یک داستان درباره مرجعیت دینی ایرانیان پس از اسلام
فارسی 5703 نمایش | برای اولین بار در تاریخ ایران، پس از ورود اسلام به این سرزمین بود که ایرانیان پیشوا و مقتدا و مرجع دینی غیر ایرانیان شدند. مثلا لیث بن سعد ایرانی، پیشوای فقهی مردم مصر می شود و ابوحنیفه ایرانی یکی از پیشوایان اهل سنت می شود. البته در خود ایران به واسطه آشنایی این مردم با مکتب اهل بیت پیروان زیادی پیدا نمی کند؛ اما در میان مردمی دیگر که با آن مکتب مقدس آشنا نیستند، به صورت یک پیشوای بی رقیب در می آید. ابوعبیده معمر بن المثنی و واصل بن عطا و امثال آنها پیشوای کلامی می شوند. سیبویه و کسائی امام صرف و نحو می گردند و دیگری مرجع لغت و غیره. در این زمینه داستانی وجود دارد:
هشام بن عبدالملک روزی از یکی از علماء که به ملاقات وی در رصافه کوفه رفته بود، پرسید که آیا علما و دانشمندانی را که اکنون در شهرهای اسلامی مرجعیت علمی و فتوایی دارند می شناسی؟ گفت آری. هشام گفت اکنون فقیه مدینه کیست؟ جواب داد: نافع.
- نافع مولی (ایرانی) است یا عرب؟
- مولی است.
- فقیه مکه کیست؟
- عطاء بن ابی رباح.
- مولی است یا عربی؟
- مولی است.
- فقیه اهل یمن کیست؟
- طاووس بن کیسان.
- مولی است یا عربی؟
- مولی است.
- فقیه یمامه کیست؟
- یحیی بن کثیر.
- مولی است یا عربی؟
- مولی است.
- فقیه سوریه کیست؟
- مکحول.
- مولی است یا عربی؟
- مولی است.
- فقیه جزیره کیست؟
- میمون بن مهان.
- مولی است یا عربی؟
- مولی است.
- فقیه خراسان کیست؟
- ضحاک بن مزاحم.
- مولی است یا عربی؟
- مولی است.
- فقیه بصره کیست؟
- حسن و ابن سیرین.
- مولی هستند یا عربی؟
- مولی هستند.
- فقیه کوفه کیست؟
- ابراهیم نخعی.
- مولی است یا عربی؟
- عرب است.
هشام گفت: نزدیک بود قالب تهی کنم، هر که را پرسیدم تو گفتی مولی است. خوب شد لااقل این، یک عرب است.
منـابـع
محمد ابوزهره- ابوحنیفه حیاته و عصره، فقه و آرائه- صفحه 15
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها