دوستی های واقعی از نظر قرآن
فارسی 3712 نمایش | آیه 67 سوره زخرف «الاخلاء یومئذ بعضهم لبعض عدو الا المتقین»؛ «در آن روز دوستان، دشمن یکدیگرند مگر پرهیزگاران»، یک اصل کلی است. همیشه وقتی دو نفر و یا یک عده با یکدیگر دوست می شوند یک وجه مشترکی در کار است که آنها را هم گروه و همنشین و معاشر و هم پیاله کرده است. محال است که دو نفر که با یکدیگر هیچ سنخیت روحی ندارند و از وجود یکدیگر بهره ای نمی برند و در (جذب) منفعتی یا دفع ضرری مشارکت ندارند با یکدیگر دوست بشوند.
مولوی در شعرهای معروف خود مثال می آورد که محال است دو نفر با یکدیگر دوست شوند مگر اینکه وجه مشترکی بین آنها باشد. گاهی دیده شده که دو نفر که بر ضد یکدیگر هستند با هم دوستند. ولی باید دانست که آن ضدیت صد در صد نیست، مثلا نود و نه درصد است. آن یک درصد است که این دو را به یکدیگر پیوند داده است. مولوی می گوید:
آن حکیمی گفت دیدم در تکی *** در بیابان زاغ را با لک لکی
در عجب ماندم بجستم حالشان *** تا چه قدر مشترک یابم نشان
چون شدم نزدیک و من حیران و دنگ *** خود بدیدم هر دوان بودند لنگ
می گوید دیدم یک زاغ و یک لک لک با هم رفیقند. تعجب کردم که آخر قدر مشترک زاغ و لک لک چیست؟! وقتی جلو رفتم دیدم هر دو لنگند، فهمیدم که این لنگی سبب شده که این دو با یکدیگر رفیق شوند. دوستی مبنا می خواهد، ریشه و دلیل می خواهد. حکما می گویند معلول تابع علت است، تا علت هست معلول هست، علت که رفت معلول هم می رود. این سماوری که ما روشن می کنیم تا وقتی آتش زیر آن مشتعل است می جوشد، به محض اینکه آتش خاموش شود جوشش هم از بین می رود. علت که از بین رفت معلول هم از بین می رود. دوستی هایی که بر مبنای مطامع مادی است تا وقتی می تواند ادامه داشته باشد که پای مطامع مادی در میان باشد، وقتی که اینها رفت علت دوستی از میان می رود، خصوصا اگر با آشکار شدن حقایق همان علت دوستی به علت دشمنی تبدیل شود. مثلا می دید که این شخص به او فلان منفعت را می رساند، این سبب می شد که دوستی اش زیادتر بشود.
در قیامت که حقایق برایش آشکار می شود می بیند همان چیزی که در دنیا محبتش را جلب می کرد برایش آتش آورده است، یعنی همان ملاک دوستی، ملاک دشمنی می شود. به هر میزان که آن پیوند در دنیا بیشتر منشأ دوستی بوده، در قیامت بیشتر منشأ دشمنی می شود. این در صورتی است که مناط و ملاک، مطامع مادی باشد. اما اگر دو نفر نه بر مبنای مادیات بلکه بر مبنای معنویات، بر اساس توحید و بندگی خدا و عقیده و ایمان در دنیا با یکدیگر دوست باشند در قیامت این دوستی نه تنها از بین نمی رود بلکه شدیدتر می شود چون علت باقی است. تا علت باقی است معلول باقی است. در آنجا بینش (آنها) قوی تر و شدید تر است چون ایمانشان تبدیل به شهود می شود: «فکشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم حدید؛ اینک از تو پرده ات را برداشتیم پس دیده ات امروز تیزبین است.» (ق/22) طبعا آن دوستی که بر مبنای خدا و عقیده درست و ایمان صحیح واقعی بوده است باقی می ماند. بنابراین دوستانی که در راه ایمان و خدا و در راه حق و حقیقت یکدیگر را دوست دارند در قیامت هم یکدیگر را دوست دارند و بلکه شدیدتر.
در قرآن کریم جزء لذایذ اهل بهشت این را ذکر می کند که آنها برادرانه در کنار یکدیگر هستند: «و نزعنا ما فی صدورهم من غل اخوانا علی سرر متقابلین؛ و هر کینه ای را از سینه آنها بر کنیم، که برادر وار بر تخت ها رو به روی هم قرار گیرند.» (حجر/47) هر چه از غل و غش و کدورت است از جان آنها بیرون کشیده ایم، برادر وار در نهایت صفا و صمیمیت در مقابل یکدیگر می نشینند و لذت می برند.
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن جلد 5- صفحه 18-21
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها