شرایط مکلف شدن انسان از نظر اسلام
فارسی 3608 نمایش |از جمله استعدادهای انسان، استعداد تکلیف پذیری است. انسان می تواند در چارچوب قوانینی که برایش وضع شده است، زندگی کند. هر موجود دیگر غیر از انسان، جز از قوانین جبری طبیعی از قانون دیگر نمی تواند پیروی کند. مثلا نمی توان برای سنگ ها و چوب ها یا برای درختان و گلها و یا برای اسب، گاو و گوسفند، قانون وضع کرد و به آنها ابلاغ کرد و آنها را مکلف ساخت که در چارچوب قوانین و مقرراتی که برای آنها و به مصلحت آنها وضع شده است رفتار نمایند. این موجودات، اگر فرضا در جهت حفظ و مصلحت آنها اقدامی بشود، باید به صورت اجبار و الزام عمل شود ولی انسان یگانه موجود ممتازی است که این امکان و توانایی شگفت را دارد که در چارچوب یک سلسله قوانین قراردادی رفتار نماید. این قوانین قراردادی از آن نظر که از طرف یک مقام صلاحیت دار وضع می شود و به انسان تحمیل می شود و تحمل قانون از نوعی زحمت و مشقت خالی نیست، به نام "تکلیف" خوانده می شود. قانونگذار برای اینکه انسان را به تکلیف خاصی مکلف سازد چند شرط را باید رعایت کند. به عبارت دیگر، انسان با واجد بودن چند شرط می تواند انجام تکالیفی را بر عهده بگیرد. شرایط تکلیف که در همه تکالیف باید وجود داشته باشد امور ذیل است:
بلوغ
انسان به یک مرحله از سن که می رسد، تغییراتی ناگهانی و تغییری شبیه نوعی جهش در اندامش و احساساتش و اندیشه اش پیدا می شود که بلوغ نامیده می شود. هر کسی در حقیقت یک بلوغ طبیعی دارد.
عقل
یکی دیگر از شرایط تکلیف، عاقل بودن است، دیوانه که فاقد عقل است مکلف نیست و تکالیف از او ساقط است.
اطلاع و آگاهی
بدیهی است که انسان آنگاه قادر است تکلیفی را انجام دهد که از وجود آن تکلیف آگاه باشد و به عبارت دیگر به او ابلاغ شده باشد. فرضا قانونگذاری قانونی را وضع کند ولی به اطلاع مکلف نرساند، مکلف ملزم نیست و بلکه قادر نیست آن را به مرحله اجرا درآورد و اگر عملا برخلاف رفتار نماید، قانونگذار نمی تواند او را مجازات نماید.
قدرت و توانایی
کاری مورد وظیفه و تکلیف انسان قرار می گیرد که انسان توانایی انجام آن را داشته باشد، اما کاری که انسان قادر به انجام آن نیست هرگز مورد تعلق تکلیف واقع نمی شود.
آزادی و اختیار
آزادی و اختیار یکی دیگر از شرایط تکلیف است. یعنی انسان آن گاه مکلف است به انجام یک وظیفه که اجبار و یا اضطراری در کار نباشد، اگر اجبار یا اضطرار در کار باشد، تکلیف ساقط می گردد.
منـابـع
مرتضی مطهری- انسان در قرآن- صفحه46
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها