بیانات قطب المحدثین درباره زندگی آقابزرگ حکیم

فارسی 5806 نمایش |

عالم جامع، و فیلسوف فاضل، و زاهد راستین، میرزا عسکری حکیم شهیدی مشهدی (م: 1355ق)، معروف به «آقا بزرگ حکیم» می باشد.
مولف «دانشوران خراسان»، مرحوم غلامرضا ریاضی، شرح حال مختصری از فیلسوف معروف خراسان، آقا بزرگ حکیم می آورد. این شرح حال، به قلم مرحوم سید موسی قطب المحدثین خراسانی است، که در زمره شاگردان و مصاحبان آقابزرگ حکیم بوده است. چون کتاب «دانشوران خراسان»، حدود 45 سال پیش (1336)، در مشهد به چاپ رسیده است و کمتر در دسترس اهل فضل و دانش قرار دارد، به علاوه، این شرح زندگانی، به قلم یکی از شاگردان و مأنوسان با مرحوم آقا بزرگ حکیم و کاملا مستند است، آن را در اینجا برای فاضلان و اهل پژوهش نقل می کنیم، بخصوص که شیخ استاد، 14 سال از محضر آقا بزرگ بهره مند شده اند، و در پایان درس «شرح اشارات»، آقابزرگ حکیم، نسخه خطی خود از «شرح اشارات» را پشت نویسی کرده به شیخ استاد هدیه می کنند. اینک بیانات مرحوم قطب المحدثین، درباره زندگانی آقابزرگ حکیم:
نام آن مرحوم، «میرزا عسکری»، فرزند مرحوم حاج میرزا ذبیح الله، نواده محروم میرزا مهدی شهید، که این خاندان اساسا، چنانکه در «مطلع الشمس» ذکر شده، از خاندانهای برجسته علم در خراسان می باشند. سنین عمرشان بالغ به 70 سال، تحصیلاتشان در مشهد.... دروس مقدماتی نزد آقا شیخ موسی منطقی معروف، در مدرسه سلیمان خان، فقه و اصول، در حوزه درس مرحوم حاج میرزا محمدباقر شفتی مجتهد، از شاگردان اول مرحوم حاج میرزا حسن شیرازی (میرازی بزرگ) -اعلی الله مقامه- صاحب فتوای مربوط به «دخانیه» (تنباکو).
دروس معقول، قسمتی خدمت مرحوم میرزامحمد خادم باشی، رضوان الله علیه. پس از تکمیل رشته منقول و معقول در خراسان. به تهران مسافرت فرموده، و مدتی به درس مرحوم آقا میرزا ابوالحسن جلوه حکیم، و در تکمیل به درس مرحوم میرزا ابراهیم گیلانی اشکوری، محشی «مصباح الأنس» رفته، و از آنجا به نجف اشرف تشرف جسته، و در منزل مرحوم آیه الله خراسانی (مولی محمدکاظم)، صاحب «کفایه الاصول» ورود، و از ایشان تلمذ می نمودند. و چندین سال در خدمت آخوند متوقف، و هنگام حرکت پاره ای به ایشان اظهار می دارند، که همان طوری که حجج اسلام با «اجازة (اجتهاد)» حرکت می کنند، خوب است شما هم تحصیل اجاره ای بفرمایید. ایشان می فرماید: «اگر ملا هستم محتاج به اجاره نیستم.»
و هم هستند کسانی که مستحضرند، مرحوم حجه الاسلام آقامیرزا محمد آقازاده خراسانی، همچون مرحوم حاج آقاحسین قمی در مطالب معقول، از ایشان استفاده می کردند.
مرحوم آقا بزرگ، چندین حکومت (نقد، رد) در آراء حکما (در مباحث اصالت وجود و ماهیت) فرمود، منتهی یادداشتها در دسترس قرار نگرفته، و با آنکه طریقه مشاء را می پسندیدند، و به آراء شیخ و خواجه وقع و اهمیت می نهادند، و نزدیک بود که کلام آنها را به حجیت بشناسند،
می فرمودند: «لسنا آمنا بما فی دفتی الشفاء؛ ما آنچه در کتاب شفاعت اعتقاد نداریم.» و باز گاهی می فرمودند، «سخنان باید از معدن وحی و رسالت گرفته شود.» و این مانند گفته عبدالرحمن جامی است که می گوید:
حکمت یونانیان پیغام نفس است و هوی *** حکمت ایمانیان، فرموده پیغمبر است
در شیوه زندگانی، با کمال آزادی و بی اعتنایی به امور دنیا می زیست، و به گفته شیخ الرئیس، در 24 ساعت، به یک وعده غذا قناعت می فرمود. از قبول وجوه طفره می رفتند. و تا پایان عمر به همین شیوه استوار بودند... اینجانب کراماتی از ایشان دیده ام که داعی به ذکر ندارم.
تدریس ایشان، از هنگام بازگشت از عتبات عالیات، در منزل بود، و اصرار آقایان را که بهتر است درس در مسجد گوهرشاد باشد نمی پذیرفتند. مدت تدریس ایشان از سال 1333 هجری قمری تا هنگام وفات که سال 1355 است، بالغ بر 23 سال ادامه داشت.
کتب تدریسی: «شرح لعمه» به عنوان خارج و تمامی کتب معقول؛ اوایل: «شرح قوشچی» بر «تجرید» تنها، بعدا «شرح خواجه» بر «اشارات» شیخ الرئیس، و «شوارق»، و «شواهد الربوبیه»، و «مبدأ و معاد»، و «شرح هدایة ملاصدرا»، و «شرح منظومة» حاج ملاهادی سبزواری، و «اسفار» ملاصدرا، تلامذه ایشان در رشته معقول که حجج اسلام فعلی هستند بسیارند. و چون رشته درس ایشان تماما معقول بود. لذا به آقا بزرگ شهیدی حکیم در ایران شهرت داشتند.
پس از توجه، به این شرح حال مستند، باید نکته هایی چند برای کسی که خود را اهل فضل و عقل و دانش می داند، مورد تأمل ژرف قرار گیرد، تا بی معنی بودن برخی سخنان که به آنها اشاره می شود، به خوبی معلوم گردد.
1- آقا بزرگ حکیم، به فلسفه عرفانی صدرایی اعتقاد چندانی نداشته، و خود اصاله الماهیتی بوده است، مانند استاد خویش، حکیم جلوه اصفهانی (م: 1314ق).
2- آقا بزرگ حکیم، برعکس اهل فلسفه کنونی، معتقد به اجتهاد در مطالب بوده و خود، هم در فلسفه مشائی و هم صدرائی، اجتهاداتی اظهار داشته است. و در کتاب «مکتب تفکیک» هم، از قول شیخ استاد آمده است، که آقابزرگ مدتی فلسفه را به صورت «درس خارج» (بحثی و نقدی، نه تقلیدی و نقلی- کما هوالمرسوم الآن)، می گفته است.
3- سرانجام، آقا بزرگ حکیم نیز (مناطا) تفکیکی بوده، و تصریح می کرده است، که به همان فلسفه مشاء و مابین الدفتین شفا نیز عقیده ندارد، و «سخنان (درباره معرفت حقایق)، باید از معدن وحی و رسالت گرفته شود».

منـابـع

محمدرضا حکیمی- عقل سرخ- صفحه 92-96

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها