تأثیر منفی عجب و خودپسندی بر عقل
فارسی 4953 نمایش | مسئله غرور و نخوت از آن روزى که آدم پا به این کره خاکى نهاد، در تمام دورانهاى تاریخ و عصر انبیاى پیشین تا امروز، یکى از سرچشمه هاى اصلى و خطرناک فساد و انحراف و کفر و نفاق بوده است، مطالعه در آیات قرآن نشان مى دهد که تا چه حد این صفت رذیله مایه بدبختى گروه عظیمى از انسانها و جوامع بشرى مى شود و اگر هیچ دلیلى بر زشتى این رذیله اخلاقى جز همین آیات نباشد کافى است. عجب و به خود بالیدن یکی از آفات عمل است. ریای پس از عمل نیز مانند حسادت و عجب و جحود، تباه سازنده عمل است.
امام علی (ع) می فرماید: «اکثر مصارع العقول تحت بروق المطامع؛ بیشترین نقطه هایی که پهلوان عقل به زمین می خورد آن جایی است که برق طمع در دل پیدا می شود» (نهج البلاغه، حکمت 219). مصرع به معنی خوابگاه و محلی است که انسان به زمین می خورد. (مثلا محلی که پشت پهلوان به خاک رسیده است مصرع است). «عجب المرء بنفسه احد حساد عقله؛ خوشامد انسان از خود و خودپسندی یکی از حاسدان عقل است» (نهج البلاغه، حکمت 212). حسود دشمن است با محسود و می خواهد او را به زمین بزند و نابود کند. عجب می خواهد عقل را از مقام خودش ساقط کند. همچنین از امام علی (ع) نقل شده که فرمود: «ثمرة العجب البغضاء؛ میوه خودپسندى، دشمنى و کینه توزى است». و در نامه 31 نهج البلاغه می فرماید: «الإعجاب ضد الصواب، و آفة الألباب؛ خودپسندى، دشمن درست اندیشى و آفت خردهاست». و نیز: «العجب یفسد العقل؛ خودپسندى، خرد را تباه مى کند».
امام باقر (ع) یا امام صادق (ع) فرموده اند که: «إن الله تبارک وتعالى یقول: إن من عبادی من یسأ لنی الشیء من طاعتی لاحبه، فأصرف ذلک عنه لکی لا یعجبه عمله؛ خداوند تبارک و تعالى مى فرماید: برخى از بندگان من از من توفیق طاعتى مى طلبند تا بدان وسیله دوستشان بدارم، اما من آن را به آنان نمى دهم، مبادا از عمل خود دچار غرور و خودپسندى شوند».
همچنین از امام صادق (ع) نقل شده که: «من دخله العجب هلک؛ به هر که خودپسندى راه یابد، نابود شود».
پیامبر اکرم (ص) در توصیف خردمند می فرماید: «یستکثر قلیل الخیر من غیره، و یستقل کثیرالخیر من نفسه؛ اندک خوبى دیگران را زیاد مى بیند و خوبى هاى بسیار خود را اندک مى شمارد».
در حدیثی از امام علی (ع) مى بینیم غرور ضد عقل شمرده شده است، مى فرماید: «لایلقى العاقل مغرورا؛ آدم عاقل هرگز مغرور دیده نمى شود». (غرر الحکم، حدیث 7183) در حدیث دیگرى از همان حضرت مى خوانیم که غرور، انسان را در انبوهى از خیالات گرفتار مى سازد و اسباب نجات را از او قطع مى کند: «من غره السراب تقطعت به الاسباب!؛ کسى که سراب ها او را فریب دهد و مغرور سازد اسباب (نجات) از او قطع مى شود»! (غررالحکم، حدیث 2376)
از میان آثار زیانبار غرور اینست که: غرور، حجاب ضخیمى بر عقل و فهم انسان مى فکند و او را از درک حقایق بازمى دارد و به او اجازه نمى دهد خود و دیگران را آنچنان که هست و هستند بشناسد و حوادث اجتماعى را درست ارزیابى کرده در برابر آنها موضع صحیح بگیرد. در حدیثى از امیرمؤمنان آمده: «مستى غرور از مستى شراب هم سخت تر است!» این مستى همان حجاب غرور است. غرور مایه شکست در زندگى و سبب عقب افتادگى است، یک لشکر مغرور به سادگى جنگ را مى بازد، یک سیاستمدار مغرور به آسانى زمین مى خورد، یک محصل مغرور در امتحانات رفوزه مى شود، یک ورزشکار مغرور بازى را به حریف مى بازد و بالاخره یک مسلمان مغرور خود را گرفتار قهر و غضب الهى مى سازد. غرور تکامل انسان را متوقف مى سازد، بلکه مایه انحطاط و عقب گرد او مى شود؛ زیرا هنگامى که انسان مغرور مى شود نقایص خود را نمى بیند و کسى که احساس نقصان نکند به دنبال کمال نمى رود. آنچه در حدیث امیرمؤمنان که فرمود: «کسى که جاهل باشد مغرور مى شود و امروز او از دیروزش بدتر است» اشاره به همین نکته مهم است. غرور مانع از عاقبت اندیشى است، چنانکه در حدیثى از امیرمؤمنان آمده است: «لم یفکر فى عواقب الامور من وثق بزور الغرور؛ کسى که اعتماد بر غرور و باطل کند از تفکر در عاقبت کارها باز مى ماند». (غررالحکم، حدیث 7566) افراد مغرور در دنیا و آخرت تهیدست و بیچاره اند، چنانکه در حدیثى از امام صادق آمده است: «المغرور فى الدنیا مسکین و فى الاخرة، مغبون لانه باع الافضل بالادنى؛ انسان مغرور در دنیا مسکین و بیچاره است و در آخرت مغبون، چرا که متاع برتر را به متاع پست تر فروخته است» (میزان الحکمه، جلد 3، صفحه 2237 ماده غرور).
منـابـع
محمد محمدی ری شهری- میزان الحکمه- جلد 7- صفحه 3448
ناصر مکارم شیرازی- اخلاق در قرآن- جلد 2- صفحه 172-166
مرتضی مطهری- عدل الهی- صفحه 391
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 3- صفحه 19-18
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها