نوید عدالت و مهدویت در قرآن و احادیث نبوی
فارسی 4381 نمایش |بعضی از افراد که اطلاعی در زمینه مهدویت ندارند -مخصوصا اشخاصی که اعتقادی به اصول و مبانی مذهبی تشیع ندارند و برخی از سخنان را در بعضی از کتابها خوانده اند- خیال می کنند که سابقه اعتقاد به مهدویت، فقط مثلا از نیمه قرن سوم هجری که دوران ولادت حضرت حجت است پیدا شده است. می خواهم عرض کنم که اساسا این موضوع اعم از اینکه کاملا به صورت مشخص بیان شده باشد یا به صورت کلی و اجمالی و اشاره، از کجا شروع شده است و چگونه است.
اولا: در قرآن کریم این مطلب به صورت یک نوید کلی در کمال صراحت هست، یعنی هر کسی که قرآن کریم را مطالعه کند می بینید قرآن کریم آن نتیجه را که بر وجود مقدس حضرت حجت مترتب می شود، در آیات زیادی به عنوان یک امری که به طور قطع در آینده صورت خواهد گرفت ذکر می کند. از آن جمله است این آیه: «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون؛ و همانا در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد» (انبیاء/ 105). خدا در قرآن می گوید که ما در گذشته، بعد از ذکر -که گفته اند یعنی بعد از آنکه در تورات نوشتیم- در زبور هم این مطلب را اعلام کردیم، و ما اعلام کردیم، پس شدنی است که: «ان الارض یرثها عبادی الصالحون». صحبت منطقه و محل و شهر نیست، اصلا فکر آنقدر بزرگ و وسیع است که سخن از تمام زمین است: زمین برای همیشه در اختیار زورمندان و ستمکاران و جباران نمی ماند، این یک امر موقت است، دولت صالحان که بر تمام زمین حکومت کند در آینده وجود خواهد داشت. در مفهوم این آیه کوچکترین تردیدی نیست. همچنین راجع به اینکه دین مقدس اسلام دین عمومی بشر خواهد شد و تمام ادیان دیگر در مقابل این دین از بین خواهند رفت و تحت الشعاع قرار خواهند گرفت، در قرآن کریم هست، که این یکی دیگر از آثار و نتایج وجود مقدس مهدی موعود است: «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الذین کله و لو کره لمشرکون؛ اوست که رسول خود را با هدایت و آیین درست فرستاد تا آن را بر همه ادیان چیره سازد، هر چند مشرکان ناخوش دارند» (صف/ 9). این دین را به وسیله این پیامبر فرستاد برای اینکه در نهایت امر آن را بر تمام دینهای عالم پیروز گرداند، یعنی همه مردم دنیا تابع این دین بشوند، و آیات دیگری.
از آیات قرآن کریم که بگذریم مسئله احادیث نبوی است. آیا پیغمبر اکرم در این زمینه چه مطالبی فرموده است؟ آیا فرموده است یا نفرموده است؟ اگر روایات مربوط به مهدی موعود انحصارا روایات شیعه می بود، برای شکاکان جای اعتراض بود که: اگر مسئله مهدی موعود یک مسئله واقعی است، باید پیغمبر اکرم گفته باشد و اگر پیغمبر اکرم گفته بود باید سایر فرق اسلامی هم روایت کرده باشند و تنها شما شیعیان روایت نکرده باشید. جوابش خیلی واضح است: اتفاقا روایات باب مهدی موعود را تنها شیعیان روایت نکرده اند، روایاتی که اهل تسنن در این زمینه دارند، از روایات شیعه اگر بیشتر نباشد کمتر نیست. کتابهایی را که در این زمینه نوشته شده است مطالعه بکنید می بینید همین طور است. در همین سالهایی که ما در قم بودیم، دو کتاب در این زمینه تألیف شد. یکی را مرحوم آیت الله صدر (اعلی الله مقامه) البته به زبان عربی نوشته اند به نام المهدی و خیال می کنم چاپ هم شده باشد.
در آن کتاب، ایشان هر چه روایت نقل کرده اند، همه، روایات اهل تسنن است. وقتی انسان مطالعه می کند می بیند که مسئله مهدی موعود در روایات اهل تسنن از روایات شیعه بیشتر هست و کمتر نیست. کتاب دیگری که خوشبختانه به زبان فارسی است، به امر مرحوم آیت الله آقای بروجردی تهیه شده به نام منتخب الاثر، که یکی از فضلای حوزه علمیه قم که الان هم در قم هستند به نام آقای آقا میرزا لطف الله صافی از فضلای مبرز قم (گلپایگانی) تحت رهنمایی مرحوم آیت الله بروجردی (این کتاب را تألیف کردند)، یعنی ایشان دستور کلی این کتاب را دادند و طرح و شکل و رسم کتاب را تعیین کردند و بعد این مرد فاضل رفت دنبالش و این کتاب را نوشت. این کتاب را هم مطالعه کنید می بینید روایات زیادی در این زمینه هست بالاخص از اهل تسنن، به مضامین و تعبیرات مختلف.
منـابـع
مرتضی مطهری- سیری در سیره ائمه اطهار- 242-240
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها