روح عزت و کرامت امام علی علیه السلام

فارسی 2911 نمایش |

جمله ای در نهج البلاغه است که حماسه است و یک مسلمان با شنیدن آن باید در روح خودش احساس حماسه بکند. جریان معروف است و لابد شنیده اید. در اولین رویارویی امام علی (ع) در صفین با لشگر معاویه، امیرالمؤمنین در نظرش این بود که ابتدا جنگ نکند، نامه ها مبادله بشود سفیرها مبادله بشوند بلکه این اختلاف حل بشود و مسلمین به روی یکدیگر شمشیر نکشند. معاویه و اصحابش وقتی که آمدند، به خیال خودشان پیشدستی کردند محل برداشتن آب از کنار فرات را اشغال نمودند تا لشکر امیرالمؤمنین که می رسد دسترسی به آب نداشته باشد و در مضیقه بی آبی قرار بگیرند و از این راه به اصطلاح شکست بخورند.
امیرالمؤمنین وقتی وارد شد دید اینها دست به چنین کاری زده اند. نامه ای نوشت، کسی را فرستاد که این کار را نکنید ما که هنوز با یکدیگر جنگ نداریم، ما آماده ایم با هم صحبت بکنیم، سفیر بفرستیم، ملاقات بکنیم بلکه خداوند میان مسلمین اصلاح بکند و جنگ صورت نگیرد. معاویه به هیچ شکل حاضر نشد گفت ما این فرصتی را که داریم هرگز از دست نمی دهیم.
چند بار حضرت اینکار را کردند هرچه گفتند که به اصطلاح ما از خر شیطان پائین بیا، ما که نمی توانیم با بی آبی صبر کنیم، یک روز، دو روز اگر طول بکشد و آبمان تمام بشود، مجبور خواهیم شد شمشیر بکشیم ولی من می خواهم فرصتی باشد تا مذاکره کنیم، گفت نمی شود که نمی شود. علی (ع) دید که چاره ای جز جنگ نیست. آمد برای اصحاب خودش خطابه مختصری خواند.
ببنید این علی زاهد، این علی عابد، این علی متقی و پرهیزکار، این علی اهل آخرت، در روحش چقدر حماسه وجود دارد، چقدر عظمت وجود دارد! چقدر شرافت انسانیت را حفظ می کند! (بر خلاف زاهد مابان ما) فرمود: «قد استطعموکم القتال؛ سپاه معاویه با این عمل شما را به پیکار دعوت کرده است.» (خطابه حماسی است) لشگریانم، سپاهیانم! اینها جنگ را مانند یک خوراک از شما می خواهند، شمشیرها را مثل یک خوراک از شما می خواهند جنگ طلب شده اند. بعد فرمود: «رووا السیوف من الدماء، ترووا من الماء؛ شمشیرها را از خون سیراب سازید تا از آب سیراب شوید.» حالا که اینها چنین کردند می دانید چه باید کرد؟ لشکریان من تشنه مانده اید؟ یک راه بیشتر وجود ندارد، این شمشیرهای خودتان را از خون این پلیدها سیراب کنید تا خودتان سیراب شوید.
بعد فرمود: «فالموت فی حیاتکم مقهورین و الحیاة فی موتکم قاهرین؛ مرگ در زندگی توأم با شکست شماست و زندگی در مرگ پیروزمندانه شما.» (من خیال نمی کنم در همه خطابه های حماسی جمله ای کوتاه به این رسائی و مهیجی وجود داشته باشد) معنی زندگی چیست؟ زندگی که نان خوردن و آب نوشیدن نیست، زندگی که خوابیدن نیست، زندگی که راه رفتن نیست. اگر بمیرید و پیروز باشید، آن وقت زنده هستید. ولی اگر مغلوب دشمن باشید و زنده باشید بدانید که مرده اید. (خطبه 51 نهج البلاغه)
این طور علی (ع) روح عزمت و کرامت را در اصحاب خود دمید.

منـابـع

مرتضی مطهری- آزادی معنوی- صفحه 208-207

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد