سقط جنین از دیدگاه دین یهود
فارسی 4704 نمایش |معلولیت کودک و سقط جنین
از مباحثی که در دوران معاصر مطرح شده این است که اگر بیم آن رود که کودک به صورت معلول روانی یا جسمی متولد شود، مثلا اگر مادر به سرخجه یا سرخک مبتلا شده باشد و بیم معلولیت کودک رود، یا اینکه مادر داروهایی مانند تالیدومید مصرف کرده باشد، آیا می توان جنین را سقط کرد یا خیر؟
گرایش عمده حقوقدانان یهود این است که حتی در این مورد نیز سقط جنین جایز نیست؛ مگر آنکه سلامت مادر در خطر باشد. ایشان حتی با استفاده از روش های تشخیصی مانند آمنیوسنتز، برای تشخیص بیماری یا تعیین جنسیت، مخالفند؛ علت آن است که دلیل اقدام به این امور را اطلاع از بیماری جنین و مصمم شدن به سقط آن می دانند، به ویژه در برخی از جوامع یهودی که بیماری ژنتیکی تای ساکس در آنها به وفور مشاهده می شود.
ربی آی. جی. آنترمن، از فقیهان اخیر یهودی همین استدلال را پذیرفته است. وی می گوید: «این باور [که می توان طفل یا نوزاد را که معلول یا دارای بیماری ژنتیکی است کشت] به نظر من مخالف دیدگاه تورات است؛ بر اساس تورات، حتی در سخت ترین لحظه ها نیز قربانی کردن جان به هر دلیل که باشد، جز برای تقدیس نام خداوند (شهادت) یا حفظ زندگی مادر ممنوع است.» با این همه، تلمودشناسان معاصر مانند یاکوب عمدن، درباره سقط کردن جنینی که برای مثال، بیماری تای ساکس دارد، رویکرد منعطف تری را اتخاذ کرده اند و سقط چنین جنینی را پذیرفته اند. ربی الیعزر والدمن، رئیس سابق دادگاه حقوق یهود، در سال 1966 حکم کرد که چنین جنینی را که زنده ماندنی نیست می توان تا هفت ماهگی سقط کرد. این حقوقدانان از مفهوم «نیاز شدید» استفاده می کنند. این ضرورت و نیاز شدید در مواردی نیز که جنین دارای بیماری سندرم داون است و خانواده ممکن است تحت فشار شدیدی قرار گیرد، اعمال می شود. افزون بر این، مواردی که فشار روانی شدید بر مادر وارد می شود، مثل آنگاه که بارداری حاصل از زنای به عنف است، نیز از موارد ضرورت شدید شمرده می شود.
سقط جنین در نظام حقوقی دولت اسرائیل
بر اساس قانون جزای دولت اسرائیل سال 1936، سقط جنین و اقدام به سقط جنین جرم است و مجازات آن حبس ابد است (ماده 175). در سال 1966، در این قانون تجدید نظر شد و مسئولیت کیفری مادر را برای سقط جنین خود کرده کاهش داد (ماده 176). اگر اقدام به سقط جنین غیر قانونی باعث مرگ مادر شود، این عمل قتل غیر عمد بوده و مجازات آن حد اکثر حبس ابد است. اگر سقط کردن جنین بدون سوء نیت و برای حفظ جان مادر یا برای پیشگیری از آسیب شدید جسمی یا روانی به وی باشد جرم نبوده و قابل مجازات نیست. در قانون مصوب 1977 در مواردی سقط جنین مجاز شمرده شده است، مانند: وجود خطر شدید برای مادر، نامشروع بودن نطفه، حاملگی در خردسالی، بارداری در اثر تجاوز جنسی، احتمال معلولیت شدید، بیماری های ارثی، شرایط اقتصادی و اجتماعی سخت و مشکل و عدم توانایی والدین در تهیه وسایل کافی برای تربیت و فراهم آوردن محیط سالم برای زندگی کودک. این مورد اخیر در سال 1977 از متن قانون حذف شد.
سقط جنین در بین یهودیان ایران
در بین یهودیان ایران، سقط جنین بعد از گذشتن چهل روز از پیدایش نطفه نکوهش می شود؛ ولی به هنگام زایمان جان مادر بر جان جنین ارجحیت دارد. رضایت همسر در موجه شمردن سقط جنین نقشی ندارد و فقط در موارد اضطراری و در صورت در خطر بودن جان مادر و با تصدیق پزشک معتقد به اصول مذهبی یهود این کار شدنی است. مواردی چون خطر معلولیت فرزند یا ابتلای مادر به سرخک و... هیچ یک دلیل بر جواز سقط جنین نیست.
خلاصه و نتیجه
نخستین و مهم ترین منبع شریعت و حقوق یهود، یعنی تورات، به سقط جنین عمدی اشاره ای نکرده است. در این کتاب فقط در یک مورد به مسئله سقط جنین اشاره شده و آن سقط شدن جنین زنی در جریان نزاع است. در اینجا ضارب باید برای اسقاط جنین غرامت مالی بپردازد. در دومین منبع مهم شریعت یهود، یعنی تلمود، از سقط جنین عمدی سخن به میان آمده است. در این گنجینه شریعت یهود گرچه سقط جنین عمدی ممنوع دانسته شده، برای ساقط کننده آن مجازات قصاص تجویز نشده است.
به رغم ممنوعیت سقط جنین در تلمود، در مباحث حقوقی این کتاب در مواردی اسقاط جنین روا شمرده شده است. بر اساس قانون تلمود، اگر زن در هنگام زایمان دچار مشکل شود و بیم آن رود که مرگ وی را تهدید کند اگر جنین هنوز در رحم باشد باید با کشتن جنین جان مادر را نجات داد؛ اما اگر سر یا بخش بزرگ تر جنین از رحم خارج شده باشد نمی توان جنین را سقط کرد؛ چرا که در اینجا دو موجود زنده قابل بقا وجود دارند و کسی نمی تواند بگوید جان مادر از جان فرزند مهم تر است. با این همه، خود مادر حتی اگر قسمت اعظم جنین به دنیا آمده باشد، می تواند با استناد به قاعده حقوقی پذیرفته شده دفاع مشروع، با سقط جنین جان خود را نجات دهد.
در برخی از منابع یهودی آمده است که اگر سقط جنین برای درمان مادر لازم باشد انجام آن مجاز است و این حکم حتی شامل مواردی نیز می شود که جنین خود منشأ مستقیم بیماری مادر نباشد و خطر مرگ مادر را تهدید نکند. از مباحث بحث انگیز در حقوق یهودی درباره جواز یا عدم جواز سقط جنین، آنجاست که زن از زنا باردار شده باشد. بسیاری از عالمان یهودی بر این عقیده اند که زن شوهرداری که از راه زنا باردار شده باشد می تواند جنین خود را سقط کند؛ اما اگر دختر بی شوهری این گونه باردار شود اسقاط جنین وی روا نیست؛ چرا که بر طبق شریعت یهود، فرزند متولد از زنای زن شوهردار حرامزاده است؛ اما فرزند دختر بی شوهر حرامزاده شمرده نمی شود. از موارد جواز سقط جنین در تلمود آنجاست که بخواهند مجازات اعدام را درباره زنی که از راه زنا باردار شده است به اجرا در آورند. در این مورد می توان و حتی گفته اند که باید، جنین زن را پیش از اجرای مراسم اعدام سقط کرد، مگر آنکه عملیات وضع حمل آغاز شده باشد.
بحثی که بیشتر در دوران جدید مطرح شده است آنجاست که خطر معلولیت کودک را تهدید کند. بیشتر حقوقدانان یهودی می گویند حتی در این صورت نیز نمی توان جنین را سقط کرد. با این همه، برخی از حقوقدانان جدید یهودی در این باره رویکرد منعطف تری اتخاذ کرده اند و در مواردی سقط جنین را اجازه داده اند. به هر حال با توجه به مطالب فوق می توان نتایج ذیل را بیان نمود:
1- گرچه در تورات به سقط جنین عمدی اشاره نشده است، در منابع بعدی حقوق یهود به این مسئله اهتمام خاص شده و به ویژه در سده های اخیر در کانون توجهات و تحقیقات بوده است.
2- مجازات اسقاط جنین در جریان نزاع (سقط غیر عمدی جنین) پرداخت خسارت به شوهر زن باردار است.
3- مطابق تلمود، سقط جنین جرم است؛ اما مجازات قصاص را در پی ندارد. گاه برای این کار مجازات تازیانه در نظر گرفته می شد.
4- در آموزه های اخلاقی و عرفانی یهود، سقط جنین توهین به عمل آفرینش خداست.
5- اگر جنین جان مادر را به خطر اندازد در حالتی که جنین از رحم مادر خارج نشده می توان با استناد به قواعد دفاع مشروع، جنین را برای دفاع از جان مادر سقط کرد؛ چرا که در این حالت جنین هنوز موجود زنده کامل به حساب نمی آید. اما اگر سر یا قسمت اعظم بدن حمل خارج شده باشد نمی توان به قاعده فوق تمسک کرد؛ چرا که در تعارض جان دو موجود زنده، نمی توان یکی را بر دیگری اولویت بخشید.
6- با این همه، حتی اگر قسمت اعظم حمل از رحم خارج شده باشد، خود مادر می تواند با استناد به قاعده دفاع مشروع، حملی را که برای وی خطر جانی ایجاد کرده است از بین ببرد.
7- در برخی از قانون نامه های پس از تلمود اعتقاد بر این است که بیماری و ناراحتی مادر باید مستقیما از بارداری ناشی شده باشد تا بتوان اقدام به سقط جنین کرد؛ اما در بیشتر این مجموعه ها چنین شرطی وجود ندارد. ایشان می گویند: اگر سقط جنین برای حفظ سلامت مادر ضروری باشد می توان اقدام به آن کرد، گرچه بیماری عامل خارجی داشته باشد.
8- مطابق نظر فقیهان دوران اخیر، برای سقط جنین در مورد فوق، لازم نیست که خطر جانی مادر را تهدید کند، بلکه صرف برطرف کردن بیماری و ناراحتی مادر کافی است.
9- برخی از حاخامهای یهودی در صورت بارداری از زنا، سقط جنین را اجازه می دهند.
10- از موارد جواز از بین بردن جنین، آنجاست که زن باردار به مجازات اعدام محکوم شده است. در اینجا چون نمی توان اجرای حکم را به تعویق انداخت، می توان جنین را از بین برد.
11- از مسائل بحث انگیز در موضوع سقط جنین آنجاست که بیم آن رود که حمل با بیماری جسمی یا روانی متولد شود. نظر عمده خاخامها این است که این مورد مجوز سقط جنین نیست. با این همه، در احکام حقوقی جدید گفته اند که اگر جنین دارای بیماری، زنده ماندنی نباشد تا هفت ماهگی می توان آن را سقط کرد.
منـابـع
میک تئوفیل- قانون نامه حمورابی- ترجمه کامیار عبدی- سازمان میراث فرهنگی- تهران 1376
پادیاوند (پژوهشنامة یهود ایران)- انتشارات فردا- جلد 2 صفحه 372- 377
حسین سلیمانی- مقاله سقط جنین در یهودیت- فصلنامه باروری و ناباروری- پاییز 84
آرش آبائی- مقاله سقط جنین از دیدگاه یهود- انجمن کلیمیان ایران
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها