سروده شیخ بهاء الدین عاملی در ثنای حضرت مهدی علیه السلام
فارسی 10919 نمایش |عالم بزرگ و مشهور جهان اسلام، شیخ بهاءالدین محمد عاملی قصیده ای درباره حضرت مهدی (ع) با نام در وسیله الغور و الامان فی مدح صاحب الزمان دارد که در زیر آمده است:
1-سری البرق من نجد فجدد تذکاری *** عهودا بحزوی والعذیب وذی قار
2- وهیج من اشواقنا کل کامن *** واجج فی ا حشائنا لاعج النار
3-خلیفه رب العالمین فظله **** علی ساکن الغبراء کل دیار
4-هو العروه الوثقی الذی من بذیله *** تمسک لا یخشی عظائم اوزار
5-امام هدی لاذ الزمان بظله *** والقی الیه الدهر مقود خوار
6-و مقتدر لو کلف الصم نطقها *** باجذارها فاهت الیه باجذار
7-علوم الوری فی جنب ابحر علمه *** کغر فه او کغمسه منقار
8-فلو زار افلاطون اعتاب قدسه *** ولم یعشه عنها سواطع انوار
9-رای حمکمه قدسیه لایشوبها *** شوائب انظار وادناس افکار
10-باشر اقها کل العلوالم اشرقت *** لما لاح فی الکونین من نورها الساری
11-امام الوری طود النهی منبع الهدی *** وصاحب سرالله فی هذه الدار
12-به لعالم السفلی یسمو و یعتلی *** علی العالم العلوی من دون انکار
13-و منه العقول العشر تبغی کمالها *** و لیس علیها فی التعلم من عار
14-همام لوالسبع الطباق تطابقت *** علی نقض ما یقضیه من حکمه الجاری
15-لنئکس من ابراجها کل شامخ *** و سکن من افلاکها کل دوار
16-و لا نتثرت منها الثوابت خیفه *** و عاف السری فی سورها کل سیار
17-ایا حجه الله الذی لیس جاریا *** بغیر الذی یرضاه سابق اقدار
18-ویامن مقالید الزمان بکفه *** و ناهیک من مجد به خصه الباری
19-اغث حوزه الایمان واعمر ربوعه *** فلم یبق منها غیر دارس آثار
20- وانقذ کتاب الله من ید عصبه *** عصوا و تمادوافی عتو و اضرار
21-یحیدون عن آیاته لروایه *** رواها ابو شعیون عن کعب الاحبار
22-وفی الدین قد قا سوا وعاثوا و خبطوا *** بارائهم تخبیط عشواء معثار
23-وانعش قلوبا فی انتظارک قرحت *** واضجرها الاعداء ایه اضجار
24-وخلص عبادالله من کل غاشم *** و طهر بلاد الله من کل کفار
25-و عجل فداک العالمون باسر هم *** و بادر علی اسم الله منی غیر انظار
26-تجد من جنود الله خیر کتائب *** و اکرم اعوان واشرف انصار
27-بهم من ینی همدان اخلص فتیه *** یخوضون اغمار الوغی غیر فکار
28-ایا صفوه الرحمان دونک مدحه *** کدر عقود فی ترائب ابکار
29-اذا رددت زادت قبولا کانها *** احادیث نجد لاتمل بتکرار
1- شبا هنگام، از کرانه افق نجد، برقی درخشیدن گرفت، و خاطرات دوستان «حزوی» و عذیب» و «ذی قار» را به یاد آورد.
2- درخشید و شوقهای نهفته ما را برانگیخت و آتش برافروخته عشق را برافروخته ساخت.
3- (مهدی)، خلیفه پروردگار جهانیان است، که همواره سایه او بر همه ساکنان گیتی دامن گسترده است.
4- او محکمترین دستاویز است که هر کس چنگ در دامن او زند، از بارها سنگین شداید و گناهان بیم نخواهد داشت.
5- او پیشوای هدایت است که زمان در سایه او پناه گرفته است، و روزگار، چنان مرکبی رام، عنان خود در کف وی نهاده است.
6- چنان توانایی است که اگر اعداد اصم را وا دارد تا جذرهای خود را بگویند، ناطق خواهند گشت و به او خواهند گفت.
7- علوم همه آفریدگان، در برابر اقیانوس بیکران دانش او، به سان مشتی آب است در برابر دریایی، یا قطره ای در منقار پرنده ای.
8- اگر افلاطون الاهی، به آستان مقدس او راه می یافت، و فروغهای فروزان ابدیت که سراپرده های جلال وی را در خود گرفته است، تاب دیدن از چشمان او نمی ربود.
9-آنجا حکمتی پاک و اسمانی می یافت، که دستخوش تاریکیها خیالات وآلودگیهای افکار بشری نباشد،
10-حکمتی از اشراق آن، همه هسیتها و عالمها روشن است، چون فروغ این حکمت است در همه پهنه های وجود مادی و مجرد تابیده است.
11-مهدی، امام آفریدگان، تکیه گاه کوهین خردهاست و چمشه سار جوشان هدایت و اوست صاحب سر خدا (سر بقا و تکوین) در این گیتی.
12- به وجود اوست که جهان فرودین، بی هیچ سخن، همواره بر جهان علویان برتری دارد و فراتری.
13- و از اوست که عقل و مجردات کسب کمال می کنند، و بی هیچ گونه عاری از حضرت او معرفت می آموزند.
14- او آن بزرگ و بزرگ منشی است که اگر آسمانها و گردونها برخلاف حکم نافذ وی همداستان شوند،
15- برجهای بس بلندشان واژگون کردند، و مدارهای و فلکهای گردنکشان ساکن و مختل شوند،
16-و ستاره های ثابت آنها، از بیم، از هم بپاشند، و سیارگان از سیر در منازل خویش بازمانند.
17- ای حجت خدا، آنچه تو بخواهی، مقدرات پیشین نیز، جاری نخواهند بود.
18- ای که کلید خزانه های زمان در دست تو است. تو را (ای شنونده) فرو بزرگی که آفریدگار او را بدان ویژه ساخته است (برای شناخت مقام و فضایل او) بس است.
19- ای پیشوای برحق! حوزه روشندلان مؤمن را دریاب و پایگاههای عالی توحید را آباد کن، که جز آثاری خرابی رسیده، چیزی از آنها برجای نمانده است.
20- بیا! و کتاب خدا را از چنگ گروهی بیرون آر، که پیوسته عصیان ورزیدند و بر سر سرکشی و زیان رسانی خویش ایستادند و پای فشردند.
21- اینان، با استناد به روایاتی که روایان کذاب و جعال روایت کرده اند، و در درست کتاب خدا کنار گرفتند.
22- دین را با قیاسهای باطل خود توجیه کردند، به دین گزند رسانیدند، و در نظریات خویشتن چونان کم بینان پرلغزش دچار خطا و اشتباه شدند.
23- ای پیشوای صلح نهایی! دلهایی را که در انتظار ت مجروح گشته اند به دست آر و مورد لطف قرار ده دلهایی که دشمنان آنها را بس رنجه داشتند و افکار ساختند.
24- بندگان خدا را، از چنگال هر ستمگری نجات بخش و دامن شهرهای خدا را، از تاریکدلان خدانشناس پاک ساز!
25- ای همه جهان فدای تو! بشتاب، و بیدرنگ، با نام فیروزی بخش خدای، فرارس!
26- بیا تا بیابی که بهترین سپاه خداپرستان وآزاده ترین کمک گاران و بزرگوار ترین یاران در رکاب تو خواهند بود.
27- در میان سپاه توحید و دین که در رکاب تو اند، گروهی از با اخلاصترین جوانان پرشور «بنی همدان» نیز شرکت خواهند داشت، جوانانی که بی اندیشه و هراس در اعماق میدانهای نبرد فرو می رود.
28- ای برگزیده خدای رحمان! این چامه را که در ستایش تو ساخته ام بپذیر! چامه ای چونان دانه های شفاف، بر سینه دوشیزگان.
29- هر چه این چامه را (که در ثنای تواست) بیشتر خوانند و تکرار کنند، جانهای مشتاق بیشتر آن را پذیره شوند، گویی احادیث دوستان نجد است تکرار آنها ملالت نمی آورد.
این قصیده دارای 63 بیت است، که در اینجا 29 بیت آن آورده شد.
منـابـع
محمدرضا حکیمی- ادبیات و تعهد در اسلام- صفحه 340- 346
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها