حقوق اعضای خانواده نسبت به یکدیگر در اسلام
فارسی 11218 نمایش | حقوق فرزندان بر پدر و مادر
کارهایی که انسان باید انجام دهد نسبت به کسی که در نتیجه آن ذی نفع است، حق نامیده می شود و نسبت به کسی که باید آن ها را انجام دهد وظیفه و حکم و تکلیف نامیده می شود. مثلا کسی که در مقابل اجرت، برای دیگری کاری انجام دهد، پرداختن اجرت، وظیفه کارفرما و حق کارگر است و اگر کارفرما اجرت را نپردازد، کارگر می تواند آن را مطالبه کند و از حق خود دفاع نماید. چون انسان طوری آفریده شده که زندگی وی در این جهان جاوید نیست و خواه و ناخواه پس از چندی رخت برمی بندد. خداوند برای این که نوع بشر را از نابودی نگه دارد، روش توالد و تناسل را برقرار ساخته و افراد را به وسایل ایجاد نسل مجهز نموده و عواطف درونی اش را متوجه این کار کرده است. در اثر همین تجهیز کامل است که طبعا انسان، فرزند خود را پاره ای از خود می داند و بقای او را بقای خود فرض می کند و در راه آسایش و کامیابی وی هر گونه تلاش و کوششی را می نماید و رنج های گوناگون را برخود هموار می سازد، زیرا نابودی شخص یا شخصیت او را نابودی شخص یا شخصیت خود می داند و در حقیقت، از فرمان سازمان آفرینش که بقای نوع بشر را می خواهد، اطاعت می کند. پس وظیفه پدر و مادر است که حکمی را که وجدان و شرع در آن متفقند در مورد فرزند اجرا نمایند و او را نیکو پرورش دهند تا انسان شایسته ای بار آید و در حق او چیزی را روا دارند که از نظر انسانیت برای خود روا می دارند. و اینک به قسمتی از آن ها اشاره می شود:
1- از نخستین روزی که سخن یا اشاره را می فهمد، پایه اخلاق پسندیده و صفات شایسته را در روان وی بنا نهاده، استوار سازند و تا می توانند او را از موضوعات خرافی نترسانند و از کارهای زشت و خلاف عفت باز دارند و خود نیز نزد وی از دروغ و بدگویی و دشنام و الفاظ رکیک اجتناب کنند و در برابر وی کارهای پسندیده کنند تا عفیف و عالی طبع بار آید و از خود جدیت و همت و عدالت بروز دهند تا عدالت دوستی و نوع پروری آنان از روی قانون انتقال اخلاق به وی منتقل شود و از زورگویی و پستی همت و خود خواهی دور ماند.
2- تا به حد تمیز نرسیده، در خور و خواب و سایر نیازمندی های زندگی اش عنایت به خرج دهند و بهداشت جسمی وی را رعایت کنند تا بدنی سالم و مغز و مزاجی قوی یافته، آماده تعلیم و تربیت شود.
3- از موقعی که استعداد آموزش پیدا کند (معمولا از سال هفتم) به دست آموزگارش بسپارند و کمال سعی را مبذول دارند که زیردست آموزگار شایسته ای درآید تا آنچه می شنود، اثر نیک و مطلوبی در وی بگذارد و موجب تلطیف روح و تزکیه نفس و تهذیب اخلاق وی گردد.
4- هنگامی که سن فرزند اقتضای آن را دارد که در مجامع عمومی یا در ملاقات های خانوادگی شرکت کند، برای آشنایی بر رسم های اجتماعی، وی را همراه خود به مجامع ببرند و به طرز معاشرت های پسندیده آشنا سازند.
حق والدین بر اولاد
همان ندایی که از منادی وجدان و شرع به گوش پدر و مادر رسیده، آنان را درباره اولاد موظف می نماید، همانند آن را وجدان و شرع متوجه فرزند ساخته او را موظف می سازد که از نیکی های پدر و مادر با دست و زبان و یا هر وسیله دیگر سپاس گزاری کند. پدر و مادر کسانی هستند که به خواست خدا فرزند را به وجود آورده اند و آسایش زندگی خود را فدای آسایش روحی و جسمی او نموده، یک عمر، شب ها بیداری کشیده و روزها رنج برده، او را به حد یک انسان برومند رسانیده اند. بسی ناجوانمردی و پست فطرتی و نمک ناشناسی است که انسان پدر و مادر را از خود بیازارد یا در روز پیری و ناتوانی، با توانایی خود از ایشان دست گیری نکند. پس از توحید خدای متعال -که اولین وظیفه انسان می باشد- دومین وظیفه ای را که اسلام برای مردم معین فرموده، نیکی به پدر و مادر است: «و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالولدین احسانا؛ خدای تو فرمان داده است که خدایی را جز او نپرستید و بر والدین نیکویی کنید» (اسراء/ 23).
به موجب وظیفه ای که در اسلام مقرر شده فرزند حق ندارد به هیچ وجه پدر و مادر خود را خوار بشمارد یا کاری انجام دهد که موجب رنجش ایشان شود و باید پیوسته از پدر و مادر احترام نموده و نسبت به آنان فروتنی کرده و از احسان و نیکویی، مخصوصا در موقع نیازمندی ایشان، مضایقه نکند ولی باید دانست که رضایت ایشان فقط در مستحبات و مباحات است و در واجبات، مراعات رضایت آنان لازم نیست.
حق برادران و خواهران نسبت به یکدیگر
در قرآن کریم بارها درباره خویشاوندان سفارش شده است و از قطع رحم اکیدا نهی گردیده و برادر و خواهر بعد از پدر و مادر و فرزند، نزدیک ترین خویشاوندان می باشند و رابطه اجتماعی در میان آنان طبیعی و از سایر رابطه ها استوارتر و ریشه دارتر است. وظیفه برادران و خواهران است که اتصال نسبی خود را ترک نکنند و به تعاون پرداخته تا آن جا که ممکن است به هم دیگر یاری دهند و در روز نیازمندی از همدیگر دست گیری کنند، بزرگتران نسبت به کوچکتران مهربان و دل سوز باشند، کوچکتران نیز نسبت به بزرگان احترام نمایند.
منـابـع
علامه سید محمدحسین طباطبائی- اصول عقاید و دستورات دینی 1 و 4- صفحه 161-163
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها