بر «اخلاق وحیانی» نتیجه بخش تر و کارآمدتر از اخلاق خشک عقلی و فلسفی است.
حقیقت آن است که سیره اخلاقی و عملی پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومان (ع) در همه عرصه های فردی، خانوادگی و اجتماعی، سرچشمه های ناب و سازنده اخلاق و تربیت اخلاقی جامعه انسانی است و اگر به درستی در متن آموزه ها و گزاره های «اخلاق وحیانی» تأمل شود، مفاهیم، اصول و اقسام اخلاق نیز تحلیل برهانی و تبیین عرفانی شده است؛ بنابراین کتب اخلاقی - فلسفی و اخلاقی - عرفانی مبتنی بر آیات قرآن و احادیث اهل بیت (ع) یا کتب ترکیبی و تلفیقی در حوزه اخلاق، تأثیرگذارتر و کارآمدتر هستند.

منـابـع

محمدجواد رودگر- گذری ‎‎بر منابع ‎و مسلک های ا‎خلاقی اسلامی، کتاب نقد- شماره 20

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد