پیامدها و آثار سوء حسد
فارسی 4253 نمایش | حسد آثار بسیار زیانبارى از نظر فردى و اجتماعى و مادى و معنوى به بار مى آورد و کمتر صفتى از صفات رذیله است که دارای این همه پیامدهاى سوء می باشد، مهمترین آنها آثار زیر است:
اول اینکه یکی از آفات اعمال خیر انسان حسد است، چنانکه در حدیث است که پیامبر اکرم (ص) فرمود: «ان الحسد لیاکل الایمان کما تاکل النار الحطب؛ حسد ورزیدن، ایمان آدمی را می خورد آنچنان که آتش، هیزم را می بلعد و خاکستر می کند». معلوم می شود جهنم نیز مانند بهشت صحرائی خالی است، آتشها و عذابها تجسم همان گناهانی است که به دست بشر روشن و فرستاده می شود، مار و کژدم و آب جوشان و خوراک زقوم دوزخ، از ناپاکیها و پلیدیها خلق می شود، همانطوری که حور و قصور و نعیم جاویدان بهشت از تقوا و کارهای نیک آفریده می شود.
دیگر اینکه حسود دائما ناراحت است و همین امر سبب بیمارى جسمى و روانى او مى شود، هر اندازه دیگران صاحب موفقیت بیشتر و نعمت هاى فزون تر گردند او به همان اندازه ناراحت مى شود تا آنجا که گاه خواب و آرامش و استراحت را به کلى از دست مى دهد و بیمار و رنجور و نحیف و ضعیف مى شود، در حالى که امکانات خوبى دارد و اگر این رذیله را از خود دور مى ساخت براى خودش زندگى آبرومند و مرفهى داشت. در احادیث فراوانى به این نکته اشاره شده و ائمه معصومین (ع) نسبت به آن هشدار داده اند، از جمله در حدیثى از امام علی (ع) مى خوانیم که فرمود: «اسوء الناس عیشا الحسود!؛ بدترین مردم از نظر (آرامش در) زندگى حسود است» (تصنیف غررالحکم، صفحه 300 و 301؛ شرح غررالحکم، 2931). همین معنى در حدیث دیگرى از آن حضرت (ع) به صورت فشرده ترى نقل شده که فرمود: «لا راحة لحسود؛ حسود راحتى ندارد» (بحار الانوار، جلد 70، صفحه 256).
در تعبیر دیگرى از همان حضرت مى خوانیم: «الحسد شرالامراض؛ حسد بدترین بیماریهاست»! (شرح غررالحکم، 331) و در تعبیر دیگرى آمده است: «العجب لغفلة الحساد عن سلامة الاجساد؛ تعجب مى کنم چگونه حسودان براى سلامتى جسم خود ارزش قائل نیستند و از آن غافلند»! (بحارالانوار، جلد 70، صفحه 256). این سخن را با حدیث دیگرى از آن حضرت به پایان مى بریم، هر چند احادیث در این زمینه بسیار است، فرمود: «الحسد لایجلب الا مضرة و غیظا، یوهن قلبک، و یمرض جسمک؛ حسد جز زیان و خشم چیزى در وجود انسان ایجاد نمى کند، حسد سبب مى شود که قلب انسان ناتوان و جسم او بیمار گردد»! (بحارالانوار، جلد 70، صفحه 256).
دیگر اینکه زیانهاى معنوى حسد از زیانهاى مادى و جسمانى آن به مراتب بیشتر است، زیرا حسد ریشه هاى ایمان را مى خورد و نابود مى کند و انسان را نسبت به عدل و حکمت الهى بدبین مى سازد، چرا که حسود در اعماق قلبش به بخشنده نعمت ها یعنى خداوند بزرگ معترض است! در حدیث معروفى از امیرمؤمنان على (ع) مى خوانیم: «لاتحاسدوا فان الحسد یأکل الایمان کما تأکل النار الحطب؛ نسبت به یکدیگر حسد نورزید، چرا که حسد ایمان را مى خورد همان گونه که آتش هیزم را مى خورد»! (تصنیف غررالحکم، صفحه 300؛ شرح غررالحکم، 10376). همین معنى از بنیانگذار اسلام پیغمبر اکرم و از فرزند گرامیش امام باقر (ع) نیز نقل شده است.
در حدیث دیگرى که مرحوم کلینى در کافى آورده است از امام صادق (ع) مى خوانیم: «آفة الدین الحسد و العجب و الفخر؛ آفت دین و ایمان، حسد و خودبرتربینى و فخرفروشى است»! (اصول کافى، جلد 2، صفحه 307)، از همان امام بزرگوار (ع) نقل شده است که فرمود: «ان المؤمن یغبط و لایحسد، و المنافق یحسد و لایغبط!؛ مؤمن غبطه مى خورد (و تمناى نعمت هایى شبیه دیگران مى کند ولى) حسد نمیورزد، در حالى که منافق حسد مى ورزد و غبطه نمى خورد»! (اصول کافى، جلد 2، صفحه 307). از این حدیث به خوبى استفاده مى شود که حسد با روح ایمان سازگار نیست و هماهنگ با نفاق است. در حدیث قدسى نیز آمده که خداوند به موسى بن عمران فرمود: «از حسد بپرهیز که حسود نسبت به نعمت هاى من خشمگین است و با قسمت من در میان بندگانم مخالف مى باشد»!
سومین اثر زیانبار دیگر حسد این است که حجاب ضخیمى در برابر معرفت و شناخت حقایق مى افکند، چرا که حسود نمى تواند نقطه هاى قوت محسود را ببیند هر چند استاد و مربى و بزرگ او باشد، بلکه دائما چشم او در پى جستجو براى نقاط ضعف است و اى بسا به خاطر حسد، خوبى را بدى و نقاط قوت را ضعف بپندارد و از آنها دورى کند. به همین دلیل از امیرمؤمنان على (ع) مى خوانیم: «الحسد حبس الروح؛ حسد روح انسان را زندانى مى کند و از درک حقایق باز مى دارد» (شرح غررالحکم، حدیث 371).
چهارمین اثر زیانبار حسد این است که انسان دوستان خود را از دست مى دهد، زیرا هر کس داراى نعمتى است که احیانا دیگرى ندارد و اگر انسان داراى صفت رذیله حسد باشد طبعا نسبت به همه مردم حسد می ورزد و همین امر سبب مى شود که افراد از او دورى کنند و پیوندهاى محبت میان او و دیگران گسسته شود. شاهد این سخن کلام پربارى است که از امیرمؤمنان على (ع) نقل شده که فرمود: «الحسود لا خلة له؛ حسود، دوستى ندارد» (شرح غررالحکم، 885).
پنجمین اثر سوء حسد آن است که انسان را از رسیدن به مقامات والا بازمى دارد به گونه اى که شخص حسود هرگز نمى تواند از مدیریت بالایى در جامعه برخوردار شود چرا که حسد، دیگران را از گرد او پراکنده مى کند و کسى که داراى قوه دافعه است هرگز به بزرگى نمى رسد. شاهد این سخن گفتار دیگرى از على (ع) است که فرمود: «الحسود لایسود؛ حسود هرگز به سیادت و بزرگى نمى رسد» (غررالحکم، حدیث 1017).
ششمین اثر بسیار منفى حسد آلوده شدن به انواع گناهان دیگر است، زیرا حسود براى رسیدن به مقصد خود یعنى زایل کردن نعمت از دیگران، به انواع گناهان مانند ظلم و غیبت و تهمت و دروغ و سعایت و غیر آن متوسل مى شود و تمام نیروى خود را به کار مى گیرد تا محسود را به زمین زند لذا از هر وسیله نامشروعى براى وصول به این مقصد نامشروع کمک مى گیرد. باز شاهد این سخن، کلام نورانى دیگرى از امیرمؤمنان على (ع) است که فرمود: «الحسود کثیر الحسرات، و متضاعف السیئات؛ حسود بسیار حسرت و اندوه دارد و گناهانش پیوسته افزوده مى شود»! (تصنیف غررالحکم، صفحه 301; شرح غررالحکم، 1520).
هفتمین بدبختى حسود این است که پیش از آنکه به محسود زیان برساند به خودش ضرر مى زند، چرا که قبل از هر چیز خودش را گرفتار ناراحتى روح و جسم و عذاب دنیا و عقبى مى سازد. در احادیث اسلامى به این حقیقت اشاره شده، امام صادق (ع) در حدیثى مى فرماید: «الحاسد مضر بنفسه قبل ان یضر بالمحسود، کابلیس اورث بحسده بنفسه اللعنة، و لادم (علیه السلام) الاجتباء و الهدى؛ حسود پیش از آنچه مى تواند به محسود ضرر برساند به خویشتن زیان مى رساند، مانند ابلیس که با حسدش لعنت براى خود آفرید و براى آدم برگزیدگى و هدایت» (بحارالانوار، جلد 70، صفحه 255).
منـابـع
مرتضی مطهری- عدل الهی- صفحه 262-261 و 383
ناصر مکارم شیرازی- اخلاق در قرآن- صفحه 145-141
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها