حیات امت ها از نظر قرآن کریم

فارسی 3311 نمایش |

قرآن کریم‏ برای "امت" ها (جامعه ‏ها) سرنوشت مشترک، نامه عمل مشترک، فهم‏ و شعور، عمل، طاعت و عصیان قائل است. (تفسیر المیزان، جلد 4، صفحه 102) بدیهی است که "امت" اگر وجود عینی نداشته باشد، سرنوشت و فهم و شعور و طاعت و عصیان‏ معنی ندارد. اینها دلیل است که قرآن به نوعی حیات قائل است که حیات‏ جمعی و اجتماعی است. حیات جمعی صرفا یک تشبیه و تمثیل نیست، یک‏ حقیقت است؛ همچنانکه مرگ جمعی نیز یک حقیقت است.
در سوره اعراف آیه 34 می‏ فرماید: «و لکل امة أجل فاذا جاء أجلهم لایستاخرون ساعة و لایستقدمون؛ هر امتی (هر جامعه ‏ای) مدت و پایانی دارد. (مرگی دارد.) پس آنگاه‏ که پایان کارشان فرا رسد، ساعتی عقب‏تر یا جلوتر نمی‏ افتند.»
در این آیه سخن از یک حیات و زندگی است که لحظه پایان دارد و تخلف‏ ناپذیر است، نه پیش افتادنی است و نه پس افتادنی و این حیات به "امت" تعلق دارد نه به افراد. بدیهی است که افراد امت نه با یکدیگر و در یک لحظه بلکه به طور متناوب و متفرق حیات فردی خود را از دست‏ می‏ دهند.
در سوره مبارکه جاثیه آیه 28 می ‏فرماید: «کل امة تدعی الی کتابها؛ هر امت و جامعه‏ ای به سوی "کتاب" و نوشته خودش برای رسیدگی‏ خوانده می ‏شود.»
پس معلوم می ‏شود نه تنها افراد، هر کدام کتاب و نوشته و دفتری مخصوص‏ به خود دارند، جامعه‏ ها نیز از آن جهت که در شمار موجودات زنده و شاعر و مکلف و قابل تخاطب هستند و اراده و اختیار دارند، نامه عمل دارند و به سوی نامه عمل خود خوانده می‏ شوند.
در سوره انعام آیه 108 می‏ فرماید: «زینا لکل امة عملهم؛ عمل هر امتی را برای خود آنها زیبا قرار دادیم.»
این آیه دلالت می‏ کند که یک امت شعور واحد، معیارهای خاص طرز تفکر خاص پیدا می‏ کند و فهم و شعور و ادراک هر امتی مخصوص خود آن است. هر امتی با معیارهای خاصی قضاوت می‏ کند. (لااقل در مسائل مربوط به‏ ادراکات عملی)
هر امتی ذوق و ذائقه ادراکی خاص دارد، بسا کارها که‏ در دیده امتی زیبا و در دیده امتی دیگر نازیباست. جو اجتماعی امت است‏ که ذائقه ادراکی افراد خود را اینچنین می‏ سازد.
در سوره غافر آیه 5 می‏ فرماید: «و همت کل امة برسولهم لیاخذوه و جادلوا بالباطل لیدحضوا به الحق‏ فأخذتهم فکیف کان عقاب؛ و هر امتی آهنگ پیامبر خویش کردند که او را بگیرند و به باطل با او جدل کردند تا حق را به این وسیله بشکنند. و چون چنین کردند من آنها را گرفتم. پس چگونه بود عقاب من؟»
در این آیه سخن از یک تصمیم و اراده ناشایسته اجتماعی است، سخن از تصمیمی اجتماعی برای معارضه بیهوده با حق است و سخن در این است که کیفر چنین آهنگ و تصمیم اجتماعی، عذاب عمومی و اجتماعی است.

منـابـع

مرتضی مطهری- جامعه و تاریخ- صفحه 32-30

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد