ارائه بینات، کتاب و میزان از سوی انبیاء
فارسی 39185 نمایش |یکی از اصول مشترک بین همه پیامبران ارائه بینات (ادله و شواهد زنده و روشن مانند معجزه)، کتاب و میزان است: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و أنزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط وأنزلنا الحدید فیه باس شدید ومنافع للناس و لیعلم الله من ینصره ورسله بالغیب ان الله قوی عزیز» (حدید/ 25)
ما انبیا را با بینات (معجزات) ادله و شواهد زنده فرستادیم و همراه هر پیامبری، کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم حق و باطل را، با میزان الهی بسنجند و به قسط و عدل قیام کنند. انبیا در یک دست چراغ دارند و در دست دیگر، سلاح. هدف اصلی از سلاح حمله ابتدایی و کشتن نیست، بلکه برای آن است که اگر کسی بخواهد چراغ دین را خاموش کند، او را از این تباهی باز دارند و اصولا شمشیر در دست چپ انبیاست و چراغ در دست راست آنها. انبیا چراغ آوردند تا به مردم نور بدهند و آنها را روشن کنند: «لتخرج الناس من الظلمات الی النور» (ابراهیم/ 1) و اگر کسی خواست این چراغ را خاموش کند، با شمشیری که در دست چپ دارند، او را سر جایش بنشانند: «کلما أوقدوا نارا للحرب أطفأهاالله» (مائده/ 64)
ضرورت وجود اعجاز
اعجاز کاری است که دیگران از انجام دادن آن عاجز باشند و لزوم معجزه که از احکام مشترک بین انبیاست برای آن است که پیامبران با معجزه، مخالفان را عاجز کنند تا توان انکار وحی را نداشته باشند و ضرورت آن در کنار برهان عقلی بر لزوم نبوت و رسالت نیز از آن جهت است که برهان عقلی اولا برای صحت دعوت انبیاست نه برای صدق دعوی آنان و ثانیا فقط برای فرزانگان سودمند است و حجت بالغهی عمومی نیست، زیرا توده مردم توان درک براهین عقلی را ندارند.
چون برهان عقلی به حس نزدیک نیست، به حال اکثر انسان ها که گرفتار حسند، نافع نمی باشد. اما معجزه، چون آیه بینه است برای همگان مفید است و قابل انکار نیست. ممکن است کسی برهان عقلی را بر اثر جهل خود انکار کند، اما معجزه را جز به تجاهل نمیشود انکار کرد.
خداوند درباره قوم ثمود می فرماید: ما به آنها آیه ای روشن دادیم و آنها به آن معجزه ستم روا داشتند: «واتینا ثمود الناقة مبصرة فظلموا بها» (اسراء/ 59). معجزه گرچه از جهت فرق با علوم غریبه و نیز از نظر تلازم ضروری آن با صدق دعوی نبوت احتیاج به تأمل عمیق عقلی دارد، لیکن از آن جهت که محسوس است نیازی به تحلیل عقلی ندارد، تا بر اثر دور بودن از حس، قابل تردید باشد و معجزات نوعا چنین است.
خداوند رسالت پیامبران را با معجزه روشن میکند تا منکران رسالت پس از اتمام حجت به هلاکت برسند: «لیهلک من هلک عن بینة و یحیی من حی عن بینة» (انفال/ 42) وقتی مسئله در حد اعجاز روشن شد، کسی که در برابر انبیا بایستد، خداوند بعد از اتمام حجت به حیات او در نهایت خواری خاتمه میدهد.
این مطلب کلی که هر پیامبری با بینه و میزان آمده است، درباره بسیاری از انبیا به عنوان قضایای شخصی و جزئی مطرح است. به این صورت که خداوند ابتدا اصل کلی را بیان می دارد، سپس قضایای شخصی و جزئی را که مصادیق آن اصل جامع است ذکر می کند.
دعوت بر اساس استدلال و روشنگری
یکی دیگر از اهرم های تبلیغی پیامبران الهی این است که افراد را از طریق گفتگو و اقامه دلیل و حجت روشن به آئین خود دعوت می کردند، سر انجام در میان جمعیت هایی که در قلمرو دعوت پیامبران قرار می گرفتند انسان های عاقل و دانا و حق جویی بودند انبیاء می توانستند از فطرت و خرد آنان کمک بگیرند و سر انجام از درون در آنها تحول ایجاد کنند.
پیامبران در اینجا به فراخور حال افراد از دلیل و برهان کمک می گرفتند، برخی از این دلایل جنبه کلی داشت یعنی اجمالا ثابت می کرد که مدعی نبوت در ادعای خود راستگو است، و برخی از آنها جنبه جزئی داشت یعنی اصل و قانونی را که مطرح می کرد بر خصوص استواری آن قانون استدلال می نمود.
معجزات پیامبران، براهین و دلایل کلی و جمالی آنان بود که در نوع افراد یقین می آفرید، در حالی که دلایل عقلی و فطری و احیانا بیانات خطابی در موارد خاصی و نسبت به برخی افراد کار ساز بود نه همه ی موارد و چون درباره معجزه بحث کردیم اینک در مورد نوع دوم، یعنی دعوت بر اساس استدلال و روشنگری به صورت فشرده بحث می کنیم و یادآور می شویم مجموع هر دو قسم را، کلمه بینه و بینات در بر می گیرد و در هر کجا قرآن این واژه را به کار برده است مقصود چیزهایی است که نسبت به مدعا روشنی بخشد، چنان که از زبان موسی بن عمران می گوید: «حقیق علی ان اقول علی الله الا الحق قد جئتکم ببینة من ربکم فارسل معی بنی اسرائیل؛ لازم است بر من که درباره خدا جز سخن حق نگویم. من از جانب پروردگار شما دلیل روشنگری آورده ام. بنی اسرائیل را آزاد کن و همراه من بفرست.» (اعراف/ 105)
و باز می فرماید: «و ان یکذبوک فقد کذب الذین من قبلهم جاءتهم رسلهک بالبینات؛ اگر تو را تکذیب کنند، کسانی را که پیش از تو بودند نیز تکذیب کرده اند و فرستادگان ما به سوی آنان با دلایل روشنی بخش آمده اند.» (فاطر/ 25)
منـابـع
عبدالله جوادی- تفسیر موضوعی جلد6- صفحه 56
جعفر سبحانی- منشور جاوید جلد 10- صفحه 337
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها