قبض روح توسط موجوداتی موسوم به «عالین»
فارسی 4912 نمایش | روایتی را شیخ صدوق علیه الرحمة در «کتاب توحید» نقل می کند: مردی بخدمت امیرالمؤمنین امام علی (ع) آمد و عرض کرد: یا امیرالمؤمنین! من در کتاب خدای که بر پیغمبرش فرستاده است شک نموده ام. امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «ثکلتک أمک، و کیف شککت فی کتاب الله المنزل؟؛ مادرت بر تو بگرید و در سوگ و عزای تو اشکبار باشد، چگونه در کتاب فرستاده از ناحیه خدا شک نمودی»؟ گفت: من در کتاب خدا چنین یافتم که بعضی از آیات آن تکذیب بعض از آیات دیگر آن را میکند، پس چگونه من در آن شک نکنم؟ حضرت فرمودند: کتاب خداوند عزوجل آیاتش به هم پیوسته و مربوط است و آیاتش تصدیق یکدیگر را می کند و ابدا بعضی از آیات آن تکذیب آیه دیگری را نمی نماید. ولی سهمیه تو از روزی های معنوی و عقلانی به آن پایه نرسیده است که بتوانی از عقلت و فهمت استفاده کنی. بیاور شکوک خود را از کتاب خدا و بیان کن.
حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: و آنچه بیان کردی از آیات قبض روح مانند قوله: «قل یتوفـکم ملک الموت الذی وکل بکم ثم إلی ربکم ترجعون (سجده/11) و قوله: الله یتوفی الانفس حین موتها (زمر/42) و قوله: توفته رسلنا و هم لا یفرطون (انعام/61) و قوله: الذین تتوفـاهم الملائکة ظالمی أنفسهم (نساء/97) و قوله: تتوفاهم الملائکة طیبین یقولون سلـام علیکم (نحل/32)؛ بگو جان شما را فرشته مرگی که مأمور شما است دریافت می کند و اگر به سوی خدایتان بر می گردید. گفتار خدا که او خدایی است که هنگام مرگ جان ها را می گیرد و آیه ی که فرستادگان ما جان ها را دریافت می کنند و کوتاهی نمی کنند و آیه ی که جان های ستمگران به خویش را فرشتگان می گیرند و آیه ی ملائکه با حالت آرامش و متناسب جان های آنان را می گیرند و به آنان سلام می گویند.»
پس بدان که خداوند تبارک و تعالی تدبیر امور خود را به هر کیفیتی که بخواهد می کند و از مخلوقات خود هر کدام را که بخواهد به هر کاری که بخواهد می گمارد. اما ملک الموت، خداوند او را بر قبض روح بندگان خاص خود که اراده کرده است گماشته تا بالمباشره ارواح آنان را قبض کند و دسته ای از فرشتگان خاص خود را برای قبض روح افرادی از بندگان خود که اراده فرموده است قرار داده است. فرشتگانی را که خداوند عزوجل نام آنان را برده، آنان را مأمور افراد معین و مشخصی از مخلوقات خود فرموده است. خداوند تبارک و تعالی تدبیر امور را به هر کیفیتی که اراده کند و مشیتش تعلق گیرد می نماید.
و شخص دانشمند و صاحب علم را چنین قدرتی نیست که بتواند هر علمی را برای تمام افراد مردم شرح و تفسیر کند؛ چون در میان مردم از نقطه نظر ادراک و تعقل بعضی مستعد و قوی هستند و برخی دگر ضعیف و نا قابل و همچنین اقسام علوم همه در یک پایه نیستند بلکه بعضی از علوم قابل تحمل اند و برخی دگر قابل تحمل نیستند و از عهده و طاقت عامه مردم خارج است، مگر افراد اندکی که از اولیاء و خواص خدا بوده و خداوند برای آنان ادراک آن علوم را آسان نموده و برای تفهم و تعقل و تحمل آن علوم آنان را نیرو بخشیده و یاری فرموده است و برای تو ای مرد همین قدر کافی است که بدانی ذات مقدس حضرت پروردگار زنده کننده و میراننده است و اوست که قبض ارواح می کند بر دست هر کدام از بندگان و مخلوقات خود که بخواهد، خواه آنها از طایفه فرشتگان باشند یا از غیر فرشتگان. آن مرد گفت: سختی و شدت را از من برداشتی، خداوند سختی و شدت را از تو بردارد ای امیرمؤمنان! و مسلمین را به دست تو نفع رساند. در اینجا همانطور که ملاحظه می شود امیرالمؤمنین (ع) یک جمله را اضافه فرموده اند و آن لفظ "غیرهم" است؛ یعنی به دست غیر ملائکه نیز قبض روح می کند. باید دید این جمله چه معنایی دارد؟ از این جمله نمی توان عبور کرد و آن را نادیده گرفت. این جمله را ولی کارخانه خدا فرموده، او خبر داده است که قبض روح بدون تصدی و مباشرت فرشتگان نیز صورت می گیرد. این جمله دو احتمال دارد: احتمال اول آنکه لفظ "غیرهم" عطف بر ملائکه باشد و ظاهر کلام نیز این را اقتضا می کند. یعنی خداوند قبض روح را به دست بعضی از مخلوقات خود که از صنف ملائکه نیستند نیز می کند. آن مخلوقات موجوداتی هستند از ملائکه بالاتر حتی از حضرت ملک الموت برتر و شریف تر و گرامی تر و آنها را در منطق قرآن «عالین» گویند.
عالین در قرآن:
وقتیکه خداوند تبارک و تعالی انسان را آفرید به شیطان امر کرد به او سجده کند، شیطان سجده نکرد و خداوند او را مورد مؤاخذه قرار داده، فرمود: «أستکبرت أم کنت من العالین؛ چرا سجده نکردی؟ آیا تکبر ورزیدی یا از عالین بودی؟» (ص/75) و چون امر به سجده به جمیع ملائکه تعلق گرفت معلوم می شود که عالین از ملائکه نبودند که مأمور به سجده نشدند، بلکه همانطور که از اسمشان پیداست موجوداتی بودند عالی رتبه و رفیع القدر و المنزله. آنها چه کسانی هستند که به واسطه علو قدر و ارتفاع مقام، مأمور به سجده به آدم نشدند؟
اجمال مطلب آنکه طبق آیات قرآن آنان از مخلصین هستند که شیطان را به ساحت قدس آنها دسترس نیست. عالین عبارتند از ارواح طیبین و طاهرین از انبیا و اولیا و ائمه طاهرین که در مقام امن و امان الهی وارد شده، «فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر؛ در جایگاه صدق، نزد پادشاهی با اقتدار» (القمر/54) قرار گرفته و به درجات اخلاص و قرب الهی فائز گشته اند. آنها افرادی هستند که در سیر تکاملی خود به سوی ذات مقدس پروردگار به اسمای کلیه الهیه رسیده و به صفات کلیه الهیه متصف و به فنای مطلق در ذات خداوند عزوجل فائز و از اخلاص عبور کرده و خالص شده اند و چون آنها فانی در اسماء و صفات کلیه الهیه گشته اند و لازمه این درجه از فناء، ظهور و طلوع آن اسماء و صفات است در آئینه وسیع وجود آنان، بنابراین به اذن خدا و به امر خدا می توانند زنده کنند و بمیرانند و روزی دهند و سایر افعالی که از خدا سر میزند از وجود آنان ظهور نموده و به اذن و به اراده خدا انجام دهند. آنها مظهر تام و کامل اسمای الهیه هستند و به ظهور اسم المحیی زنده می کنند و به ظهور اسم الممیت می میرانند.
و اما احتمال دوم آنستکه لفظ «غیرهم عطف بر من یشآء» بوده باشد و در این صورت حاصل معنی چنین می شود که خداوند عزوجل قبض روح می کند توسط هر کس از مخلوقات خود که بخواهد از ملائکه و قبض روح می کند بدون توسط ملائکه و در این صورت ممکن است مراد از غیر ملائکه، وجود مقدس خود خدا بوده باشد گرچه مرجع این معنی همان عالین است که خداوند توسط آنها قبض ارواح می فرماید. چون عالین افرادی هستند که فانی در ذات الهی شده و متحقق به اسمای کلیه الهیه گردیده، بنابراین حقا می توان فعل آنها را عین فعل خدا دانست و از قبض ارواح توسط آنان به قبض ارواح توسط خدا تعبیر نمود.
منـابـع
سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی جلد 1- صفحه 221-226 و 234
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها