علل تمایل به رهبانیت

فارسی 3413 نمایش |

اساسا علت تمایل بشر به ریاضت و رهبانیت چیست؟ بشر طبعا باید کامجو و لذت طلب باشد. پرهیز از لذت و محروم کردن خود باید دلیلی داشته باشد.
چنان که می دانیم رهبانیت و دشمنی با لذت جریانی بوده که در بسیاری از نقاط جهان وجود داشته است. از جمله مراکز آن در مشرق زمین، هندوستان و در مغرب زمین یونان بوده است. نحله کلبی که یکی از نحله های فلسفی است و در یونان رواج داشته است، طرفدار "فقر" و مخالف لذت مادی بوده است.
سر سلسله کلبیون یکی از شاگردان سقراط است به نام "انتیس طینس". او مانند استاد خود غایت وجود را در کسب فضیلت دانست ولی فضیلت را در ترک همه تمتعات جسمانی و روحانی می دانست.
گفته اند: «از این جهت او و پیروانش را کلبیون می گفتند که گفتگوهای "انتیس طینس" در محلی از شهر آتن واقع می شد که به مناسباتی آنجا را "سگ سفید" می خواندند و نیز به سبب اینکه پیروان او در شیوه انصراف از دنیا و اعراض از علایق دنیوی چنان که مبالغه کردند که از آداب و رسوم معاشرت و لوازم زندگانی متمدن نیز دست برداشته حالت دام و دد اختیار نمودند، با لباس کهنه و پاره و سر و پای برهنه و موی ژولیده (مانند هیپی های عصر ما) میان مردم می رفتند و در گفتگو هر چه بر زبان می گذشت بی ملاحظه می گفتند، بلکه در زخم زبان اصرار داشتند و به فقر و تحمل رنج و درد، سرفرازی می کردند و همه قیود و حدودی که مردم در زندگانی اجتماعی بدان مقید شده اند ترک کرده حالت طبیعی را پیشه خود ساخته بودند.» (سیر حکمت در اروپا، جلد اول صفحه 70)
یکی از علل پدید آمدن اینگونه افکار و عقاید، تمایل بشر برای وصول به حقیقت است.
این تمایل در بعضی افراد فوق العاده شدید است و اگر با این عقیده ضمیمه گردد که کشف حقیقت از برای روح آنگاه حاصل می شود که بدن و تمایلات بدنی و جسمانی مقهور گردد، قهرا منجر به ریاضت و رهبانیت می گردد. به عبارت دیگر، این اندیشه که وصول به حق جز از راه فنا و نیستی و مخالفت با هوای نفس میسر نیست، علت اصلی پدید آمدن ریاضت و رهبانیت است.
علت دیگر پدیده ریاضت آمیخته بودن لذات مادی به پاره ای از رنج های معنوی است. بشر دیده است که همواره در کنار لذت های مادی یک عده رنج های روحی وجود دارد. مثلا دیده است که هر چند داشتن ثروت موجب یک سلسله خوشی ها و کامرانی ها است اما هزاران ناراحتی ها و اضطراب ها و تحمل ذلت ها در تحصیل و در نگهداری آن وجود دارد. بشر دیده است که آزادی و استغناء و علو طبع خود را به واسطه این لذات مادی از دست می دهد. از این رو از همه آن لذات چشم پوشیده تجرد و استغناء را پیشه خود ساخته است. شاید در ریاضت هندی، عامل اول و در فقر طلبی کلبی یونانی عامل دوم بیشتر مؤثر بوده است.
علل دیگری نیز برای پدید آمدن ریاضت و گریز از لذت ذکر کرده اند. از آن جمله اینکه محرومیت و شکست در موفقیت های مادی مخصوصا شکست در عشق، سبب توجه به ریاضت می گردد. روح بشر پس از این نوع شکست ها انتقام خود را از لذت های مادی بدین صورت می گیرد که آنها را پلید می شناسد و فلسفه ای برای پلیدی آنها می سازد.
افراط در خوشگذرانی و کامجویی عامل دیگر توجه به ریاضت است. ظرفیت جسمانی انسان برای لذت محدود است. افراط در کامجویی و لذات جسمانی و تحمیل بیش از اندازه ظرفیت بر بدن موجب عکس العمل شدید روحی مخصوصا در سنین پیری می گردد. خستگی، سر خوردگی به وجود می آورد.
تأثیر این دو علت را نباید انکار کرد ولی مسلما اینها علت منحصر نمی باشند. تأثیر این دو علت بدین نحو است که پس از شکست ها و عدم موفقیت ها و یا خستگی ها و فرسودگی ها، اندیشه وصول به حقیقت در روح بیدار می گردد. توجه به مادیات و غرق شدن در اندیشه های مادی خود مانعی است برای اینکه انسان درباره ازلیت و ابدیت و حقیقت جاودانی بیاندیشد و در این جهت فکر و تلاش کند که از کجا آمده ام و در کجا هستم و به کجا می روم؟
اما همین که به واسطه شکست و یا خستگی، حالت گریز و بی رغبتی نسبت به مادیات در روح پدید آمد، اندیشه در مطلقات بلا مزاحم مانده جان می گیرد. این دو عامل همیشه به کمک عامل اول سبب توجه به ریاضت می شود و البته بعضی از افرادی که به سوی ریاضت کشیده می شوند تحت تأثیر این دو عامل می باشند نه همه آنها.

منـابـع

مرتضی مطهری- مسئله حجاب- صفحه 34-36

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد