مراتب و درجات روزه
فارسی 3435 نمایش |خداوند در قرآن می فرماید:«یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و امنوا برسوله یؤتکم کفلین من رحمته و یجعل لکم نورا تمشون به و یغفر لکم و الله غفور رحیم لئلایعلم اهل الکتاب الا یقدرون على شى ء من فضل الله و ان الفضل بید الله یؤتیه من یشاء و الله ذو الفضل العظیم» (حدید/آیه 28 و 29)؛ «در آیه اول خطاب به اهل ایمان مى فرماید: اى اهل ایمان تقواى الهى را داشته باشید و به پیامبر خدا ایمان بیاورید تا خداى متعال دو بهره و دو حظ از رحمت خود به شما بدهد و به شما نورى عنایت کند که در پرتو آن نور راه بروید و تا خداى متعال شما را بیامرزد و خدا آمرزنده و مهربان است. در آیه هفتم این سوره خطاب به مؤمنین می گوید: «امنوا بالله و رسوله»؛ «اى مؤمنین ایمان به خدا و رسول خدا (ص) بیاورید».
این سؤال قهرا به وجود مى آید که ایمان اهل ایمان که تحصیل حاصل است، فرض این است که مخاطب خود اهل ایمان هستند، چگونه به اهل ایمان امر مى شود به ایمان؟ مثل این است که به کسى که روزه دارد امر کنیم که روزه بگیر. آن که روزه دارد، دیگر «روزه بگیر» یعنى چه، امر به کارى به کسى باید کرد که کارى را که نکرده است انجام بدهد و اما اگر کسى چیزى را واجد است امر به ایجاد آن از قبیل تحصیل حاصل است. پس چگونه است که در این سوره این تعبیر راجع به اهل ایمان آمده است؟ جواب این سؤال واضح و روشن است به حکم «القران یفسر بعضه بعضا»، که از خود آیات کریمه قرآن این مطلب کاملا استفاده مى شود که امورى از قبیل ایمان و مخصوصا ایمان، تقوا، احسان، حتى صبر، رضا، امورى به اصطلاح یکنواخت و یک درجه نیستند، امورى هستند صاحب درجات. مثلا تقوا یک حقیقت صاحب درجات است یعنى یک درجه تقوا یک حکم دارد و درجه دیگر حکم دیگرى دارد، و حتى این مطلب شامل اعمال هم مى شود و این از آن اصول و حقایق و معارف اسلامى است. به طور مثال: روزه یک درجه عام دارد که آن را صوم عوام مى گویند. آن درجه عام روزه همین است که انسان امساک کند از این امور معروفه اى که در روزه هست: امساک کند از خوردن، از نوشیدن، از جنب شدن عمدى، از داخل صبح شدن در حال جنابت، از سر زیر آب کردن، از غبار غلیظ در حلق فرو کردن، از دروغ بستن عمدى بر خدا و رسول. این خودش درجه اى از روزه است. هر کسى که اینها را رعایت کند آن روزه عوام را گرفته است. بنابراین درجه و مرتبه اول روزه، روزه عوام است: این روزه با خود داری از مبطلات و مفطرات روزه که فقها و مراجع تقلید، در رساله های علمیه خود نوشته اند، تحقق می یابد یعنی اگر کسی در ایامی که روزه می گیرد، از چیزهایی که روزه را باطل می کند خودداری کند، این درجه برای او در نظر گرفته شده است.
مرتبه و درجه دوم روزه، عبارت است از: این درجه و رتبه از مرتبه اولی بالاتر است و آن این که علاوه بر انجام اموری که در روزه عوام است، باید اعضای بدن خود را از مخالفت با خداوند باز دارد. در روایات اسلامی آمده است روزه آن است که شخص صائم غیبت نکند دروغ نگوید تهمت نزند و موارد دیگر...، به هرحال روزه یک درجه بالا ترش این است که با این امساکهاى ظاهرى (امساک از خوردن ها و آشامیدن ها و امثال این ها)، توام بشود امساک از گناهان به طور کلى، یعنى دهان انسان که روزه مى گیرد، زبان انسان هم روزه بگیرد، زبان هم درحال روزه امساک کند نه تنها از حرام هایى از قبیل غیبت و دروغ و امثال اینها، بلکه امساک کند حتى از سخنان لغو و بیهوده و بى اثر و بى فایده. چشم انسان هم امساک کند از نظر به حرام گوش انسان هم امساک کند از استماع امر حرام دست و پاى انسان هم امساک کند از انجام دادن یک عمل حرام. حال اگر کسى این کارها را نکرد و زبان و چشم و گوش و دست و پایش صائم نبود، آیا او روزه دارد یا روزه ندارد؟ هم دارد و هم ندارد. روزه دارد، آن درجه پایینش را، اولین درجه روزه را، روزه عوام را روزه ندارد، یک درجه از آن بالاتر را.
مرتبه دیگر روزه، این است که انسان در حال روزه از پاره اى حلال ها هم امساک کند. این مى شود یک درجه بالاتر و درجه سوم. بالاترین و چهارمین درجه اش امساک از غیر الله است،یعنى در حال روزه قلب انسان از غیر خدا به طور کلى خوددارى کرده باشد و جز خدا در قلب انسان چیزى نباشد.همه اینها روزه است، اما اینها مراتب و درجات یک حقیقت هستند. این مرتبه روزه خواص (خاص الخاص)، است: این روزه برای کسانی مقدور است که از غیر خدا هر چه هست اجتناب کند آنهایی که غیر از خدا کس دیگر را به دل راه نمی دهند و قلب خود را مهیای دستورهای الهی می دادند و مصداق «قلب المومن عرش الرحمن»؛ «قلب مومن عرش و تکیه گاه الهی است، می باشد».
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 6- صفحه 141-138
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها