هرمس و نوشته های هرمسی در جهان اسلامی
فارسی 8976 نمایش |هرمس بین مسلمین
با اشاعه معارف جهان قدیم در تمدن اسلامی، نام هرمس و نوشته های منسوب به او نیز بین مسلمانان گسترش یافت و در کتب دینی و تاریخی و فلسفی و علمی از او یاد شد. علمای اسلامی او را همان اخنوخ یا ادریس نبی (ع) می دانستند که در قرآن نیز بدو اشاره شده است. در قرن سوم هجری صابئین حران، برای این که خود را در زمره صاحبان کتاب در آورند، هرمس را پیامبر و نوشته های او را کتاب آسمانی خود خواندند و امکان می رود که در ایجاد اعتقاد مسلمانان به سه هرمس سهم مهمی داشته باشند.
دانشمندان اسلامی سه هرمس می شناختند و برای هر یک صفات خاصی قائل بودند که می توان به صورت زیر خلاصه کرد:
1- هرمس اول یا هرمس الهرامسه که بعضی او را نبیره کیومرث می دانستند و معتقد بودند که او همان اخنوخ و ادریس است. نیز می گفتند که او اولین کسی بود که با عالم افلاک آشنایی یافت و علم طب را به مردم تعلیم داد و خط و نوشتن کتاب را اختراع کرد و مردم را لباس پوشیدن آموخت. نیز او بود که برای عبادت خداوند خانه ساخت و وقوع طوفان عظیم نوح را پیش بینی کرد.
2- هرمس دوم یا هرمس بابلی که بعد از طوفان در شهر بابل می زیست و در علم طب و فلسفه و طبایع اعداد مهارت و چیرگی داشت و علم و فلسفه را بعد از طوفان احیا کرد. او بود که بعد از نمرود بابل را ساخت و علم را در آن جا اشاعه داد و نیز او استاد فیثاغورس شمرده می شد.
3- هرمس سوم یا هرمس مصری که در شهر منف نزدیک فسطاط، که قبل از اسکندریه مرکز علم محسوب می شده، تولد یافت و شاگرد آغاذادیمون بود. او شهرهای زیادی بنا کرد از جمله «رها» و سفرهای متعددی کرد و برای مردم هر اقلیم سننی، مطابق شرایط و حال آن اقلیم وضع کرد، و درباره حیوانات کتابی نوشت و در علم طب و فلسفه و طبایع ادویه قتاله و کیمیا مهارت داشت. هرمس سوم، اعیاد را در موقع رویت هلال و دخول آفتاب در هر برج و اوقات قرانات ستارگان و دخول کواکب به خانه شرف قرار داد و کلمات قصاری در اهمیت علم و حکمت و عدالت از خود باقی گذاشت و نیز استاد اسقلبیوس شمرده می شد.
نزد حکمای اسلامی هرمس، یا ادریس نبی، سرچشمه و مبدا حکمت و استاد نخستین جمیع حکما به شمار می آمد، چنان که شهرزوری او را از حکمای متالهین می داند، و شیخ اشراق او را والدالحکما می نامد و سلسله حکمای یونانی و ایرانی قدیم را پیروان و شاگردان وی می شمرد، چنان که از طرح زیر که مبنی بر کلام خود سهروردی در کتاب المشارع و المطارحات است بر می آید:
هرمس
شیث ------------------------------------ آغاذادیمون
کیومرث ------------------------------------ اسقلبیوس
فریدون ------------------------------------- فیثاغورس
کیخسرو ----------------------------------- انباذقلس
ابویزید بسطامی -------------------------- افلاطون
منصور حلاج ----------------------------- ذوالنون مصری
ابوالحسن خرقانی ------------------------ ابوسهل تستری
سهروردی
صدر الدین شیرازی، بزرگ ترین حکیم اسلامی در دوره اخیر نیز، هرمس را بانی حکمت دانسته می نویسد: «اعلم ان الحکمة نشأت اولا من آدم صفی الله و عن ذریته شیث و هرمس اعنی ادریس و عن نوح لان العالم ماخلا قط عن شخص یقوم به علم التوحید و المعاد و ان هرمس الاعظم هوالذی نشرها فی الاقالیم و البلاد و اظهرها و افاضها علی العباد و هو ابو الحکماء و علامة العلماء اشرکنا الله فی صالح دعائه.»
گفتار درباره هرمس در نوشته های دانشمندان اسلامی بسیار است و نمی توان در یک مقاله به ذکر آنها پرداخت. لیکن از چند قطعه ای که در بالا درج گردید معلوم می شود که او نزد مسلمانان موسس حکمت و علوم مخصوصا نجوم و کیمیا و طب محسوب می شده و بسیار از اختراعات و اکتشافات مهم را به او نسبت می داده اند. نیز از تعیین طول عمر او به 365 سال چنین بر می آید که به نظر قدما او یک قهرمان شمسی بوده و روایات و حکایات بسیاری نیز درباره او نقل شده است که بدین موضوع اشاره می کند. همچنین طبق روایات، هرمس بدون مرگ جهان را ترک کرد و به عالم ملکوت شتافت و مانند مسیح در آسمان زنده و باقی است.
نوشته های هرمسی به زبان عربی و فارسی
معتبرترین مرجع اسلامی برای به دست آوردن اسامی نوشته های هرمسی کتاب الفهرست ابن ندیم است که در آن عنوان 22 رساله ی منسوب به هرمس و تعداد بسیاری از نوشته های متمایل به مکتب هرمسی ذکر شده است. نام این 22 کتاب بدین قرار است:
در کیمیا: 1- کتاب هرمس الی ابنه فی الصناعة 2- کتاب الذهب السائل 3- کتاب الی طاط فی الصنعة 4- کتاب عمل العنقود 5- کتاب الاسرار 6- کتاب الهاریطوس 7- کتاب اللاطیس 8- کتاب الاسطماخس 9- کتاب السماطیس 10- کتاب ارمینس تلمیذ هرمس 11- کتاب نیلادس تلمیذ هرمس فی رای هرمس 12- کتاب الادخیقی 13- کتاب دمانوس لهرمس.
در نجات و طلسمات: 14- کتاب النشر و التعاویذ و العزائم 15- کتاب الهاریطوس فی النیر نجات و الاشجار و الثمار و الادهان و الحشائش 16- کتاب فریقونیوس فی الاسماء و الحفظة و التمائم و العوذ من حروف الشمس و القمر و النجوم الخمسة و اسماء الفلاسفة 17- کتاب فریقونیوس فی الخواص.
در احکام نجوم: 18- کتاب عرض مفتاح النجوم الاول 19- کتاب طول مفتاح النجوم الثانی 20- کتاب تسییر الکواکب 21- کتاب قسمة تحویل سنی الموالید علی درجة درجة 22- کتاب المکتوم فی اسرار النجوم و یسمی قضیب الذهب.
از این اسامی چند کتاب بیش باقی نمانده و بقیه معروض تطاول ایام گردیده است. طبق تحقیقات ماسینیون رسائل زیر از ترجمه های نوشته های هرمسی به عربی باقی مانده است: کتاب قراطیس الحکیم، کتاب الحبیب، کتاب التنکلوش منسوب به ابن وحشیه که طبق نظر نالینو مبتنی بر یک نسخه قدیمی پهلوی است، و کتاب المسومات شاناق.
علاوه بر این گروه چند کتاب دیگر نیز به زبان عربی موجود است که به هرمس نسبت داده شده و به امکان قوی، ترجمه قسمت هایی از متون یونانی را در بردارد. مهم ترین این نوشته ها کتاب زجرالنفس یا معاضلة النفس است که افضل الدین کاشانی آن را به نام ینبوع الحیاة یا رسالة نفس هرمس به فارسی ترجمه کرده است و کتاب سرالخلیقة نیز گفتاری منسوب به هرمس در نوشته های برخی از مورخین، مانند ابن القفطی، و شهرستانی، و در کتاب الاسطاخیس و کتاب الفلکیة الکبری و کتاب شرح هرمس علی کتاب العلم المخزوم فی اسرار العالم المکتوم درج شده است.
همچنین در زمره آثار منسوب به هرمس، به زبان عربی، صحائف ادریس، را که در 25 صحیفه است و متن آن در بحارالانوار مجلسی نقل شده است باید نام برد. مقدمه صحیفه اول چنین شروع می شود: «بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله علی نعمته و صلوته علی محمد و عترته، قال احمدبن حسین بن محمد المعروف بابن متویه: وجدت هذه الصحف بالسوریة مما انزلت علی ادریس النبی اخنوخ، صلی الله علی محمد و علیه، و کانت ممزقة و مندرسة، فترحریت الاجر فی نقلها الی العربیة بعدان استقصیت فی وضع کل لفظة من الغربیة موضع معناها من السوریة، و تجنب الزیادة و النقصان و لم اغیر معنی لتحسین لفظ، او تقدیر سجع، بل توخیت ایراده کهیئته من غیر نقص و لازیادة...»
بنا به قول ابن ندیم در الفهرست (ص 22) سی صحیفه بر ادریس یا اخنوخ نازل شد و این سومین وحی آسمانی بود. امروز دو کتاب از اخنوخ در دست است، یکی رازنامه اخنوخ که در اصل به زبان یونانی نگاشته شده و به کتاب اخنوخ صقلبی مشهور است. دیگری کتاب اخنوخ که اصل آن به زبان آرامی، یا عبری بوده است و اکنون به کتاب اخنوخ حبشی معروف است. لکن صحایفی که در بحارالانوار مندرج است هیچ یک از این دو کتاب نیست، بلکه نوشته ای مستقل است.
هنگام بحث درباره نوشته های هرمسی در میان مسلمین، باید از آثار مهم نویسندگان اسلامی، که از افکار هرامسه پیروی می کردند، نیز نام برد. یکی از مهم ترین آثار متعلق به این مقوله، که قبلا نام آن ذکر شد، کتاب سرالخلیقة و صنعة الطبیعة است که در سال 28 هـ در دوره ی خلافت مأمون تالیف گردید و بنا به قول کراوس محمد زکریای رازی با نگارنده آن آشنا بود. این کتاب منسوب است به بلیناس طوانی و بر مثال کتاب علل الاشیاء هرمس تالیف یافته است. بنا به قول بلیناس نسخه آن در سردابی که زیر مجسمه هرمس در طوانه قرار داشت به دست آمد و در آن جا یک لوح زمردی نیز وجود داشت که بر روی آن کتاب معروف لوح زمردی نگاشته شده بود.
کتب منسوب به جابربن حیان را نیز باید در زمره افکار متمایل به مکتب هرمسی شمرد از آن جا که در بسیاری از آنان مانند کتاب الحجر و کتاب التراکیب الاول و کتاب التدویر به هرمس اشاره شده است و برخی دیگر مانند کتاب الجاروف جنبه کاملا هرمسی دارد. در کتاب معروف مجمع فلاسفه نیز که از مشهورترین رسائل کیمیایی به زبان لاتینی است و اخیرا پلسنر کشف کرده است که مولف آن ابن امیل شاگرد مکتب جابر است، از هرمس به عنوان یکی از اعضای انجمن و هیئت اساسی کیمیاگران سخن به میان آمده است.
کتب ابن وحشیه از قبیل الفلاحة النبطیة و التنکلوش و مطالع الانوار فی الحکمة و کتاب الاصول الکبیر و الهیاکل و التمائیل نیز که از افکار بابلی و صابئی و هندی و افلاطونی جدید برخوردار است از مکتب هرمسی سهم مهمی برده و از بسیاری جهات وجه اشتراکی با کتب هرمسی دارد. روی هم رفته نوشته اکثر کیمیاگران و منجمین، که به احکام نجوم توجه داشتند، از منبع افکار هرمسی سرچشمه گرفته است. بین نوشته های کیمیایی می توان مخصوصا کتاب غایة الحکیم منسوب به مجریطی را نام برد که از مهم ترین کتب کیمیاست. در منجمین، آنان که از لحاظ مکتب هرمسی بیش از همه قابل توجه هستند، ابومعشر بلخی و ابن عبدالجلیل سجزی هستند، گرچه در این رشته نیز مانند کیمیا، نفوذ هرمسی همه جا رخنه کرده و در هر گوشه هویداست.
منـابـع
سیدحسن نصر- معارف اسلامی در جهان معاصر- صفحه 66-75
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها