شرح احوال و آثار ابومنصور ماتریدی (تولد و نسب)
فارسی 10360 نمایش |بلاد شرقى اسلامى در گستره خراسان و ماوراءالنهر، در هزاره نخست هجرى ارزش علمى فراوان دارد و بسیارى عالمان و محدثان بزرگ جهان اسلام از این نواحى برخواسته اند. خراسان، که زمانى تمام افغانستان کنونى و نواحى شرقى ایران و بخشى از ترکمنستان امروز را در بر مى گرفت، دو حوزه بزرگ نیشابور و بلخ، و بعدها مرو، را در خود پرورید که هریک از آنها در پاى گیرى و تعمیق تفکر اسلامى سهمى ارزنده داشت. دانشمندان بزرگى از این مناطق برخاستند که بسیارى شان بنیان گذار مکاتب مهمى در جهان اسلام بوده اند. در رأس این اندیشه وران مى توان از ابوحنیفه، یکى از چهار فقیه صاحب مکتب اهل سنت و شاید مهم ترین آنان، ابوعبدالله محمد بن کرام سجستانى، بنیان گذار فرقه کرامیه، ابوالقاسم بلخى، کعبی بلخی خراسانی (کعبى)، از اندیشمندان بزرگ معتزله، و... نام برد.
در ماوراءالنهر نیز دو شهر سمرقند و بخارا، که هردو در ازبکستان امروزى قرار دارند، در هزاره نخست هجرى و به ویژه در اواسط آن، اهمیت فراوان داشتند. تفکر اسلامى، به ویژه اندیشه اهل سنت، تا حد زیادى مرهون تلاش هاى دانشمندان این حوزه است، و سمرقند روزگارانى طولانى از مراکز بسیار مهم علمى، سیاسى واقتصادى آن به شمار مى رفت. حوزه خراسان و ماوراءالنهر، به خصوص، در جمع آورى و تدوین کتب حدیثى اهل سنت نقشى بسزا داشته اند، و عیاشى، عالم برجسته جهان تشیع نیز از این دیار (سمرقند) برخاسته است.
تولد و نسب ماتریدى
ابومنصور محمد بن محمد بن محمود ماتریدى سمرقندى (متوفاى 333)، در قریه ماترید یا ماتریت ازروستاهاى سمرقند در ماوراءالنهر به دنیا آمد. او در همان قریه پرورش یافت و به تحصیل و تدریس و تدوین پرداخت و سرانجام به امامت اهل سنت و جماعت حنفى در حوزه کلامى رسید. برخى نویسندگان نسب وى را به ابوایوب انصارى مدنى، صحابى بزرگوار پیامبر (ص) و میزبان حضرت در آغاز هجرت، رسانده اند و وجود عرب هاى اهل مدینه را در سمرقند و ماوراءالنهر مؤید این مطلب دانسته و معتقدند ماتریدى، «انصارى» و از فرزندان ابوایوب انصارى است؛ لیکن در هیچ یک از منابع معتبر و تراجم حنفى به این نکته اشاره نشده است و بدین روى این نسبت، اشتباه به نظر مى رسد و احتمالا خاستگاه آن، اشاره سمعانى در الانساب به قاضى ابوالحسن على بن الحسن ماتریدى انصارى، نوه دخترى ابومنصور ماتریدى است. در حقیقت، سمعانى نسب نوه دخترى ماتریدى را، که البته او نیز اهل ماترید و ملقب به ماتریدى است، به ابوایوب انصارى رسانیده است و این امر موجب آن اشتباه شده است. پیروان ماتریدى، وى را با القابى چون «الشیخ»، «الفقیه»، «علم الهدى»، «امام الهدى»، «امام اهل السنه» و «امام المتکلمین» توصیف کرده، و براى وى شأنى عظیم و جایگاهى رفیع قایل اند و کراماتى نیز برایش نقل کرده اند.
وفات
همه شرح حال نویسان، تاریخ وفات وى را سال 333 دانسته اند؛ اما در باب تاریخ ولادت او سندى در دست نیست. البته تخمین هایى، مانند سال هاى 238، 248 و 258، در این باره وجود دارد که با توجه به تاریخ وفات دو استاد ماتریدى، یعنى محمد بن مقاتل رازى (متوفاى 248) و نصیر بن یحیى بلخى (متوفاى 268)، صورت گرفته است. برخى گفته اند ماتریدى، با توجه به تاریخ وفات نخستین استادش، در آن تاریخ، دست کم ده ساله بوده است. بنابراین تاریخ تولد وى باید 238 باشد؛ اما شمس سلفى، نویسنده الماتریدیة و موقفهم من توحید الاسماء و الصفات این احتمال را تأیید نمى کند و مى گوید: «براى ما ثابت نیست که ابن مقاتل استاد ماتریدى باشد» و بر این اساس احتمال مى دهد که تاریخ ولادت ماتریدى سال 258 هجرى باشد. هرچند دیگر نویسندگان تلمذ ماتریدى نزد ابن مقاتل را مسلم مى دانند. متأسفانه از زندگى شخصى ماتریدى اطلاعى در دست نیست. بسیارى از شرح حال نویسان یا از اساس به زندگى وى نپرداخته اند یا تنها به ذکر نامى بسنده کرده اند. حتى بسیارى از تاریخ نویسان حنفى نیز که در فقه هم مکتب ماتریدى هستند، زندگى وى را، آن گونه که باید، شرح نکرده اند. بنابراین از زندگى، پدران، سفرهاى علمى و دیگر مسائل زندگى او چیزى در دست نیست. ابومنصور ماتریدى در سمرقند درگذشت و مدفن وى یکى از قبرستان هاى بزرگ و معروف سمرقند به نام «جاکردیزه»، زیارتگاه پیروان اوست.
استادان ماتریدى
چنان که پیش تر گذشت، از زندگى شخصى و حالات و نحوه تعلیم و تعلم او اطلاعى در دست نیست، و استادان و شاگردان ماتریدى نیز از این حکم مستثنا نیستند. بنابر اسناد موجود، ابومنصور ماتریدى نزد چهار تن از علماى مشهور زمان خویش که همه از شاگردان و پیروان ابوحنیفه بودند، درس آموخت. این افراد عبارت اند از: 1. محمد بن مقاتل رازى، قاضى رى، 2. ابوبکر احمد بن اسحاق جوزجانى، 3. ابونصر احمد بن عباس، معروف به فقیه سمرقندى، 4. نصیر بن یحیى بلخى. علامه زبیدى که خود از ماتریدیان است، مى گوید: «ماتریدى نزد امام ابونصر عیاضى تلمذ کرد... و از اساتید او ابوبکر احمد بن اسحاق جوزجانى... و محمد بن مقاتل رازى بود. دو فرد نخست از شاگردان ابوسلیمان جوزجانى بودند که او از شاگردان ابویوسف و محمد بن حسن شیبانى (از شاگردان ابوحنیفه) بودند؛ اما استاد دیگر او، یعنى محمد بن مقاتل، بدون واسطه نزد ابوحنیفه شاگردى کرده است. بنابراین ماتریدى گاه با دو واسطه وگاه با سه واسطه به امام خود (ابوحنیفه) متصل مى شود».
محمد بن مقاتل رازى
محمد بن مقاتل رازى (متوفاى 248)، قاضى، و امام اصحاب رأى در رى بود. وى از شاگردان محمد بن حسن شیبانى، شاگرد ابوحنیفه به شمار مى آید. بنابر پاره اى گزارش ها، او بى واسطه نیز نزد ابوحنیفه تلمذ کرده است. وى کتابى با عنوان المدعى و المدعى علیه داشته است و درباره سال درگذشت او اختلاف نظر وجود دارد. برخى سال وفات ابن مقاتل را 242و برخى دیگر 248 دانسته اند. بر اساس بسیارى گزارش ها، ابومنصور ماتریدى، از شاگردان او بوده و نزد وى تلمذ کرده است؛ اما برخى پژوهشگران معاصر در این امر تردید کرده اند. در هر صورت، اگر تاریخ درگذشت او را 242 بدانیم، احتمال تلمذ ماتریدى نزد وى ضعیف تر مى شود؛ زیرا ابومنصور ماتریدى به سال 333 درگذشته، و بسیار بعید است که پیش از سال 242 نزد رازى تلمذ کرده باشد. افزون بر این، ابومقاتل رازى در رى بوده و ابومنصور در سمرقند، و احتمالا در زمان حیات ابومقاتل رازى، سن کمى داشته و بعید است در آن سن و سال، به رى سفر کرده باشد؛ مگر اینکه رازى به ماوراءالنهر سفر کرده و ابومنصور ماتریدى در آنجا از محضر او بهره برده باشد.
احمد بن اسحاق جوزجانى
استاد دیگر ابومنصور ماتریدى، ابوبکر احمد بن اسحاق جوزجانى است. وى در بسیارى از علوم تبحر داشته و جامع بین علم اصول و فروع بوده است. ابن اسحاق کتاب هایى نیز داشته است که از آن جمله مى توان الفرق والتمییز و التوبة را نام برد. او از شاگردان ابوسلیمان جوزجانى (شاگرد محمدبن حسن شیبانى)، است وافزون برماتریدى، ابونصر احمد عیاضى، دیگر استاد ابومنصور ماتریدى نیز نزد وى شاگردى کرده است. سالروز تولد و درگذشت او دقیقا مشخص نیست. حاجى خلیفه در کشف الظنون و بغدادى در هدیة العارفین، وفات او را پس از سال 200 دانسته اند. تعبیر «پس از سال 200» بسیار مبهم است و اگر فرض کنیم او در سال هاى 200 تا 220 درگذشته باشد، ابومنصور ماتریدى قطعا از شاگردان وى نبوده است، مگر آنکه ابومنصور ماتریدى عمرى بیش ازحد متعارف داشته، یا آنکه تاریخ وفات جوزجانى حدود نیمه دوم قرن سوم بوده باشد. بر این اساس، با توجه به اینکه بسیارى از شرح حال نویسان وى را استاد ماتریدى دانسته اند، تاریخ وفات او بسیار متأخرتر از سال 200 است.
ابونصر احمد عیاضى
دیگر استاد ابومنصور ماتریدى که شاگردى ماتریدى نزد وى قطعى است، ابونصر احمد بن عباس عیاضى انصارى سمرقندى است. نسب او به قیس بن سعد بن عباده انصارى، صحابى بزرگوار پیامبر (ص) مى رسد و او خود از شاگردان احمد بن اسحاق جوزجانى است. به گزارش تبصرة الادلة او فردى شجاع، مجاهد، و دریایى از دانش بود. او در جوانى به مرتبه عالى علمى رسید و در اصول و فروع صاحب نظر بود. وى در گفتوگو و مناظره نیز یدى طولا داشت و بنا بر اظهارات حکیم سمرقندى، در مناظرات خود، در استفاده از آیات قرآن نیز بهره کافى داشت و کسى در برابر او نمى توانست از آیات قرآن استفاده کند. ابونصر احمد عیاضى در جهاد نیز شرکت مى کرد و در عصر نصر بن احمد سامانى به اسارت کفار ترک در آمد و به دست آنان کشته شد. وى در این هنگام، چهل شاگرد زبده از خود بر جاى نهاده بود که همگى هم پایه ابومنصور ماتریدى بودند.
نصیر (نصر) بن یحیى بلخى
استاد چهارم ابومنصور ماتریدى، نصیر یا نصر بن یحیى بلخى است. او از شاگردان ابوسلیمان جوزجانى و ابومطیع بلخى بود و با احمد بن حنبل نیز ملاقات داشته و با وى گفتوگو کرده است.
بنابراین ابومنصور ماتریدى نزد چهار تن از علماى حنفى تحصیل کرده است؛ اما اینکه وى نزد این استادان چه درس هایى را گذرانده و نزد چه استادان دیگرى علم آموخته است، روشن نیست و زندگى استادان او همانند زندگى خودش، در ابهام است. در کتب تراجم حنفى مطالب بسیارى درباره آنان نمى توان یافت و این در حالى است که شخصیت هاى یاد شده در میان پیروان ابوحنیفه اهمیت فراوانى دارند.
ادامه دارد ...
منـابـع
سیدلطف الله جلالی- تاریخ و عقاید ماتریدیه- ناشر مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1386ش
غلامحسین ابراهیمى دینانى- کلام ماتریدى- مجله کیهان فرهنگى- شماره 130ـ131.
علی ایوب- ماتریدیه- ترجمه غلامرضا اعوانى- در م. م. شریف- تاریخ فلسفه در اسلام- جلد 1- ترجمه نصرالله پورجوادى- تهران- مرکز نشر دانشگاهى.
ویلفرد مادلونگ- مکتب ها و فرقه هاى اسلامى در سده هاى میانه- ترجمه جواد قاسمى- آستان قدس- مشهد- 1375 ش.
على ربانى گلپایگانى- ماتریدیه- کیهان اندیشه- شماره 53- فروردین و اردیبهشت 1373 ش.
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها