ناسخ و منسوخ و جری انطباق در قرآن
فارسی 2900 نمایش |قرآن مجید و ناسخ و منسوخ
در میان آیات احکام که در قرآن است آیاتی هست که پس از نزول جای حکم آیاتی را که قبلا نازل شده و مورد عمل بوده اند گرفته به زمان اعتبار حکم قبلی خاتمه می دهد، آیات قبلی منسوخ و آیات بعدی که در حکم خود حکومت بر آنها دارند ناسخ نامیده می شوند چنانکه در اول بعثت مسلمانان دستور داشتند که با اهل کتاب با مسالمت به سر برند چنانکه می فرماید: «فاعفوا واصفحوا حتی یاتی الله بامره؛ پس عفو و صفح کنید (ببخشید و روی گردانیده نادیده بگیرید) تا امر خدا بیاید.» (بقره/ 109) و پس از چندی آیه قتال آمد و به حکم مسالمت خاتمه داد چنانکه می فرماید: «قاتلوا الذین لا یومنون بالله و لا بالیوم الآخرو لا یحرمون ما حرم الله و رسوله و لا یدینون دین الحق من الذین اوتوا الکتاب؛ جنگ و قتال کنید با کسانی که به خدا و روز قیامت ایمان ندارند و آنچه را خدا و پیغمبر حرام می کند حرام نمی کنند و دین حق را برای خود دین نمی گیرند که همان اهل کتاب باشند.» (توبه/ 29)
البته حقیقت نسخی که در میان ما دائر است این است که نظر به مصلحتی حکمی را وضع کرده مورد عمل قرار دهند و پس از چندی به خطا و اشتباه خود پی برده و حکم اولی را الغاء و حکم دیگری را جایگزین آن سازند و نسخ به این معنی را که ملازم جهل و خطا است به خدای متعال که جهل و خطا به ساحت پاکش راه ندارد نمی شود نسبت داد و چنین حکمی در قرآن مجید که در میان آیاتش هیچگونه اختلافی نیست وجود ندارد.
بلکه نسخ در قرآن مجید بیان انتهاء زمان اعتبار حکم منسوخ است به این معنی که مصلحت جعل و وضع حکم اولی مصلحتی محدود و موقت باشد و طبعا اثرش نیز که حکم است محدود و موقت در می آید و پس از چندی حکم دویمی پیدا شده و خاتمه یافتن مدت اعتبار حکم اولی را اعلام کند و نظر به اینکه قرآن مجید در مدت بیست و سه سال تدریجا نازل شده اشتمالش به چنین احکامی کاملا قابل تصور است.
البته وضع حکم موقت در جایی که هنوز مقتضی حکم ثابت تام نیست و پس از تمامیت مقتضی تبدیل نمودن آن به حکم ثابت اشکالی نخواهد داشت، چنانکه از قرآن مجید نیز در حکمت نسخ همان معنی استفاده می شود.
خدای متعال می فرماید: «و اذا بدلنا آیة مکان آیة والله اعلم بما ینزل قالوا انما انت مفتربل اکثرهم لا یعلمون قل نزله روح القدس من ربک بالحق لیثبت الذین آمنوا و هدی و بشری للمسلمین؛ و وقتی که آیه ای را به جای آیه ای گذاشته تبدیل کردیم در حالی که خدا به آنچه نازل می کند داناتر است می گویند افترا بسته ای بلکه بیشترشان نمی فهمند بگو آن را روح القدس به حق از خدای تو نازل کرده است برای اینکه کسانی را که ایمان آورده اند ثابت تر بکند و هدایت و بشارت باشد برای آنانکه تسلیم امر خدا هستند.» (نحل/ 102)
جری و انطباق در قرآن مجید
نظر به اینکه قرآن مجید کتابی است همگانی و همیشگی در غایب مانند حاضر جاری است و به آینده و گذشته مانند حال منطبق می شود، مثلا آیاتی که در شرائط خاصه ای برای مومنین زمان نزول تکالیفی بار می کنند مومنینی که پس از عصر نزول دارای همان شرائط هستند بی کم و کاست همان تکالیف را دارند و آیاتی که صاحبان صفاتی را ستایش یا سرزنش می کنند یا مژده می دهند یا می ترسانند کسانی را که با آن صفات متصفند در هر زمان و در هر مکان باشند شامل هستند.
بنابراین هرگز مورد نزول آیه ای مخصص آن آیه نخواهد بود. یعنی آیه ای که درباره شخصی یا اشخاص معینی نازل شده در مورد نزول خود منجمد نشده به هر موردی که در صفات و خصوصیات با مورد نزول آیه شریک است سرایت خواهد نمود و این خاصه همان است که در عرف روایات به نام «جری» نامیده می شود.
امام پنجم (تفسیر عیاشی چاپ قم جزء 1 ص 10) در روایتی می فرماید: و اگر این طور باشد که وقتی آیه ای در قومی نازل شد پس از آن همان قوم مردند آن آیه نیز بمیرد از قرآن چیزی باقی نمی ماند ولیکن همه قرآن تا آسمانها و زمین هست جاری است و برای هر قوم آیه ایست که آن را می خوانند و از آن بهره نیک یا بد دارند.
در (مصدر سابق جزء 1 ص 11 روایت فضیل از امام پنجم) بعضی از روایات بطن قرآن یعنی انطباق قرآن را به مواردی که به واسطه تحلیل به وجود آمده از قبیل جری می شمارد.
منـابـع
سید محمدحسین طباطبایی- قرآن در اسلام- صفحه 40- 42
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها