اهمیت دوره آباء کلیسا در الهیات مسیحی
فارسی 4559 نمایش |توضیح اصطلاحات مربوط به دوره آباء کلیسا
اصطلاح Patristic برگرفته از واژه لاتینی Pater به معنای «پدر» است و منظور از آن، هم پدران کلیسا و هم اندیشه های خاصی است که در این دوره بسط یافت. این اصطلاح، اصطلاحی غیر جامع است. هیچ اصطلاح جامعی که مقبول همگان باشد، تا کنون در ادبیات یافت نشده است. اصطلاحات مربوطه زیر بسیار به کار می رود و باید بدان توجه داشت.
دوره آباء
این دوره هویتی دارد با تعریفی مبهم و معمولا به دوره ای اطلاق می شود که آغاز آن، خاتمه یافتن نگارش نوشته های عهد جدید (100میلادی) تا آخرین شورای نهایی کالسدون (451) است.
آبایی
این اصطلاح معمولا به معنای شاخه ای از مطالعات الهیاتی است که به مطالعه درباره «آباء» (patres) می پردازد.
آباءشناسی
این اصطلاح گاهی در لغت به معنای «مطالعه درباره آباء» است و از این جهت، بسیار شبیه الهیات است که به معنای «مطالعه درباره خدا» است. امروز این واژه ناظر به کتاب راهنمای مکتوبات آباء است، مانند کتاب راهنمای محقق برجسته آلمانی یوهان کوآستن که برای خوانندگان خود این مجال را فراهم می سازد که راهی آسان به اندیشه های اساسی نویسندگان آباء و همچنین به بعضی از مشکلات تفسیری منسوب به آنان پیدا کنند.
اهمیت دوره آباء کلیسا
دوره آباء یکی از پرشورترین و سازنده ترین دوره های تاریخ تفکر مسیحی است. همین ویژگی کافی است تا این دوره، همچنان یکی از موضوعات مطالعه در سال های بسیاری در آینده باشد. این دوره همچنین به دلایل الهیاتی دارای اهمیت است. هر یک از جریان های اصلی مجموعه مسیحیت (از جمله انگلیکان، ارتدوکس شرقی، آیین لوتری، کلیساهای اصلاح شده و کاتولیک رم) دوره آباء را نقطه عطف مهمی در تحولات مربوط به تعالیم مسیحیت می دانند.
هر یک از کلیساهای یادشده خود را ادامه و بسط دهنده، و در موارد لزوم، منتقد دیدگاه های نویسندگان کلیسای اولیه می دانند. از باب نمونه، لنسلوت آندروز (1555ـ1626)، نویسنده برجسته انگلیکان در قرن هفدهم، اعلام کرد که اساس مسیحیت ارتدوکس، عبارت است از عهدین، سه اعتقادنامه، چهار انجیل، و پنج قرن نخست تاریخ مسیحیت. این دوره اهمیت بسیاری در روشن ساختن شماری از موضوعات دارد.
تنظیم مناسبات میان مسیحیت با یهودیت
یکی از وظایف اساسی در این دوره، تنظیم مناسبات میان مسیحیت با یهودیت بود. نامه های پولس در عهدجدید، شاهدی بر اهمیت این موضوع در نخستین قرن تاریخ مسیحیت است، همان گونه که در این دوره پاره ای از موضوعات اعتقادی و عملی مورد بحث قرار گرفت. آیا مسیحیان غیر یهودی ناگزیر از عمل ختانند؟ چگونه می توان عهد عتیق را به درستی تفسیر کرد؟
موضوع دفاعیه ها
اما موضوعات دیگری به زودی مورد توجه قرار گرفت. یکی از این موضوعات که در قرن دوم اهمیت ویژه ای داشت، موضوع دفاعیه ها، به معنای دفاع و توجیه عقلانی ایمان مسیحی در برابر منتقدان بود. در سراسر دوره نخست تاریخ مسیحی، دولت کلیسا را تحت آزار و شکنجه قرار داده بود. تمام هم و غم کلیسا، تلاش برای بقا بود. با توجه به اینکه اصل وجود کلیسای مسیحی مورد تهدید بود، دیگر مجال چندانی برای پرداختن به مباحثات الهیاتی وجود نداشت. به همین خاطر دفاعیه های کسانی چون ژوستین شهید (100- 165) که در صدد توضیح و دفاع از عقاید و آیین های مسیحیت برای عامه دشمن و کافر بود، در کلیسای اولیه چه اهمیتی داشت. البته در همین دوره نخست، الهیدانان برجسته ای مانند ایرنئوس اهل لیون (130-200) در غرب و اریگن (185ـ254) در شرق تربیت شدند; اما مباحثات الهیاتی تنها زمانی می توانست با جدیت آغاز شود که کلیسا دیگر تحت تعقیب و آزار نباشد.
رسمیت یافتن مسیحیت
چنین شرایطی در قرن چهارم و به هنگامی که امپراتور قسطنطین تغییر آیین داد، فراهم گشت. در سال 311، گالریوس، امپراتور روم، به مقامات دولتی دستور داد تا آزار و اذیت مسیحیان را متوقف کنند و این خود به نوعی پذیرش شکست و ناکامی بود و مسیحیان را در عزم و تصمیم خود برای مقاومت در برابر تحمیل مجدد آیین شرک آمیز روم در دوره کلاسیک مصمم تر کرد. گالریوس با صدور فرمانی به مسیحیان اجازه داد تا بار دیگر به زندگی عادی خود برگردند و «اجتماعات دینی خود را برگزار کنند، مشروط به اینکه به هیچ اقدامی که نظم و آرامش عمومی را برهم زند، دست نیازند.» در این فرمان، مسیحیت دقیقا به عنوان یک دین رسمی پذیرفته شد و تحت حمایت کامل قانونی قرار گرفت.
جایگاه قانونی مسیحیت که تا این زمان در هاله ای از ابهام قرار داشت، روشن گشت و کلیسا دیگر ناگزیر نبود که برای بقای خود بجنگد. مسیحیت در این زمان دینی قانونی بود. با این حال، تنها یکی از آیین های بسیاری بود که در قلمرو امپراتوری روم برای نفوذ بیشتر در تکاپو بودند. قسطنطین، امپراتور، با تغییر آیین دگرگونی کاملی در وضعیت مسیحیت در سراسر امپراتوری پدید آورد. قسطنطین از پدر و مادری مشرک در سال 285 زاییده شده بود. (مادرش ظاهرا تحت تأثیر فرزند سرانجام به مسیحیت گروید.) او هر چند در دوران اولیه امپراتوری خود، اشتیاق خاصی به مسیحیت نشان نداد، اما بی تردید تسامح را فضیلتی ضروری تلقی می کرد. با به قدرت رسیدن ماکسنتیوس در ایتالیا و شمال آفریقا قسطنطین برای برتری یافتن در منطقه، گروهی از سربازان خود را در اروپای غربی رهبری کرد. در 28 اکتبر 312، جنگ سرنوشت سازی نزدیک پلمیلوان، واقع در شمال رم، درگرفت. قسطنطین پس از موفقیت در شکست ماکسنتیوس، خود را امپراتور اعلام کرد و اندکی پس از این، خود را رسما یک مسیحی نامید.
آشتی کلیسا با امپراتوری
وی در دوران امپراتوری خود (306ـ337) توانست کلیسا را با امپراتوری آشتی دهد و در نتیجه از این زمان به بعد کلیسا از نوعی نگرش بسته خارج شد. وی در سال 321 طی فرمانی یکشنبه ها را تعطیل عمومی اعلام کرد. با توجه به اقتدار قسطنطین در امپراتوری، بحث های سازنده الهیاتی به یکی از موضوعات همگانی تبدیل شد. گذشته از دوره کوتاهی از بی ثباتی در دوران یولیان مرتد (361ـ363) کلیسا می توانست مطمئن از حمایت دولت باشد. از این رو، الهیات از جهان پنهان محافل سری کلیسایی خارج، و در سراسر امپراتوری روم به موضوعی همگانی تبدیل شد. مباحثات اعتقادی روز به روز از اهمیت سیاسی و الهیاتی بیشتری برخوردار شد. قسطنطین در آرزوی کلیسایی واحد در سراسر امپراتوری خود بود و از این رو، به این مطلب توجه تامی داشت که اختلافات اعتقادی به مثابه یک اولویت، مورد بحث قرار گرفته و حل و فصل شود.
نقش دوره متأخر آباء در تاریخ الهیات مسیحی
در نتیجه، دوره متأخر آباء (از حدود 310 تا 451) را شاید بتوان نقطه عطفی در تاریخ الهیات مسیحی دانست. در این زمان، الهیدانان از آزادی عمل برخوردار بودند و هراسی از تعقیب و آزار نداشتند و می توانستند با رشته ای از موضوعات مواجه شوند که اهمیت بسیاری در تثبیت اجماع الهیاتی نوظهور در کلیساها داشت. تثبیت چنین اجماعی، مستلزم بحث هایی گسترده و فرایند فراگیر دردناکی بود که طی آن کلیسا دریافت که باید بر اختلافات و کشمکش های مستمر فایق آید. با این حال، مقدار مهمی از وفاق (که سرانجام در اعتقادنامه های جهانی تبلور یافت) در همین دوره سازنده شکل گرفت.
دلایل درک دشوار دوره آباء
روشن است که دوره آباء اهمیت بسیاری در الهیات مسیحی دارد، اما بسیاری از دانشجویان امروزی الهیات، درک آن را بسیار دشوار یافته اند. تجربه مذکور، معلول چهار دلیل اصلی می تواند باشد:
1- بعضی از مباحثات رایج در این دوره در جهان امروزی بسیار نامربوط به نظر می رسد. این موضوعات در آن زمان بسیار مهم تلقی می شدند، اما برای خواننده امروزی تأکید بر این موضوعات و درک علت جذابیت شدید آنها بسیار دشوار است. در این جا جالب است که دوره آباء به این لحاظ، با نهضت اصلاح دینی مقایسه شود. در این دوره نیز مسائل بسیاری مورد توجه قرار گرفت که امروزه نیز در کلیساها بدان اهمیت داده می شود. بسیاری از مدرسان الهیات دریافته اند که دانشجویان آنان به شکل بسیار آسان تری می توانند با دغدغه های این دوره متأخر پیوند برقرار کنند.
2- بسیاری از مباحثات آباء در گرو موضوعات فلسفی است و خواننده تنها زمانی می تواند چیزی از آن را درک کند که با بحث های فلسفی این دوره تا حدی آشنا باشد. در شرایطی که حداقل بعضی از دانشجویان الهیات مسیحی تا حدی با اندیشه های موجود در دیالوگ های افلاطون آشنا هستند، این اندیشه ها در منطقه مدیترانه در دوره آباء در حال رشد و نقد چشمگیری بوده است. آیین افلاطونی میانه و آیین نوافلاطونی تفاوتی اساسی با یکدیگر و نیز با اندیشه های اصلی خود افلاطون دارند. غریب بودن بسیاری از اندیشه های فلسفی این دوره مانع دیگری بر سر راه مطالعه آن است. همین موضوع باعث شده است تا دانشجویان الهیات در ابتدای کار در فهم کامل آنچه در بعضی از این مباحثات آباء جریان داشته، با مشکلاتی مواجه شوند.
3- از ویژگی های دوره آباء، تنوع عقیدتی فراوان است. در این عصر سیلان، مبادی و معیارهایی از جمله اسنادی چون اعتقادنامه نیقیه و اصول اعتقادی مانند دو ماهیتی بودن مسیح آرام آرام مطرح شد. دانشجویانی که با ثبات نسبی در تعالیم مسیحی در سایر ادوار (مانند نهضت اصلاح دینی که بحث درباره شخص مسیح از بحث های اصلی نبود) آشنا هستند، معمولا این ویژگی دوره آباء را موجب تشویش و سردرگمی یافته اند.
4- این دوره شاهد بروز اختلافات عمده ای میان کلیسای یونانی زبان شرق و کلیسای لاتینی زبان غرب به دلایل سیاسی و زبان شناختی بود. بسیاری از محققان، تفاوتی روشن میان الهیدانان شرق و غرب در طبیعت الهیاتیشان قائل بودند. گروه اول معمولا دارای تمایلات فلسفی بودند و به تأملات الهیاتی گرایش داشتند در حالی که گروه دوم معمولا با دخالت نا به جای فلسفه در الهیات سر سازش نداشتند. آنها الهیات را بررسی تعالیم مذکور در کتاب مقدس می دانستند. پرسش معروف و ادیبانه ترتولیان (160ـ 225)، الهیدان غربی، «آتن را چه به اورشلیم؟ یا آکادمی را چه به کلیسا؟» بیانگر همین نکته است.
منـابـع
آلیستر مک گراث- درسنامه الهیات مسیحی- مترجم بهروز حدادی- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1384
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها