علل و عوامل کارشکنی یهودیان علیه پیامبر اسلام
فارسی 6661 نمایش |دنیادوستی و دنیا طلبی
قوم یهود از اولین کسانی بودند که برای دیدن پیامبر آخرالزمان به مدینه هجرت کردند. آنها سختیهای زیادی را تحمل کردند، اما هنگام بعثت پیامبر اکرم (ص) خلاف جهت اولیه حرکت کردند و گمراه شدند، عالمان یهودی برای تامین دنیای خود و خوش آیند سلاطین یهود، دین را تحریف کردند. این دنیادوستی امروز هم ادامه دارد. آنها با در اختیار داشتن بیشتر تبلیغات جهان، مواد مخدر و اسلحه های فرسوده انبارهایشان را می فروشند، تا همفکر ملل دیگر را از کار بیاندازند و هم فریاد عدالت خواهی را خاموش کنند. ژرژ لامبن در کتاب اسرار سازمان مخفی یهود به توطئه های یهود اعتراف می کنند و می گوید: «ما با جنگ داخلی که به تدریج به جنگهای اجتماعی تبدیل می شوند، ملتها را ضعیف می کنیم، تا حس احترام آنان نسبت به خودمان افزایش را دهیم و قراردادهای مالی و اقتصادی خود را بر آنان تحمیل کنیم.»
یهودیان عصر حاضر هم این جنایتها را انجام می دهند. خداوند در آیه ۹۶ سوره بقره درباره دنیاطلبی یهود می فرماید: «آنها را حریص ترین مردم حتی حریص تر از مشرکان در زندگی خواهی یافت، که هر یک از آنها آرزو دارد، هزار سال عمر به او داده شود، در حالیکه این عمر طولانی او را از کیفر الهی باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آنها بینا است.» از صفات ناپسند یهود مقام پرستی و جاه طلبی است. زمامداران یهود، وقتی دیدند صفات پیامبر با صفاتی که در تورات آمده یکی است برای حفظ مقام و منصب خود، آن حقایق را تغییر دادند و وارونه در تورات نوشتند. مرحوم طبری در تفسیر قسمتی از آیه ۷۸ سوره آل عمران «یقولون علی الله الکذب و هم یعلمون؛ و بر خدا دروغ مى بندند و خودشان هم مى دانند.» می گویند: «منظور این است که دروغ گفتن بر خداوند و گواهی دادن به باطل و ملحق کردن چیزی به آن که جزو آن نیست از روی عمد بوده و یهود برای ریاست طلبی و دنیاخواهی این کار را انجام داده اند.» این دنیاپرستی ها و ناجوانمردی ها تا عصر ما نیز ادامه دارد. به طوری که آدولف هیتلر در کتاب «نبرد من» می گوید: «اعمال یهودیان به طورآشکار نشان می داد که غیر از خراب کاری نظری ندارند.»
نفاق و دورویی
یکی دیگر از علل کارشکنی یهود نفاق و دورویی آنان بود که در آنها ریشه دوانیده بود و باعث دوریشان از رحمت الهی بود. درباره نفاق و دورویی یهود امام حسن عسگری (ع) در روایتی می فرمایند: «وقتی پیامبر (ص) با معجزه حقانیت خود را اثبات نمود، یهود که بهانه ای نداشتند، ظاهرا ایمان آوردند، اما وقتی نزد قوم خود می رفتند، می گفتند، همانا ما اظهار ایمان نزد او می کنیم برای اینکه با این وسیله هر شری از جانب او بر خودمان را بهتر بتوانیم دفع کنیم و با آگاهی از اسرارشان، دشمنانشان را یاری دهیم.» نفاق و دورویی یهود فقط مربوط به عصر پیامبر (ص) نیست، بلکه امروزه هم ادامه دارد. یهود در هر جامعه ای خود را در ظاهر با آن هماهنگ می کند، اما در باطن فقط به هدفهای شوم خود می پردازد. کتاب پروتکل های دانشوران صهیون که اسرار یهود را فاش می کند، این موضوع را ثابت می کند.
عیاشی و شهوترانی
عیاشی و شهوترانی هم علت دیگر مخالفت یهود با اسلام است، زیرا اسلام در این زمینه محدودیت ایجاد می کند. اولین برخورد فیزیکی یهود با پیامبر (ص) هم به علت همین اعمال منافی علت بود.
حسادت
صفت بد دیگر یهود حسادت آنها بود. آنها وقتی دیدند پیامبر (ص) از نژاد یهود نیست، بلکه از غیر یهود است، نتوانستند تحمل کنند. در آیه ۱۰۹ سوره بقره، خداوند درباره بسیاری از اهل کتاب می گوید: «آنها از روی حسادت آرزو می کردند که مسلمانان بعد از ایمان به کفر برگردند.» بعضی از مفسران می گویند علت حسادت یهود این بود که نبوت از خاندان اسرائیل به خاندان اسماعیل تغییر کرده بود. حسادت امروزه نیز در میان یهود وجود دارد. در پروتکل شماره ۵ دانشوران صهیون آمده است: «بذر دشمنی، کینه توزی و حسد را در هر خانه ای کاشته ایم و در این زمینه از تعصبات مذهبی، قبیله ای و غیره استفاده می کنیم.»
لجاجت
از صفات دیگر یهود لجاجت آنها بود، به طوری که ابن صوری را از روی لجبازی گفت: «تو (پیامبر اسلام) چیزی را که برای ما مفهوم باشد، نیاوردی و خداوند نشانه روشنی بر تو نازل نکرده است.» بعضی از مفسرین می گویند آیه ۹۹ سوره بقره در این باره است. خداوند در این باره می فرماید: «ما نشانه های روشنی برای تو فرستادیم و جز فاسقان کسی به آنها کفر نمی ورزد.»
عدم ایمان به جهان آخرت
به علاوه، علت دیگر کارشکنی یهود این بود که به جهان آخرت ایمان نداشتند. حتی امروزه هم در کتاب تورات که در دست یهودیان است، اشاره ای به جهان آخرت نشده است. یهودیان چون فقط به جهان مادی اعتقاد دارند، برای رسیدن به آن هر کاری می کنند.
کینه توزی
کینه توزی به خاطر تغییر قبله، علت دیگر کارشکنی یهود بود. پیامبر اسلام (ص) ۱۳ سال در مکه و ۱۷ ماه در مدینه به طرف بیت المقدس نماز خواند، در این مدت یهودیان، مسلمانان را سرزنش می کردند، چرا که قبله مستقلی ندارند؟ وقتی قبله مسلمانان به طرف کعبه تغییر کرد، یهودیان خشمگین شدند. خداوند در آیه ۱۴۲ سوره بقره می فرماید: «بگو مشرق و مغرب از آن خداست، خدا هر کس را بخواهد به راه راست هدایت می کند.» این آیه قبل از بهانه جویی یهود نازل شده است و معجزه بودن قرآن را نشان می دهد. از آیات قرآن نتیجه می گیریم که تغییر قبله، دو نشانه داشته است: یکی آزمایش مسلمانان و دیگر پاسخ به بهانه جویی یهودیان.
روحیه نژادپرستی
داشتن روحیه نژادپرستی علت دیگری بود که آنها را وادار به مخالفت و دشمنی می کرد. آنها بین مردم فاصله طبقاتی ایجاد می کردند تا اشراف دارای امتیاز شوند و حتی حدود الهی در مورد آنها اجرا نشود. مثلا در زمان پیامبر (ص) زن و مردی مرتکب زنای محصنه شدند، چون از طبقه اشراف بودند، یهودیان می خواستند، حکم سنگباران که در تورات آمده، برایشان اجرا نشود، حتی آنها پیامبر (ص) را برای داوری انتخاب کردند تا شاید حکم خفیف تری صادر کند، پیامبر با وجود حیله های آنها مطابق دستور الهی فرمان داد آنها سنگ باران شوند.
خداوند علت این تمرد را خیال باطلی می داند و می گوید این تنها، آرزویی است. منظور این است که یهودیان از روی خودخواهی بهشت را هم مخصوص خود می دانند. آنها معتقدند خداوند کارهای ناشایست آنها را می بخشاید. قرآن در پاسخ یهودیان می فرماید: «اگر شما این ادعا را دارید، پس آرزوی مرگ کنید، اگر راست می گویید.» یهود که می دانستند دروغ می گویند دیگر چنین ادعایی نکردند. یهودیان در ابتدا فکر نمی کردند اسلام با این سرعت پیشرفت کند، در ضمن آنها می خواستند از اسلام برای منافع خود بهره برداری کنند، برای همین، بعد از مشاهده پیروزی های مسلمانان به خصوص پیروزی در جنگ بدر خشمگین شدند و از آن به بعد مخالفت خود را علنی کردند. خداوند در کوه طور از یهودیان قول گرفته بود که به دستورات تورات عمل کنند، و به پیامبر موعود که نشانه هایش، و مژده آمدنش در تورات آمده بود، ایمان بیاورند، اما آنها تمرد کردند.
منـابـع
مرتضی شیرودی- مقاله یهود و پیامبر- سایت پیامبر اعظم
حسن ابراهیم حسن- تاریخ سیاسى اسلام- ترجمه ابوالقاسم پاینده- صفحه 147- 149 و 122-120
محمدابراهیم آیتى- تاریخ پیامبر اسلام- صفحه 234- 236 و 368-364
جلال الدین فارسى- پیامبرى و جهاد- صفحه 26-24 و 28-27 و 509-508
محمدبن جریر طبری- تاریخ طبرى- ترجمه ابوالقاسم پاینده- جلد 3 ص 1006-1003 و 1014-1008 و جلد 4 ص 1296
نشریه مکتب اسلام- شماره 3- سال 9- صفحه 162
رسول جعفریان- تاریخ سیاسى اسلام- جلد 1 صفحه 152- 154
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها