کیفیت ضبط اعمال در نامه عمل از نظر قرآن

فارسی 5042 نمایش |

در آخرت خطاب به انسان میگویند: بیا این کتاب، نامه عمل خود توست! متعلق به توست! آنوقت انسان نگاه میکند به این نامه؛ از طرفی می بیند که مال خودش می باشد، و از طرفی هیچ باور نمی کند که این نامه اینقدر دقیق بوده و هر صغیره و کبیره را یادداشت کرده، و چیزهائی را که اصلا بنظر انسان نمی رسید یادداشت کرده؛ آنهم نه با قلم و مداد و مرکب بر روی کاغذ؛ بلکه در عالم تکوین با قلم تحقیق و واقعیت نوشته و نفس عمل انسان را برداشته و ضبط کرده و عین وجود انسان را با عمل او تحویل میدهد، بطوریکه عمل انسان با خود انسان، خارج از آن نفس ناطقه و روحی که دارد تماشا میکند نیست؛ بلکه می بیند که این أعمال مال خودش است و آثار خودش است و بر این أعمال علم دارد به علم حضوری نه به علم حصولی. آنجا جای تعجب است، انسان تعجب میکند این چقدر عجیب است! این نامه یادداشت شده چقدر دقیق است! هیچ به عقل انسان نمی رسید که تا این حد دقیق یادداشت کند، و اینقدر دستگاه ثبت و ضبط دقیق باشد؛ چون خدا إحصاء میکند، و این نامه به أمر او و در زیر نظر او ترتیب یافته است.
امیرالمومنین (ع) عرض میکند: «و کل سیئة أمرت بإثباتها الکرام الکاتبین؛ الذین وکلتهم بحفظ ما یکون منی، و جعلتهم شهودا علی مع جوارحی، و کنت أنت الرقیب علی من ورآئهم و الشاهد لما خفی عنهم؛ خدایا بیامرز بر من هر سیئه و گناهی را که انجام داده ام! آن گناهانی را که تو فرشتگان بزرگوار نویسنده خود را امر فرمودی که آنها را ثبت کنند؛ آن کرام کاتبین که بر حفظ من و أعمال من و بر ثبت و ضبط آثار من گماشته ای، و آنان همه را ثبت کردند، و تو آنان را به همراه جوارح من گواهانی بر من قرار داده ای. و همچنین بیامرز گناهانی را که به علت نهایت دقت و خفاء، از دست آن فرشتگان گذشت و آنها نتوانستند ثبت کنند ولی تو ثبت کردی! از نظر تو پنهان نشد! تو بر فراز آن فرشتگان مراقب من بودی و شاهد بر آنچه از آنان مخفی بود».
چون فرشتگان ثبت و ضبط کننده أعمال، تمام أعمال ظاهری را یادداشت می کنند، و أعمال باطنی را نیز یادداشت می کنند، ولی بعضی از نیتهائی که در درون و عمق قلب است به اندازه ای دقیق و رقیق و لطیف است که قابل ادراک ملائکه نیست، و نه با این چشم ظاهر و نه با آن چشم باطن فرشتگان نمی توانند ببینند اما خدا می بیند، و از نظر او چیزی پنهان نیست. چرا؟ چون: «کنت أنت الرقیب علی من ورآئهم، و الشاهد لما خفی عنهم؛ تو رقیب و مسیطر و مهیمن بر من و بر آن فرشتگان بودی! و شاهد بودی نسبت به أعمالی که از ملائکه مخفی می شد».
«یوم یبعثهم الله جمیعا فینبئهم بما عملوا أحصب'ه الله و نسوه و الله علی ' کل شیء شهید؛ روزی میرسد که خداوند متعال مردم را مبعوث میکند، و آنان را از آنچه بجا آورده اند متنبه و آگاه میکند. خداوند آن اعمال را به شمارش در آورده و آنان فراموش کردند؛ و خداوند بر هر چیزی شهید و حاضر است» (مجادله/ 6).
چه بسا أعمالی انجام داده ایم، نیاتی داشته و در دل خطوراتی داشته ایم و یا تفکرات باطلی داشته ایم، و بواسطه گذشت زمان پرده غفلت و نسیان بر روی آن کشیده می شود؛ اما آن دستگاه ضبط بیدار و هشیار و پیوسته زنده و ناظر و شاهد خدا، هم ظاهر و هم باطن را با تمام درجات و مراحل میگیرد و نگاهداری میکند؛ أعمال کلی و جزئی را می شمرد، ظاهر و آشکارا و همچنین باطن و پنهان را در خود میگیرد و فراموش نمی کند، و فراموشی ندارد؛ چون خداوند بر هر چیزی شهید و گواه است.
«بل بدا لهم ما کانوا یخفون من قبل؛ بلکه ظاهر و روشن شد بر آنان آنچه را که پیوسته در زمانهای سابق داعی بر إخفاء آن داشتند» (انعام/ 28). آنچه را که انسان در زمان قبل، قبل از پیدایش قیامت، انجام داده و مخفی کرده و نخواسته است زید و عمرو و بکر آنرا بفهمند، خداوند می آورد و برای انسان ظاهر میکند.

قبرها در دنیا محل واردات و در آخرت محل صادرات
«یومئذ یصدر الناس أشتاتا لیروا أعمـ'لهم* فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره* و من یعمل مثقال ذرة شرا یره؛ در روز قیامت تمام مردم صادر می شوند، از کجا؟ از قبرها، صادر می شوند جدا جدا و دسته دسته بطور متفرق، برای آنکه أعمالشان به آنها نشان داده شود* پس کسیکه به اندازه سنگینی یک ذره کار خیری کرده باشد آنرا می بیند* و کسیکه به اندازه سنگینی یک ذره کار شری کرده باشد آنرا می بیند» (زلزله/ 6-8).
الآن قبرها مورد و محل واردات است. قبرستان ها صادرات ندارند، هر چه هست دفاتر واردات است. شما بروید نزد متصدی قبرستان که در اطاق خود در کنار مرده شویخانه نشسته، دفترش را نگاه کنید، همه اش واردات است، ابدا صادرات ندارد؛ اما در روز قیامت تمام این واردات صادر میشوند و دفتر، دفتر صادرات است.
«یخرجون من الاجداث کأنهم جراد منتشر؛ همگی مانند دسته های ملخ پراکنده و متفرق در آسمان، از قبرها سر بیرون آورده و خارج می شوند» (قمر/ 7). قبرها شکافته میشوند و مردم چون ملخ بیرون می جهند و متفرق و پراکنده میگردند. در اینحال زمین دیگر ثقل ندارد که همه را بسوی خود بکشد؛ این خلائقی که در طی هزاران سال رفتند در زیر زمین، اینک کالجراد المنتشر صادر میگردند.

منـابـع

سید محمد حسینی تهرانی- معاد شناسی 6- صفحه 272-276

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد