سرنوشت عناد با حق
فارسی 1859 نمایش | یکی از آیات قرآن کریم به شکل عجیبی حالت کراهت حق را یعنی حالت دشمنی حق را تجسم می دهد که انسان گاهی به چه حالتی در می آید که با حق جنگ آشتی ناپذیر پیدا می کند و اصلا برایش قابل تحمل نیست و این، تغییر انسان است که انسان چقدر تغییر می کند! آن آیه این است: «و اذ قالوا اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فأمطر علینا حجارة من السماء أو ائتنا بعذاب الیم؛ و (یاد آر) هنگامی که گفتند: پروردگارا! اگر این (کتاب) حق و از سوی توست، پس بر ما از آسمان سنگی ببار یا ما را عذاب دردناکی بیاور.» (انفال/32)
حالا ببینید یک چنین آدمی غیر از اینکه خلود (در جهنم) داشته باشد، اصلا راه دیگری برایش وجود دارد؟ قرآن دارد نقل می کند، می گوید توجه کن به آن وقتی که این ها دست بلند کردند به آسمان و گفتند خدایا اگر این قرآنی که آمده حق است و از نزد تو آمده، سنگی بفرست بر سر ما که ما آنا برویم که نمی توانیم ببینیم، یا سنگی بفرست یا عذاب دردناکی نازل کن.
خیلی عجیب است! به جای اینکه بگوید خدایا! اگر این حق است و از نزد توست شرح صدری به ما بده که ما حقیقت را قبول کنیم. می خواهد بگوید حالا که این شخص آمده و مدعی است که من پیغمبر هستم، اگر می خواهد این پیغمبر تو باشد و این چیزی که آورده از ناحیه تو باشد، برای من قابل تحمل نیست. من دیگر این زندگی را که این آدم پیغمبر باشد، نمی خواهم. گاهی ما خودمان این حرف را می زنیم، لابد تصور نمی کنیم، می گوییم من حاضرم بروم به جهنم ولی این کار را نمی کنم. این حرف یعنی اگر به جهنم هم بروم فلان کار را نمی کنم. این معنایش این است که من اساسا دشمن این کارم، من به هر حال دشمن این کارم یا به هر حال طرفدار این کار هستم، به حق و حقیقت به هیچ معنا کار ندارم. این است آن حالتی که العیاذ بالله اگر برای کسی پیدا بشود دیگر امیدی برای نجات او به هیچ شکل وجود ندارد. چنین کسی در آنجا هم باز همان دشمنی اش با حق و حقیقت از باطنش دائما می جوشد.
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن جلد 5- صفحه 56-57
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها