معرفی افراد مخلد در دوزخ در کلام قرآن
فارسی 2506 نمایش |در آیات قرآن مجید افراد یا اقوام مختلفی بالخصوص به عنوان افراد مخلد در آتش نام برده شده اند، از جمله:
1- کافران: اعم از منکران مبدء و معاد یا مشرکان یا تکذیب کننندگان آیات الهی و یا دشمنان خدا و پیامبر(ص) یا مرتدان که در آیات مختلف به عنوان کسانی که در دوزخ جاودانه می مانند ذکر شده اند، از جمله در آیه 116 آل عمران می خوانیم: "ان الذین کفروا لن تغنی عنهم اموالهم ولا اولا دهم من الله شیئا و اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون" «کسانی که کافر شدند هرگز اموال و اولادشان آنها را از خدا بی نیاز نمی کند، آنها اصحاب آتشند و جاودانه در آن خواهند ماند».
2- منافقان: هرچند ظاهرا در سلک اهل ایمان و در زمره مومنان بوده باشند، آنها نیز مخلد در آتش دوزخند، چنانکه در آیه 17 مجادله پس از اشاره به بعضی از اعمال و رفتار آنها می فرماید: "لن تغنی عنهم اموالهم ولا اودهم شیئا و اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون" «اموال و اولاد آنها به هیچوجه آنان را از عذاب الهی حفظ نمی کند آنها اصحاب دوزخند و جاودانه در آن می مانند». در آیه 140 سوره نساء می گوید: (ان الله مع المنافقین و الکافرین فی جهنم جمیعا): «خداوند منافقان و کافران را همگی در جهنم جمع می کند».
3- آنها که غرق گناهند: در آیه 81 بقره تعبیری درباره گروهی از گنهکاران دیده می شود که بسیار پر معنی است، می فرماید: "بلی من کسبت سیئه و احاطت به خطیئته فاولئک اصحاب النار هم فیها خالدون" «آری کسانی که تحصیل گناه کنند و آثار گناه سراسر وجودشان را احاطه نماید، آنها اهل آتشند و جاودانه در آن خواهند ماند». قریب به همین معنی در آیه 27 یونس آمده است که می فرماید: "والذین کسبوا السیئات جزاء سیئه بمثلها وترهقهم ذله مالهم من الله من عاصم کانما اغشیت وجوههم قطعا من اللیل مظلما اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون" «کسانی که مرتکب گناهان شدند کیفر را به مقدار آن دارند، و ذلت و خواری آنها را فرا می گیرد، و هیچ چیز نمی تواند آنها را از (مجازات) الهی نگه دارد، گوئی صورتهایشان را پاره هائی از شب ظلمانی پوشانیده، آنها اصحاب آتشند و جاودانه در آن خواهند ماند».
4- قاتلان و جانیان: از آیات قرآن استفاده می شود که مرتکبان قتل عمد نیز عذاب جاودانی دارند، چنانکه در آیه 93 نساء می خوانیم: (و من یقتل مومنا متعمدا فجزائه جهنم خادا فیها وغصب الله علیه ولعنه واعدله عذابا عظیما): «هر کس فرد با ایمانی را از روی عمد به قتل برساند کیفر او دوزخ است، جاودانه در آن می ماند، و خداوند بر او غضب می کند، وا و را از رحمتش دور می سازد، و عذاب عظیمی برای او آماده ساخته است». در اینجا چهار کیفر برای قاتلان عمد بیان شده است: خلود در جهنم، غضب الهی، لعن و دور ساختن از رحمت پروردگار و آماده کردن عذاب عظیم برای آنان. آیا این کیفرها تنها در صورتی است که در مقام توبه و جبران برنیایند یا به هرحال دامان آنها را می گیرد، احتمال دوم بسیار بعید به نظر می رسد چرا که حتی شرک که بالاترین گناهان است با توبه برطرف می شود، و مشرکان با پذیرش اسلام بخشوده خواهند شد چگونه می توان باور کرد که قتل نفس از آن هم بالاتر باشد، به علاوه در تاریخ اسلام آمده است که پیغمبر اکرم(ص) از قاتل حمزه بن عبد المطلب که نامش «وحشی» بود گذشت نمود، و توبه او را پذیرفت. بسیاری دیگر ازمسلمانان نیز قاتلان پدران و فرزندان و برادران خود را بعد از اسلام آوردن و توبه کردن پذیرفتند. البته مسلم است که توبه از چنین گناه عظیمی کار ساده ای نیست و تنها با گفتن استغفار مسأله تمام نمی شود بلکه باید یا تسلیم قصاص شود و یا اولیاء مقتول را به وسیله دیه و غیر آن راضی کند، و با اعمال آینده، گذشته را جبران نماید. در حدیثی از پیغمبر اکرم می خوانیم که فرمود: "لزوال الدنیا و ما فیها اهون علی الله من قتل مومن ولوان اهل سمواته واهل ارضه اشترکوافی دم مومن لادخلهم الله تعالی النار" «نابودی دنیا و آنچه در آن است نزد خدا آسانتر است از کشتن مومنی، و اگر اهل آسمانها و اهل زمین در ریختن خون فرد با ایمانی شرکت داشته باشند خداوند همه را در آتش داخل می کند». در اینکه چگونه ممکن است قاتل عمد، خلود در آتش دوزخ داشته باشد با اینکه تنها کافرانند که مخلد در آتشند، مفسران پاسخهای گوناگونی گفته اند. گاه گفته شده چنین افرادی موفق به توبه نمی شوند، یا کمتر موفق به توبه می شوند، آنها در آخر عمر بی ایمان از دنیا می روند و به همین جهت مستحق خلود در دوزخ می شوند. و گاه گفته اند این کیفر کسانی است که قتل عمد را از روی انکار تحریم آن انجام دهند، خود این امر موجب کفر است. و گاه گفته شده که خلود در اینجا به معنی مدت طولانی است نه جاودانگی عذاب. تفسیر اول و دوم مناسبتر به نظر می رسد.
5- رباخواران: رباخواران نیز در آیات قرآن مجید تهدید به عذاب جاودانی شده اند آنجا که می فرماید: "فمن جائه موعظه من ربه فانتهی فله ما سلف و امره الی الله ومن عاد فاولئک اصحاب النار هم فیها خالدون" «آن کس که اندرز الهی به او برسد و (از رباخواری) خودداری کند، سودهائی را که قبلا (قبلا از نزول حکم تحریم) به دست آورده از آن او است و کار او به خدا واگذار می شود، اما کسانی که برگردند و مرتکب این گناه شوند، اهل آتشند و همیشه در آن خواهند بود» (بقره /275). باز در اینجا این سوال مطرح شده که چگونه این گروه مخلد در آتشند، در حالی که گناه کبیره به تنهائی موجب عذاب جاودانه نیست. پاسخ این سوال در اینجا آسان تر است چرا که در متن آیه (در جمله های قبل) سخن از منکران تحریم ربا به میان آمده، کسانی که می گفتند: «چه تفاوتی میان بیع و ربا است؟ و چگونه خداوند یکی را حلال و دیگری را حرام کرده است»؟! درحالی که فرق میان این دو روشن بود، خرید و فروش و تجارت و کارهای مشابه آن به سود جامعه و از فعالیتهای سالم اقتصادی است، ولی ربا خواری جز به زیان جامعه نیست.
6- ظالمان و ستمکاران: گروه دیگری که قرآن مجید آنها را از مستحقان عذاب جاویدان شمرده، ظالمان و ستمکارانند چنانکه در آیه 45 سوره شوری می خوانیم: "و قال الذین آمنوا ان الخاسرین الذین خسروا انفسهم واهلیهم یوم القیامه الا ان الظالمین فی عذاب مقیم" «کسانی که ایمان آورده بودند گفتند: زیانکاران واقعی آنها هستند که خود و خانواده خویش را در روز قیامت، از دست داده اند آگاه باشید که ظالمان در عذاب دائمند»! این تعبیر نیز نشان می دهد که سرانجام ظلم و ستم، خلود در آتش دوزخ است. در آیات قبل از آن مکرر، روی عذاب الیم ظالمان ( شوری /42) و پشیمانی دردناک آنها در آتش دوزخ ( شوری/44) تکیه شده است. آیا منظور از ظلم و ستم در اینجا ظلم و ستم بر بندگان خدا و مستضعفان است، یا ظلم بر خویشتن و گرایش به شرک، چرا که شرک طبق آیه 13 سوره لقمان «ظلم عظیم» است، و در آیه 254 سوره بقره نیز آمده: "و الکافرین هم الظالمون" «کافران همان ظالمانند». جمعی از مفسران، معنی دوم را ترجیح داده اند و شاید "قال الذین آمنوا" نیز گواه بر این معنی باشد که مومنان مظلوم که از دست کفار ظالم ستمهای فراوان دیده اند چنین سخنی را در قیامت می گویند. در آیه 17 سوره حشر نیز بعد از اشاره به خلود شیطان و اتباعش در دوزخ می فرماید: "و ذلک جزاء الظالمین" «این است کیفر ستمکاران». اما با توجه به اینکه سخن از شیطان و پیروان کافر او است و در آیه قبل از آن این معنی به روشنی آمده است (کمثل الشیطان اذقال للانسان کفر فلما کفر قال انی بریء منک) «کار آنها همچون شیطان است که به انسان گفت کافر شو (تا مشکلاتت را حل کند) اما هنگامی که کافر شد گفت از از تو بیزارم» می توان گفت که منظور از ظلم در این آیه نیز مصداق اتم آن یعنی کفر است.
7- سبک اعمالان: از بعضی از آیات قرآن استفاده می شود که سنگینی میزان عمل در قیامت نشانه رستگاری و نجات است، و سبک بودن میزان عمل که به معنی بی ارزش بودن اعمال است سبب خلود در آتش دوزخ می شود، در آیه 102 و 103 سوره مومنون می خوانیم: "فمن ثقلت موازینه فاولئک هم المفلحون- و من خفت موازینه فاولئک الذین خسروا انفسهم فی جهنم خالدون" «کسانی که ترازوهای (سنجش اعمال) آنها سنگین است آنان رستگاراند، و آنها که ترازوی عملشان سبک می باشد کسانی هستند که سرمایه وجود خود را از دست داده درجهنم خالدند». تعبیر به "خسروا انفسهم" (سرمایه وجود خود را زیان کرده اند) اشاره لطیفی به این حقیقت است که بزرگترین سرمایه انسان، هستی او، عمر و حیات او است، و این گروه در بازار تجارت دنیا آن را از دست داده اند، بی آنکه در برابر آن چیز ارزشمندی به دست آورده باشند. این تعبیر نیز ممکن است اشاره به کافران باشد، زیرا اگر کسی ایمان داشته باشد هرچند مرتکب گناهان فراوانی گردد باز در میزان عمل او چیزی وجود دارد، و کاملا سبک نیست، چرا که ایمان و عقائد حق به تنهائی دارای وزن قابل ملاحظه ای است، بنابراین سبکی میزان اعمال این گروه و خالی بودن آن از هر حسنه ای دلیل بر کفر آنها است، همان گونه که در آیه 105 سوره کهف می خوانیم: (اولئک الذین کفروا بایات ربهم ولقائه فحبطت اعمالهم فلا نقیم لهم یوم القیامه وزنا) «آنها کسانی هستند که به آیات پروردگارشان و لقای او کافر شدند، به همین جهت اعمالشان حبط و نابود شد، لذا روز قیامت میزانی برای آنها بر پا نخواهیم کرد».
8- گنهکاران به طور عام: از پاره ای از آیات نیز برمی آید که گنهکار به طور مطلق خلود در دوزخ دارند، چنانکه در آیه 23 سوره جن می خوانیم: "و من یعص الله و رسوله فان له نار جهنم خاددین فیها ابدا" «هر کس نافرمانی خدا و رسولش کند، آتش دوزخ مسلما برای او است، جاودانه در آن می مانند». همین معنی با اضافه ای در آیه 14 نساء نیز آمده است: "و من یعص الله و رسوله و یتعد حدود یدخله ناراخالدا فیها و له عذاب مهین" «کسی که معصیت خدا و پیامبرش کند و از حدود و مرزهای قانون الهی تجاوز نماید او را در آتشی داخل می کند که جاودانه در آن می ماند، و برای او عذاب خوار کننده ای است». شبیه همین تعبیر در آیه 74 زخرف نیز آمده است که می فرماید: "ان المجرمین فی عذب جهنم خالدون" «مجرمان در عذاب جهنم مخلدند» ولی با توجه به اینکه در آیات قبل ( آیه 20 سوره جن) سخن از دعوت پیامبر(ص) به توحید و مبارزه شرک در میان آمده و بعد از آن ( آیه 24 سوره جن) سخنان مشرکان مکه که پیامبر(ص) را به خاطر نداشتن یار و یاور توانمند سرزنش می کردند نقل می کند، به نظر می رسد که مراد از «عصیان» در اینجا ترک دعوت به توحید و گرایش به شرک و کفر است، بنابراین دلالتی بر خلود همه گنهکاران در آتش دوزخ ندارد. در ذیل آیا 74 زخرف نیز قرینه ای براین معنی دیده می شود چرا که سخن از کسانی است که با حق دشمنی داشتند و گمان می کردند خداوند از سر و نجوای آنها آگاهی ندارد، و این خود از نشانه های کفر است (دقت کنید). لذا بسیاری از مفسران در تفسیر آیه مورد بحث، تصریح کرده اند منظور، عصیان در توحید است. اما این احتمال که منظور از خلود در اینجا عذاب طولانی باشد بسیار بعید به نظر می رسد، زیرا تأکید «خلود» با «ابدا» دلیل بر این است که منظور جاودانگی عذاب الهی است.
نتیجه:
از مجموع موارد هشتگانه فوق نظر قرآن را درباره خالدین در آتش دوزخ دانستیم، ولی با یک نگاه اجمالی در آیات فوق نیز این نکته معلوم می شود که آنچه مسلم است خلود کفار و افراد بی ایمانی در دوزخ می باشد، اما دربرابر همه معصیت کاران این معنی مسلم نیست، مگر اینکه عصیان و گناه آنچنان عظیم یا گسترده باشد که انسان را به کفر و ترک ایمان بکشاند، یا بی ایمان از دنیا برود.
منـابـع
ناصر مکارم شیرازی- پیام قرآن- جلد 6- از صفحه 483 تا 491
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها