باورهای مذهبی مردم آفریقا (نقش جادو و سحر)

فارسی 5841 نمایش |

نوشته هاى بسیارى درباره جادو و جادوگرى در آفریقا وجود دارد. ولی با وجود این جهل، تعصب و جعل و تحریف فراوانى که از کتاب هاى جدید، روزنامه ها و سخنرانى ها درباره این موضوع بیرون مى آید انسان را متعجب و نومید مى کند. بحث در دو اردوگاه و در دو جهت مخالف متمرکز مى شود. اردوگاه بزرگتر شامل کسانى است که جهل، عقاید نادرست و تعصب هاى اغراق آمیز و نگرش تحقیرآمیز خود را که کل مفهوم قدرت سرى و عرفانى را کوچک و حقیر مى شمارد برملا مى کند. اردوگاه دیگر توسط عده قلیلى از محققین نمایندگى مى شود که به طور جدى عقاید آفریقایى، ترس ها، کاربردها و استفاده درست از این قدرت را مورد توجه قرار مى دهند. بیشتر عقاید تحریف شده از سوى نویسندگان عامه پسند آمریکایى و اروپایى، مبلغان مذهبى و روسا و مدیران استعمارى رواج یافته است. هر آفریقایى که در محیط سنتى بزرگ شده است، بدون شک چیزى راجع به این قدرت مرموز که اغلب تجربه مى شود و یا خود را به صورت جادو، غیبگویى، جادوگرى و پدیده هایى رازورانه به نمایش مى گذارد که به نظر مى آید حتى توضیحات علمى بى واسطه را به مبارزه مى طلبد، چیزى مى داند.

دیدگاه بى اچ نیل در مورد جادو و سحر در آفریقا
در کتاب «جو در زندگى من» اثر بى اچ نیل، نویسنده شرحى از تجربه هایش با قدرت هاى مرموز در غنا به دست مى دهد که او در آنجا تا سال 1962 افسر تحقیقات بود. نیل، مرد انگلیسى، این قدرت ها را دید و علیه آنها جنگید، با آنها برخورد نمود و مزه قدرت آنها را چشید تا بالاخره به همان قدرت ها پناهنده شد، چیزى که به ندرت اروپایى ها هرگز تجربه مى کنند، و یا باور مى کنند که مى تواند در آفریقا اتفاق افتد. تجربه هاى بعدى از این طبیعت راز آمیز نیل را متقاعد کرد که چیزى درون یا پشت این نیروها و باورهاى مرتبط با آنها وجود داشت. او هدف حمله کارگزاران جادو قرار گرفت، و او ناگزیر بود اقداماتى در جهت مخالف براى حمایت از خود علیه آنها اتخاذ کند. در فصلى دیگر او مى گوید که چگونه دشمنانش نیروهایى را براى حمله به او فرستادند، اما از آنجا که توسط دارویى حمایت مى شد که از متخصصان آفریقایى گرفته بود، آسیبى ندید. در عوض، قدرت مرموز دو درخت عظیم را در بیرون خانه اش به دو نیم کرد. تمام آسیبى که به او وارد شد خارشى در بدنش بود که درمان پزشکى در بیمارستان نتوانست آن را بهبود بخشد، اما توسط پزشک قبیله سنتى مداوا شد. در جاى دیگر او روایت مى کند که چطور هنگام رسیدن به خانه اش در حالى که او همراه دو خدمتکار آفریقایى مشغول تماشاى بدن مار کبرایى بودند که در بیرون خانه کشته بودند. مار کبرایى را براى کشتن او فرستاد اما مار دوم مارى جادویى بود. در حال که به خانه نزدیک مى شد ناگهان بى حرکت ایستاد، گویى که به دیوار نامریى برخورد کرده بود. نیل مى نویسد که این دقیقا در نقطه اى بود که دارو در زمین در اطراف خانه اش براى حفاظت از او دفن شده بود. با دیدن مار، خدمتکاران فورا فهمیدند که آن یک مار جادویى و بسیار مرگبار بود که اثر نیش آن هیچ درمانى نداشت. آنان به او گفتند که اگر کشته مى شد، خونى از آن جارى نمى شد، اما او حرف آنان را باور نکرد. پس آنان چاقوهاى بلندى برداشتند و سر مار را قطعه قطعه کردند. در کمال ناباورى او، هیچ خونى از این مار جادویى ریخته نشد.

دیدگاه بلوم هیل در مورد جادو و سحر در آفریقا
بلوم هیل در کتابش «جادوگرى در آفریقا» می نویسد: هر آفریقایى که در دهکده زندگى مى کند مى تواند تعداد بى شمارى از این داستان ها را بازگو کند. براى یک خارجى این داستان ها بیشتر شبیه داستانى خیالى به نظر مى رسد تا واقعیت. اما تمام فضاى روانى حیات دهکده آفریقایى پر از اعتقاد به این قدرت مرموز و ناشناخته است. مردم آفریقا مى دانند که عالم داراى قدرت، نیرو یا چیزى است که فرد با نام هاى متفاوتى به آنها اشاره مى کنند. دانستن دقیق این که این چیست و چگونه عمل مى کند مشکل است. حتى جایى که این پدیده حقه هاى جادویى، فریب آشکار، خرافات، به کار بردن توام با مهارت وسایل پنهانى ارتباط و استفاده ماهرانه دیگرى از قانون طبیعت شناخته شود، انسان با پدیده هایى روبرو است که هنوز نمى تواند به شیوه علمى به تبیین آنها بپردازد. وقایع فوق خیلى چشمگیر و نمایشى نیستند و با وجود این نمى توان آن را حقه، هیپنوتیسم و یا صرفا نتیجه شرایط روانى کسانى که آن را تجربه مى کنند به حساب آورد و کنار گذاشت.

اعتقاد به به یک نوع قدرت رمزى در جامعه آفریقا
هیچ جامعه آفریقایى وجود ندارد که به یک نوع قدرت رمزى و یا نوعى دیگر معتقد نباشد. این قدرت مرموز خودرا نشان مى دهد و یا به شیوه هاى متعدد تجربه مى شود. قدرتى مرموز در کلمات، مخصوصا کلمات مشخص بزرگتر به فردى جوان تر، بسته به سن و سال، موقعیت اجتماعى یا مقام ادارى وجود دارد. به طور مثال، کلمات پدر یا مادر هنگامى که با بچه ها صحبت مى کنند از قدرت خاصى برخوردار است. این کلمات مخصوصا هنگامى که در لحظه هاى بحران بر زبان رانده مى شود، سبب عاقبت بخیرى، نفرین، موفقیت، آرامش، ناراحتى ها، یا برکات مى شوند. کلام پزشک قبیله از طریق دارویى که مى دهد کارایى دارد و شاید این کارایى بیشتر از داروى گیاهى واقعى است که تصور مى شود سبب شفا مى شود و از بدبختى ها جلوگیرى مى کند.

نقش نفرین ها و دعاهاى خیر
بنابراین «نفرین ها» و «دعاهاى خیر» رسمى فوق العاده موثر و نیرومند هستند، و ممکن است افراد مسافت هاى طولانى را براى دریافت دعاى خیر سفر کنند، و همه کاملا مختاط اند تا از نفرین هاى رسمى دورى کنند. متخصصان هم به عنوان فرد و همه به سبب کارها و مقامشان داراى قدرت مرموز فوق العاده اى هستند. قدرت مرموزى وجود دارد که سبب مى شود افراد روى آتش راه بروند، روى میخ یا خار دراز بکشند، نفرین کنند و از راه دور صدمه بزنند و از جمله باعث مرگ شوند، به حیوانات تبدیل گردند (گرگ شده)، آب دهان روى مارها بپاشند و سبب دو شقه شدن و مردن آنها شوند، داراى قدرت بیهوش کردن دزدان شوند تا بتوانند آنها را در حال ارتکاب دزدى دستگیر کنند و قدرت داشته باشند موجودات بى جان را به موجودات از لحاظ زیست شناختى زنده تبدیل کنند. قدرتى وجود دارد که استادان فن را قادرمى سازد تا به اسرار راه پیدا کنند، اخبار پنهانى یا رویدادهاى آینده را ببینند یا دزدان ومجرمان دیگر را شناسایى کنند. مردم آفریقا این قدرت را مى شناسند و تلاش مى کنند آن را در این زمینه ها و زمینه هاى بسیار دیگر به کار برند. به آن دلیل، طلسم باخود دارند، «دارو» مى خورند و یا آن را به بدن خود مى مالند، با افراد ماهر بخصوص غیبگوها و پزشکان قبیله براى مقابله با مثل با تأثیرات سوء این قدرت یا به دست آوردن اشیاء «آکنده» از نیرویى که داراى همان قدرت هستند مشورت مى کنند. ممکن است حتى کسانى براى دستیابى به آن مبالغ هنگفتى از ثروت خود به شکل هاى مختلف بپردازند. اکثریت، اگر نه همه از آن مى ترسند، و بسیارى از آنان در زندگى عادى خود با آن روبرو شده اند. این قدرت مرموز و هم و پندار نیست. هرچه که هست، یک واقعیت است، و واقعیتى است که مردم آفریقا مجبورند روى آن حساب کنند. هر کسى بطور مستقیم یا غیر مستقیم، بهتر یا بد، از عقاید و اعمال مرتبط با این قدرت بویژه، در تجلى آن به عنوان جادو، سحر و جادوگرى تأثیر مى پذیرد.

جادوى نیک در باورهای مذهبی مردم آفریقا
جادو معمولا تحت عنوان «جادوى نیک» بررسى مى شود. استفاده از جادوى نیک مورد قبول جامعه است و به آن ارج مى دهد. این عمدتا متخصصان و مخصوصا پزشکان قبیله، باران سازان و پیشگویان هستند که از دانش و کاربرد درست خود از این قدرت مر موز در جهت رفاه جامعه استفاده مى کنند. این نوع جادو در معالجه بیمارى ها، مقابله با مصائب و بدبختى ها و در دفع و تضعیف یا نابودى «قدرت» شیطانى یا جادوگرى به کار مى رود. پیشگو یا پزشک قبیله مقدارى از قدرت مرموز را در شکل طلسمات، باطل سحر، لباس هاى ژنده، پرها، اشکال، اوراد مخصوص و یا بریدگى هاى روى بدن در اختیار مردم قرار مى دهد. او از جادو براى حمایت از اهل خانه، خانواده ها، مزارع، گله ها و دیگر دارایى ها استفاده مى کند. اگر به خانه هاى رعیتى آفریقایى بروید ممکن است، به طور مثال، هنگام ورود به آن در وسط حیاط تیرکى دو شاخه در وسط حیاط، یا تکه اى سفال روى پشت بام خانه، یا چند خط خاکستر کشیده شده بر دروازه ببیند، و اگر به مزرعه ها بروید شاخى را مشاهد کنید که از زمین بیرون زده، و یا کدو قلیایى کهنه اى را مى بینید که از درخت آویزان شده است. اگر بچه ها را ببینید، احتمالا فنرهایى دور گردن یا مچ دستشان دارند. و موهاى سرشان ممکن است غیر از قسمت هاى کوچکى در سمت چپ سرشان که غیر از این احتمالا طاس هستند، تراشیده شده که ممکن است گره خورده باشد. این ها و صدها مورد و علامات ظاهرى دیگر بر باور مردم به این قدرت مرموز اشاره دارند. بعضى ها تدبیرهایى حمایتى هستند و برخى دیگر براى ایجاد سلامتى، نیک بختى و سعادت در نظر گرفته مى شوند.

منع از ستایش از دارایى و فرزندان کسى دیگر
در بسیارى از جوامع آفریقا ستایش از دارایى و فرزندان کسى دیگرى منع شده و از آن ترس دارند، زیرا این کار باعث مى شود که این قدرت مرموز به فرزند یا دارایى افراد آسیب برساند یا آنها را نابود سازد. فرد به چشمانى براى دیدن و فهمیدن معنى علامت ها، اشیا ولوازمى که ممکن است در خانه ها، مزرعه ها، دارایى ها و حتى روى بدن هاى آن ها یافت شود نیاز دارد. بدون شک افرادى هستند که معتقدند حمایت و خوشبختى از این اشیائى که آنان برتن مى کنند یا به اشکالى دیگر از آنها استفاده مى کنند بدست مى آید. این ممکن است جادو باشد. اما دیگران معتقدند و تصدیق مى کنند که اشیا به خودى خود هیچ قدرت ذاتى از این قسم ندارند. در عوض، این اشیا نمایشگر و نماد قدرتى هستند که از سوى خداوند مى آید. این قدرت ممکن است مستقیما از جانب خداوند و یا ارواح، مردگان زنده یا بخشى از نیروى نامرئى طبیعت در عالم باشد.

آمیزش جادو و مذهب
همچنین اشیاء مى توانند تأثیر خود را از دست بدهند و در این صورت دارنده آنها باید اشیا جدیدى را تهیه کند و یا در صورت امکان اشیاء کهنه را مانند باطرى اتومبیل دوباره شارژ کنند. در این نقطه جادو و مذهب در هم مى آمیزند، و راه روشنى براى جدا کردن آن ها وجود ندارد، به همان سان که نمى توان جادو را از مسیحیت و اسلام در بعضى از مقاطع تاریخ آنها جدا نمود. بعضى از افراد مقدار زیادى از ثروت و تلاش خود را براى بدست آوردن این نوع حمایت جادویى و ابزار سعادت و خوشبختى صرف مى کنند. بعضى از واسطه ها در این کار واقعا متجراند، اما افراد دیگرى وجود دارند که بخاطر سود کالاهاى دروغین و ارزان عرضه مى کنند. متخصصى که حرفه او بیش از سایرین فراگیرتر است، پزشک قبیله است. او همانند غیبگو و باران ساز که عمدتا براى خیر جامعه عمل مى کند «جادوى خیر» را به کار مى برد. این متخصصین مى گویند که قدرت مرموزى که از آن بهره بردارى و استفاده مى کنند، در نهایت از سوى خداوند مى آید؛ بخشى از وظایف حرفه اى آنان مستقیما یا از طریق واسطه مردگان زنده و ارواح شامل دعا به درگاه خداوند و طلب کمک از اوست. پس این قدرتى روحانى است که از طریق وسایل مادى عمل مى کند؛ براى مردم آفریقا این دو عالم یک جهان هستند. ارواح بیشتر از انسان ها به این قدرت دسترسى دارند. شاید به این دلیل است که برشأن و منزلت در گذشتگان مى افزاید، حتى اگر این مرده ها فرزندان باشند، زیرا بعد از مرگ، مردگان به مقام «پویا» و والاترى از زندگان وارد مى گردند. همچنین افراد جوان معمولا به ندرت مى کوشند از این قدرت علیه پیران جامعه شان استفاده کنند، مگر به عنوان اقدام متقابل. هر چه یک شخص پیرتر باشد و شأن اجتماعى اش بالاتر، بیشتر از وى انتظار مى رود که داراى این قدرت موز باشد، خواه در خود یا از طریق مالکیت اشیا ضرورى که ممکن است در آنها ذخیره شده باشد.

جادوى شر یا شیطانى در باورهای مذهبی مردم آفریقا
جادوى شر یا شیطانى شامل باور به این قدرت براى صدمه زدن به انسان ها یا مالکیت آن ها و بهره بردارى و استفاده از آنها است. اینجا است که سحر و افسون را علاوه بر اعمال وابسته دیگر در کار مى توان دید. با وجود این باید اشاره نمود که در اینجا بخش اعظم این اعتقاد از ترس، سوء ظن، حسادت ها، جهل یا اتهامات نادرستى که در دهکده هاى آفریقایى جریان دارد ناشى مى شود یا بر اساس آن ها استوار است. مردم از انداختن موى سر، لباس ها، ناخن ها و یا دیگر چیزهایى که معمولا در تماس مستقیم با آنها هستند در اطراف بطورى که دشمنان از آنها استفاده کنند و جادوى شیطانى علیه شان بکار برند مى ترسند. مو یا ناخن باید سوزانده یا ریز شوند وگرنه به طریق زیان آورى مورد استفاده قرار مى گیرند، و از این رو سبب صدمه به کسى مى شوند که دارنده آن ها بود. بیم آن مى رود که دشمن در اثر پاى شخصى خار فرو کند و سپس سبب آزار او گردد. این چیزى است که جیمز فریزر از آن یاد می کند. این نوع جادو شامل این باور است که آنچه براى یک شى اتفاق مى افتد که شبیه شى دیگرى به نظر مى آید بر شى دوم تأثیر خواهد گذاشت. بطور مثال، ممکن است دشمن عروسکى را بسازد که معرف شخص بخصوصى است و با سوزاندن و یا سوراخ کردن بدن آن عروسک با سوزن باور مى شودکه آن شخص به همان طریق صدمه مى بینید. اما این دو مقوله از اعتقادات و اعمال جادویى در هر دو طریق خوب و بدعمل مى کنند. زمانى که از جادو به گونه بدخواهانه استفاده شود، این قدرت مرموز به عنوان «جادوى سیاه» محکوم مى شود. با وجود این، به زبان فنى، سحر و افسون شامل بکارگیرى مواد سمى است که درون غذا یا نوشیدنى کسى ریخته مى شود. اما این نوعى باریک بینى و دقت دانشگاهى است. زیرا سحر و افسون مردم آفریقا مظهر بکارگیرى ضد اجتماعى قدرت مرموز است و ساحران و افسونگران وحشتناک ترین و منفورترین اعضاى جامعه شان هستند. بیم مى رودکه آنان راه هاى مختلف را براى صدمه زدن به مردم و متعلقاتشان بکار گیرند. بطور مثال آنان حشرات، مارها، شیرها یا دیگر حیوانات را براى حمله به دشمنان خود مى فرستند و یا بیمارى را به آنان منتقل مى کنند، آنان آب دهان مى ریزند و مستقیما آن را به همراه اوراد مخفى به طرف شخص مى فرستند تا به او صدمه زنند؛ قبرهایى را مى کنند تا گوشت و استخوان انسان را از آن بیرون آورند و در اعمالشان از آنها استفاده کنند؛ ارواح را تحریک مى کنند به کسى حمله نمایند یا روح او را به تسخیر خود در آورند. مردم آفریقا باور و حس مى کنند که تمام بیمارى هاى گوناگون، بدبختى ها، بیماریها، تصادف، غم ها، افسون ها، خطرات و تمام کارهاى ناخوشایند که با آن مواجه مى شوند یا تجربه مى کنند، به واسطه کاربرد این قدرت مرموز در دستان ساحر، جادوگر یا زن افسونگر به وجود مى آید. (ادامه دارد..).

منـابـع

جان اس.مبیتی- ادیان و فلسفه آفریقایی- مترجم مرضیه شنکایی- نشر ادیان- تاریخ نشر 1383

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد