خون گریستن جمادات در شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام

فارسی 4941 نمایش |

حاکم در «مستدرک» خود با سند متصل روایت میکند از ابن شهاب زهری که او میگوید: در زمان عبدالملک ابن مروان در هنگامیکه نیت جنگ داشتم در بین راه وارد دمشق شدم تا بر او سلام کنم. عبدالملک را در قبه ای یافتم که در روی فرشی گسترده در نزدیکی قائم بود و در زیر دست او مردم در دو صف منظم بودند. من بر او سلام کردم و پس از آن نزد او نشستم. گفت: «ای پسر شهاب! چاشتگاه روزی که امام علی (ع) کشته شد، آیا میدانی که در بیت المقدس چه اتفاق افتاده بود؟» گفتم: «آری!» گفت: «برخیز با من بیا!» من برخاستم و از پشت مردم میرفتم تا اینکه به پشت قبه رسیدم. عبدالملک در حالیکه از روی مهر و عطوفت، صورت خود را به طرف من نموده بود، گفت: «بگو ببینم چه واقعه ای حادث شده بود؟» من گفتم: «هیچ سنگی را از زمین بیت المقدس بر نمیداشتند مگر آنکه در زیر آن خون بود.» او به من گفت: «از افرادی که از این واقعه خبر دارند غیر از من و تو کسی باقی نمانده است؛ دیگر از این پس نباید کسی این قضیه را از تو بشنود». من نیز این داستان را تا وقتی که عبدالملک زنده بود، برای کسی نقل نکردم.
و نیز حاکم با سند خود روایت میکند از زهری که: «إن أسمآء الانصاریة قالت: ما رفع حجر بإیلیآء لیلة قتل علی إلا و وجد تحته دم عبیط؛ اسماء انصاریه میگوید: در شبی که علی را کشتند، در ایلیاء هیچ سنگی را از زمین بر نمیداشتند مگر آنکه در زیر آن خون تازه بود.»
در «قصص الانبیاء» قطب الدین راوندی با سند خود از ابوبصیر از امام صادق (ع) روایت میکند که آن حضرت فرمودند:«هشام ابن عبدالملک از پدرم پرسید: به من خبر ده که در آن شبی که علی کشته شد، مردمان دوردست از شهری که علی در آن بود، چگونه کشته شدن او را فهمیدند؟ و علامت کشته شدن علی برای مردم چه بود؟ آیا عبرت و علامتی در کشته شدن او بود؟ پدرم به هشام فرمود: در آن شبی که علی به شهادت رسید، هیچ سنگی را از روی زمین بر نمیداشتند، مگر آنکه در زیر آن خون تازه یافت میشد، تا هنگامیکه فجر طلوع کرد و صبح صادق ظاهر شد. و نیز همینطور بود شبی که حضرت هارون (ع) برادر حضرت موسی (ع) مفقودالاثر شد، و همچنین شبی که یوشع ابن نون (ع) کشته شد، و نیز شبی که در آن حضرت عیسی (ع) به آسمان برده شد و همچنین شبی که در آن امام حسین (ع) کشته شد.»
در «مناقب» ابن شهرآشوب آمده است از عبدالله ابن عباس که پیامبر اکرم (ص) فرمود: «چون مؤمن بمیرد، آسمان و زمین تا چهل روز بر او گریه می کنند، و چون عالم بمیرد چهل ماه بر او میگریند، و بر پیغمبر چون بمیرد، آسمان و زمین چهل سال گریه می کنند؛ و بر تو ای علی چون کشته شوی، آسمان و زمین چهل سال گریه می کنند.»
ابن عباس میگوید: «چون أمیرالمؤمنین (ع) شهادت یافت و در زمین کوفه بود، آسمان تا سه روز خون بارید.»
و ابوحمزه از امام صادق (ع) روایت میکند و از سعید ابن مسیب هم روایت شده که: «چون امیرمؤمنان به شهادت رسید، هیچ سنگی از روی زمین برداشته نشد مگر آنکه در زیر آن خون تازه بود.»
و نیز خطیب در «اربعین» و نسوی در تاریخ خود آورده اند که عبدالملک مروان از زهری سؤال کرد که: «علامت کشته شدن علی در روز شهادتش چه بود؟ زهری گفت: هیچ ریگی را از زمین بیت المقدس برنداشتند مگر آنکه در زیر آن خون تازه بود.»

منـابـع

معادشناسی جلد 4، صفحه 189 تا 192

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد