اثر یاد خدا در روح و روان انسان
فارسی 4902 نمایش | علماى اخلاق به پیروى از قرآن مجید و روایات اسلامى اهمیت فوق العاده اى براى ذکر، به عنوان یکى از شاخه هاى مهم عبادت در پاکسازى روح و جان و بیدارى و آگاهى و تهذیب نفس قائل هستند و براى هر مرحله از مراحل سیر و سلوک، اذکارى ذکر کرده اند مثلا در مرحله توبه، توجه به ذکر «یا غفار» و در مرحله محاسبه نفس «یا حسیب» و در مرحله جلب رحمت هاى عالیه «یا رحمان» و «یا رحیم» و امثال آن. این اذکار به تناسب حالاتى است که انسان دارد و مسیرهایى که مى پیماید؛ ولى به عنوان ذکر مطلق که در هر حالى خوب است، نه به عنوان قصد ورود. ذکر خدا از بزرگترین عبادات و بهترین حسنات است و در برابر تهاجم وسوسه هاى نفس و نفوذ شیطان به انسان مصونیت مى بخشد. پرده هاى خودخواهى و غرور را که بزرگترین دشمن سعادت انسان است مى درد، او را از خواب غفلت بیدار مى کند و از خطراتى که سعادت وى را تهدید مى کند آگاه مى سازد. ذکر خدا مانند دانه هاى حیاتبخش باران است که بر سرزمین روح و قلب انسان مى بارد و انواع بذرهاى فضیلت و تقوا را شکوفا و بارور مى سازد و هر اندازه درباره اهمیت این عبادت سخن گفته شود باز کم است.
خداوند در قرآن می فرماید: «الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکرالله الابذکر الله تطمئن القلوب؛ آنها (هدایت یافتگان) کسانى هستند که ایمان آورده اند و دل هایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است، آگاه باشید با یاد خدا دل ها آرامش مى یابد.» (رعد/28) در این آیه، سخن از تاثیر یاد خدا در آرامش دل ها است؛ آرامشى که مى تواند انسان را از لغزش ها برهاند و به فضایل اخلاقى بیاراید. سپس به صورت یک قاعده کلى بیان می کند و مى افزاید: «آگاه باشید، تنها با یاد خدا دل ها آرامش مى یابد!» این آرامش فوق العاده به خاطر آن است که نگرانی ها گاه به خاطر آینده تاریک و مبهمى است که در پیش دارد، مثلا از احتمال زوال نعمت ها یا گرفتارى در چنگال بیمارى و درماندگى و ناتوانى و مانند آن ناشى مى شود و گاه گذشته تاریک زندگى، فکر او را به خود مشغول مى دارد، و نیز دنیاپرستى و دلباختگى نسبت به دنیا، سوء ظن ها و توهم ها و ترس و وحشت از مرگ، هر یک از اینها مى تواند عاملى براى نگرانى و سلب آرامش انسان شود. بخل و حسد و حرص و طمع و مانند آنها نیز از عوامل نگرانى انسان است. یادخدا، همان خداوندى که جواد و کریم و رحمان و رحیم و خالق و رازق و بخشنده و بنده نواز است، خداوندى که حل هر مشکلى در برابر قدرتش آسان و هر امر پیچیده اى در برابر اراده اش ساده است، یاد چنین پروردگاری مایه آرامش دل ها و سبب پرورش فضایل اخلاقى است. این نکته قابل توجه است که نفس مطمئنه همان نفسى است که مخاطب به خطاب «یا ایتها النفس المطمئنة* ارجعى الى ربک راضیة مرضیة* فادخلى فى عبادى* وادخلى جنتى؛ اى نفس مطمئنه! به سوى پروردگارت باز گرد در حالى که هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است، پس در سلک بندگانم درآى و در بهشتم وارد شو» (فجر/27-30) می باشد.
همیشه اضطراب و نگرانى یکى از بزرگ ترین بلاهاى زندگى انسان ها بوده و هست و عوارض ناشى از آن در زندگى فردى و اجتماعى کاملا محسوس است. همیشه آرامش یکى از گمشده هاى مهم بشر بوده و به هر درى مى زند تا آن را پیدا کند. به طور کلى آرامش و دلهره، نقش بسیار مهمى در سلامت و بیمارى فرد و جامعه و سعادت و بدبختى انسان ها دارد و چیزى نیست که بتوان از آن به آسانى گذشت و به همین دلیل تاکنون کتاب هاى زیادى نوشته شده که موضوع آنها فقط نگرانى، راه مبارزه با آن و طرز به دست آوردن آرامش است. تاریخ بشر پر است از صحنه هاى غم انگیزى که انسان براى تحصیل آرامش به هر چیز دست انداخته و در هر وادى گام نهاده و تن به انواع اعتیادها داده است ولى قرآن، با یک جمله کوتاه و پر مغز، مطمئن ترین و نزدیکترین راه را نشان داده و مى گوید: «بدانید که یاد خدا آرام بخش دلها است!» ایمان به خدا و توجه به آزادگى مؤمن که همیشه با زهد و پارسایى سازنده و عدم اسارت در چنگال زرق و برق زندگى مادى همراه است، به همه اضطراب ها پایان مى دهد. هنگامى که روح انسان علی وار آنگونه وسعت یابد که بگوید: «دنیاکم عندى لاهون من ورقة فى فم جرادة تقضمها؛ دنیاى شما در نظر من بى ارزشتر از برگ درختى است که در دهان ملخى باشد که آن را مى جود» (نهج البلاغه/خطبه 224) نرسیدن به یک وسیله مادى یا از دست دادن آن چگونه امکان دارد آرامش روح آدمى را بر هم زند و طوفانى از نگرانى در قلب و فکر او ایجاد کند. البته منظور در آیه فوق از ذکر خدا که مایه آرامش دل ها است تنها این نیست که نام او را بر زبان آورد و مکرر تسبیح و تهلیل و تکبیر گوید، بلکه منظور آن است که با تمام قلب متوجه او و عظمتش و علم و آگاهیش و حاضر و ناظر بودنش گردد، و این توجه مبدأ حرکت و فعالیت در وجود او به سوى جهاد و تلاش و نیکی ها گردد و میان او و گناه سد مستحکمى ایجاد کند، این است حقیقت ذکر که آن همه آثار و برکات در روایات اسلامى براى آن بیان شده است.
امام علی (ع) درباره یاد حق که روح عبادت است چنین می فرماید: «ان الله سبحانه و تعالی جعل الذکر جلاء للقلوب، تسمع به بعد الوقرة، و تبصر به بعد العشوة، و تنقاد به بعد المعاندة، و ما برح لله -عزت آلاوه- فی البرهة بعد البرهة، و فی ازمان الفترات، عباد ناجاهم فی فکرهم، وکلمهم فی ذات عقولهم؛ خداوند یاد خود را صیقل دل ها قرار داده است، دل ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد، رام می گردند، همواره چنین بوده و هست که خداوند متعال در هر برهه ای از زمان و در زمان هایی که پیامبری در میان مردم نبوده است بندگانی داشته و دارد که در سر ضمیر آنها با آنها راز می گوید و از راه عقل هایشان با آنان تکلم می کند. در این کلمات خاصیت عجیب و تاثیر شگرف یاد حق در دل ها بیان شده است تا جائی که دل قابل الهام گیری و مکالمه با خدا می گردد.» (نهج البلاغه/خطبه 222)
در جای دیگر خداوند به حضرت موسی (ع) می فرماید: «اذهب انت واخوک بآیاتى و لا تنیا فى ذکرى؛ (اکنون) تو و برادرت با آیات من بروید و در یاد من کوتاهى نکنید!» (طه/42) در این آیه، مخاطب موسى و برادرش هارون هستند، در آن زمان که فرمان نبوت موسى (ع) صادر شده و مأمور مى شوند براى مبارزه با فرعون آماده گردند، مى فرماید: تو و برادرت با آیات من (کتاب آسمانى و معجزات) به سوى فرعون بروید و در ذکر من کوتاهى و سستى نکنید! دستور به ذکر خدا آن هم بدون سستى به هنگام مبارزه با طغیانگرى همچون فرعون، بسیار پر معنى است؛ این امر نشان مى دهد که ذکر خداوند تا چه اندازه در قدرت و قوت و شجاعت و شهامت انسان اثر دارد و به او نیرو و توان براى مبارزه مى بخشد که در این هنگام به آن دستور داده شده است.
منـابـع
مرتضی مطهری- سیری در نهج البلاغه- صفحه 86-88
ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه جلد 10- صفحه211 و 216
ناصر مکارم شیرازی- اخلاق در قرآن جلد 1- صفحه 347-350
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها