موارد اعرابی شدن پس از هجرت

فارسی 1771 نمایش |

عرب های بدوی و صحرا نشین را اعراب می گویند و چون در اثر دوری از مرکز اسلامی و نبودن در اجتماع مسلمین از دانستن معارف دینی و شنیدن و یاد گرفتن مسائل و احکام و عمل کردن به آنها محروم هستند، به این جهت در قرآن آنها را مذمت و توبیخ فرموده می فرماید: «عرب های بادیه نشین سخت ترند از جهت کفر و نفاق و سزاوارترند به اینکه اندازه های آنچه خداوند بر پیغمبرش فرستاده است ندانند و خداوند دانا و حکیم است» (سوره توبه / آیه 97) و نیز می فرماید «از عرب های بادیه کسانی اند که صدقه که می دهند، آن را ضرر و تاوان می گیرند و انتظار می برند به شما گردشهای روز را، برایشان باد گردش های بد روزگار و خداوند شنوا و دانا است» ( سوره توبه / آیه 98)، و در آیه بعد دیگر می فرماید: «و از عرب های بادیه کسانی اند که ایمان آورده اند به خدا و روز قیامت و آنچه صدقه می دهند اسباب تقرب به خدا و صله پیغمبر صلی الله علیه و آله می دانند زینهار که آن نفقات سبب قرب ایشان است، زود باشد که خداوند آنها را داخل در رحمتش کند به درستی که خداوند آمرزنده و مهربان است».

نادانی احکام دین، اعرابیت است:
مستفاد از دو آیه ای که در مذمت اعراب است این است که اعرابیت ( بادیه نشینی) به خودی خود ناپسند نیست بلکه مذمت آن به سبب نداشتن ایمان و ندانستن احکام خدا است و بی بهره گی از عمل به آنها است چنانچه در آیه سوم گذشت، افرادی از اعراب که موفق به ایمان و عمل به احکام شده اند، مورد مدح و وعده رحمت خدا قرار داده است. بنابراین، هر مسلمانی که از تحصیل معارف دینی و یاد گرفتن مسائل شرعی خودداری کند و از اجتماعات دینی که در آن حقائق و معارف و مسائل دینی یادآوری می شود، کناره گیری کند، در حقیقت متعرب شده و آنچه در مذمت اعرابی شدن رسیده، درباره او هم هست، هر چند شهرنشین باشد. حضرت صادق علیه السلام می فرماید: «در مسائل دینی دانا شوید جز این نیست کسی که از شما در امور دینی دانا نباشد پس او اعرابی  است. خداوند در قرآن مجید می فرماید: چرا کوچ نمی کنند از هر جمعیتی عده ای تا اینکه در مسائل دین دانا شوند و در هنگام برگشت، قوم خود را بترسانند شاید آنها هم بترسند ( از مخالفت احکام خدا). بنابراین اعرابی کسی است که در مقام تحصیل اصل ایمان و شناختن وظائف دینی نباشد. و نیز به اصحاب خود می فرمود: «بر شما باد به دانا شدن در دین خدا، و اعرابی نباشید زیرا جز این نیست کسی که در امر دین دانا نشد، خداوند در روز قیامت نظر رحمت به او نمی کند و عملش را پاکیزه نمی فرماید».

عمل نکردن پس از یادگرفتن هم تعرب است:
محدث فیض در کتاب وافی می نویسد: بعید نیست که اعرابی بر کسی که آداب و سنن  شرعی را یاد گرفته ولی آن را ترک کرده و عمل نکند، صدق کند، و تأیید این مطلب را حدیثی که از حضرت صادق علیه السلام نقل شد، می آورد. و مجلسی هم در شرح کافی می فرماید: بعضی از فقهای شیعه فرموده اند تعرب بعد الهجرة در زمان ما آن است که شخص مشغول تحصیل علوم دینی شود و آن را ترک کند، به طوری که از علم دین بر کنار باشد. امیر المومنین علیه السلام می فرماید: شخص می گوید هجرت کردم درحالیکه هجرتی نکرده. جز این نیست که هجرت کنندگان کسانی هستند که گناهان را ترک می کنند و نزدیک آنها نمی شوند و شخص می گوید جهاد در راه خدا کردم در حالی که جزء جهادکنندگان نیست. به درستی که جهاد دوری کردن از محرمات خدا است و جنگ کردن با دشمن و گاهی اشخاص وارد معرکه جهاد می شوند، در حالیکه قصدشان اطاعت امر خدا و رضای او نیست و فقط نظرشان شهرت نزد خلق است به اینکه آنها را به شجاعت بستایند.»

بیابان جهل و بی خبری:
از آنچه از آیات و اخبار و کلمات فقها که گذشت، دانسته می گردد که حقیقت تعرب عبارت است از ماندن در بیابان جهل و بی خبری و دور بودن از معارف الهی و کمالات انسانی و محرومیت از سعادت همیشگی و قانع شدن به زندگی فانی دنیا و دل خوشی به شهوات حیوانی و در مقام تحصیل معرفت و رسیدن به سعادت نبودن، از هیچ گناه و عمل زشتی که سبب عقوبت اخروی است پرهیز نکردن و به هر عمل خیری که موجب ثواب جاودانی است اعتنا نکردن و... چنانچه حقیقت هجرت ضد این حالت است و تعرب  بعد الهجرة برگشتن به حالت اعرابی است پس از پیدایش تذکر و انتباه. و می توان گفت که از اقسام تعرب بعد الهجرة اعراض کردن و ترک نمودن هر عمل خیر است که مدتی به آن اشتغال داشته است. البته حرمت این قسم از تعرب در صورتی است که ترک آن کار خیر از روی اعراض و بی اعتنائی باشد نه از روی مسامحه و تنبلی یا ابتلای به موانع. بلی سزاوار است که انسان هر کار خیری را که چندی به آن اشتغال داشته، حتی الامکان ترک نکند. حضرت صادق علیه السلام می فرماید: «دوست دارم ادامه دهم کار خیری را که نفسم بر آن عادت نموده است و اگر روز از من فوت شود پس در شب آن را قضا می کنم و اگر در شب از من فوت شود در روز قضایش را به جا می آورم و جز این نیست که محبوبترین اعمال نزد خداوند عملی  است که دوام داشته باشد. جز این نیست که اعمال هفته در هر پنجشنبه و اعمال هر ماه در آخر آن و اعمال سال در نیمه شعبان به امام علیه السلام  عرضه می شود پس هرگاه کار خیری مشغول شدی، آن را تا یکسان ادامه بده ( یعنی اقلا یکسان استمرار داشته باشد».

رها کردن علوم دینی: نسبت به ترک ادامه تحصیل علوم دینی پس از اشتغال به آن، بعضی از بزرگان چنانچه گذشت، آن را از اقسام تعرب بعد الهجرة دانسته اند. حرمت آن در صورتی است که تحصیل علوم دینی، نسبت به آن شخص واجب عینی باشد، و در غیر اینصورت سزاوار است که انسان تا آخر عمر آن را رها نکند و با نیت خالص و قصد به بهترین کارها مشغول باشد تا از سعادت های عظیمی که بر آن متربت است در دنیا و آخرت محروم نشود.

منـابـع

شهید عبدالحسین دستغیب- گناهان کبیره(باب اول)- از صفحه 36 تا 39

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد