غلبه خیر و اصالت حق
فارسی 2204 نمایش |حکمت الهی همه چیز را در بسم الله الرحمن الرحیم خلاصه می کند، می گوید ظهرالوجود بسم الله الرحمن الرحیم یعنی هستی به نام الله رحمان و رحیم به ظهور می رسد و از یک دید خیلی عالی، عالم جز الله و رحمانیت الله و رحیمیت الله چیز دیگری نیست. تصور این معنا مشکل است اما خیلی عالی و لطیف است و اگر انسان این نکته را درک کرد بسیاری از مسائل برای او حل می شود. در این بینش، عالم دو چهره دارد: چهره از اوئی و چهره به سوی اوئی، چهره از اوئی رحمانیت خداست و چهره به سوی اوئی رحیمیت خدا. سایر اسماء الهی، اسمهای تبعی هستند، درجه دوم و سوم اند. خداوند، جبار و منتقم هم هست، اما اصالت از رحمانیت و رحیمیت خداست. صفات دیگر در واقع از این اسماء ناشی می شوند حتی قهر هم از لطف ناشی می شود، آن اصالتی که لطف دارد، قهر ندارد. دید توحیدی نمی تواند غیر از این باشد، دید واقعی فلسفی هم همین است و هستی شناسی واقعی غیر از این نیست.
در اینجا لازم است بعضی آیات قرآنی در زمینه حق و باطل مورد دقت و تفسیر و توجه قرار گیرد: رحمانیت خدا اصالت دارد، قهر و غضب و جباریت و انتقام هم که از صفات الهی است، اسماء تبعی هستند و از لطف او ناشی می شوند. در این دید عالی جز الله و رحمانیت و رحیمیت او چیزی وجود ندارد، هر چه هست خیر است، کمال است، جود است، شر و نقص و عدم، اموری اعتباری و تبعی و نسبی هستند. در نظام هستی، خیر غالب است، حق اصیل است و باطل هم اگر پیدا شد محکوم و غیر اصیل و نابود شدنی است، و آنچه پایدار می ماند حق است: «کل شی ء هالک الا وجهه؛ جز ذات او همه چیز فانی است» (قصص/ 88)، «و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام؛ و تنها ذات باشکوه و ارجمند پروردگارت باقی می ماند» (الرحمن/ 27). در تاریخ بشر هم این بینش حکم می کند که حق پیروز و نظام حق بر نظامهای باطل چیره خواهد شد: «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون؛ او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر هرچه دین است پیروز گرداند، هرچند مشرکان خوش ندارند» (توبه/ 33).
منـابـع
مرتضی مطهری- حق و باطل- صفحه 12-13 و 38
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها