نمونه ای از وظایف حاکم با توجه احادیث

فارسی 1920 نمایش |

اگر کسی احادیث و اخباری که در زمینه وظایف حاکم اسلامی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم و ائمه اطهار وارد شده است مطالعه کنید، می بینید یک سلسله کارهائی است که از وظایف امام شمرده شده است، خود این نوع روایات دلیلی است بر اینکه در نظام اسلامی، حکومت و دولت وجود دارد و ائمه اطهار در این روایات وجود امام و حاکم را مسلم گرفته اند و یک سلسله از امور را از وظایف امام و حاکم دانسته اند. اینک به عنوان نمونه احادیثی را که پاره ای از کارها را از وظایف امام یا حاکم معرفی می کند از نظر می گذرانیم:

1- امام صادق علیه السلام درباره «انفال» می فرماید: «آنچه به وسیله جنگ و شمشیر  به دست آمده است، مال امام است، امام هر کجا صلاح بداند مصرف می کند، چنانچه رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در جنگ خیبر این چنین کرد.»

2- هنگامی که از امام صادق علیه السلام درباره حقوق کسی که زکات جمع آوری می کند سئوال شد، فرمود: «هرچه امام نظر بدهد، و قدر معینی ندارد.»

3- درباره تقسیم زکات امام صادق علیه السلام فرمود: «کسی که بدهکار است و نمی تواند بدهی خود را بدهد، بر امام واجب است بدهی او را از زکات بپردازد». همچنین امام باید زکات «فی سبیل الله» یعنی کارهائی که منفعت عمومی دینی دارد، مثلا گروهی که عازم جهاد هستند ولی قدرت تهیه سلاح را ندارند، یا عده ای از مومنان هستند می خواهند به حج بروند ولی قدرت مالی ندارند، بر عهده امام است از زکات، هزینه و مخارج این ها را تأمین نماید. و نیز «ابن السبیل» یعنی مسافری که در سفر درمانده شده بود به شرط اینکه سفرشان، سفر معصیت و حرام نباشد، وظیفه امام است که از بودجه زکات او را به وطنش برساند.

4- از حضرت امیر مومنان علی علیه السلام درباره احیاء و آباد کردن زمینهائی که موات است سئوال شد، فرمود: « هرکس زمین مواتی را آباد کند، زمین مال او می شود و باید خراج و مالیات آن را در حال صلح به امام بپردازد.»

5- از امام باقر علیه السلام درباره شخصی که روزه خود را بدون عذر در ماه رمضان می خورد و شهود بر علیه او شهادت دادند که او سه روز از ماه رمضان را افطار کرده است سئوال شد، وی فرمود: «از آن شخص سئوال می شود: آیا به نظر تو روزه خوردن گناه دارد یا نه؟ اگر گفت نه(او منکر یکی از ضروریات دین است) وظیفه امام است که او را اعدام کند، و اگر گفت آری گناه دارد، او گناهکار است، امام او را با تازیانه ادب میکند.»

6- درباره بر پانگهداشتن حح از امام صادق علیه السلام سئوال شد، فرمود: «هرگاه مردم حج را تعطیل کنند، بر امام واجب است که آنان را به انجام حج وادار کند خواه آنان بخواهند یا نخواهند..... زیرا بیت برای انجام حج وضع شده است.»

7- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید: هیچ بدهکاری نیست که به نزدیکی از احکام مسلمین برود و بر حاکم نیز روشن شود که او توانا بر ادعاء بدهی خود نیست، باید حاکم قرض او را از بیت المال بپردازد.

8- امام صادق علیه السلام فرمود: «وظیفه امام است که بدهی مومنان را بپردازد غیر از مهریه زنان آنها».

9- امام موسی بن جعفر علیه السلام می فرماید: «هرکس از طریق مشروع روزی  تحصیل کند، مانند کسی است که در راه خدا جهاد کند، اگر نتواند مخارج زندگی خود را کاملا تامین کند، به اندازه ای که کمبود دارد، می تواند قرض کند و اگر احیانا بمیرد و نتواند بدهی خود را بپردازد، برعهده امام است دین او را اداء کند و اگر امام دین او را اداء نکند وزر و گناه آن به گردن امام است.» خداوند می فرماید: «زیرا این شخص هم فقیر است و هم مسکین و هم بدهکار.» امیرمومنان علی علیه السلام درباره مسئولیت حاکم فرمود: «این وظیفه امام است که حدود اسلام و ایمان را به مردم تعلیم بدهد».

10- حضرت امیر مومنان علی علیه السلام به «قثم بن عباس» که از جانب او  حاکم مکه بود در نامه ای نوشت: «با مردم، حج را بر پادار و آنان را به روزهای خدا یادآوری نما و در دو وقت ( بامداد و سرشب) با آنها بنشین، و کسی که از احکام دین حکمی می پرسد، فتوی بده و نادان را بیاموز و با دانا گفتگو کن.

11- باز در باره مسئولیت حاکم فرمود: «بر امام واجب است عالم گنهکار، و پزشک غیر وارد و کسی که از دادن اجرت به ادعای افلاس، خودداری کند، حبس نماید.»

12- امام باقر علیه السلام نیز درباره مسئولیت حاکم می فرماید: «هرگاه کسی زنی داشته باشد و از دادن هزینه زندگی او خود داری کند، وظیفه امام است که آنان را از یکدیگر جدا نماید.

13- امام صادق علیه السلام درباره مسئولیت حاکم می فرماید: «زندانیانی که به خاطر عدم پرداخت دین به زندان افتاده اند، وظیفه امام است که آنان را در روزهای جمعه و عید جهت ادای نماز جمعه و عید، از زندان خارج کند و بعد از اداء فریضه، دوباره به زندان باز گرداند.

14-  امام صادق علیه السلام درباره مسئولیت حاکم در قبال افراد معصیت کار فرمود: «وقتی امام مشاهده کرد که کسی زنا می کند و یا کسی را در حال شراب خوردن دید، با دیدن امام دیگر احتیاج به گواه نیست، زیرا او امین خدا در میان خلق است ولی اگر کسی را در حال دزدی ببیند، وظیفه ندارد او را تعقیب کند. راوی می گوید گفتم: چرا؟ فرمود: اینها حق الله است وقتی که حق، مال خدا باشد وظیفه امام است حق خدا را زنده کند، ولی اگر حق الناس باشد، این وظیفه خود مردم است که حقوق خود را بستاند.

15- امام صادق درباره ( قصاص) فرمود: «هرگاه چند نفر در قتل یک نفر شرکت کنند، حاکم حکم می کند که اولیاء مقتول یکی از آنها را برگزینند و قصاص کنند».

16- امام باقر علیه السلام فرمود: «اگر کسی را به امر امام قصاص کنند و او زیر قصاص کشته یا مجروح  گردد، دیه بر او نیست».

17- درباره مردی که شخص دیوانه ای را کشته بود، در حالی که دیوانه قصد کشتن او را داشت، امام باقر علیه السلام فرمود: «چنین می بینم که آن شخص نه کشته می شود و نه دیه ای بر او واجب  است. اما برای اینکه خون این مرد دیوانه هم هدر نرود، دیه او بر امام واجب است.»

18- درباره شخص کوری که عمدا  چشم دیگری را در آورده، امام باقر علیه السلام فرمود کار عمد شخص نابینا، مثل خطا و اشتباه شخص سالم است و باید از مالش دیه بدهد، اگر مال نداشته باشد، دیه او را باید امام  بپردازد و نباید حق مرد مسلمان از بین برود.

19- حضرت موسی بن جعفر علیه السلام درباره حکم شخصی که به قتل رسیده ولی بدهکار است، فرمود: «اگر قتل او، عمدی باشد، قاتل او کشته می شود و امام موظف است بدهی او را از زکات از سهم بدهکاران بپردازد».

20- امام صادق علیه السلام درباره کسی که او را به قتل رسانده اند و ولیی جز امام ندارد فرمود: «امام حق ندارد قاتل را عفو کند یا او را به قتل می رساند یا اینکه دیه و خونبها دریافت می دارد».

21- امیر مومنان علی علیه السلام درباره کسی که کشته شده ولی قاتل او معلوم نیست فرمود: «هرگاه آن مقتول ورثه داشته باشد و آنها هم مطالبه دیه کنند، دیه او از بیت المال پرداخت می گردد و نباید خون مرد مومنی هدر شود و علت اینکه امام دیه او را می پردازد، این است که امام وارث اوست».

22-  درباره کسی که مقداری  از بینائی خود را به خاطر لطمه کسی از دست داده، و کسی را هم ندارد که پیش قاضی از طرف او قسم بخورد و سخن او هم اطمینان آور نیست و خود وی هم از قسم خوردن اجتناب می کند، علی علیه السلام فرمود: «حاکم در اثبات مدعای او از طریق تحقیق و نگاه کردن و امثال این ها کمک می گیرد.»

23- نیز آن حضرت درباره کسی که مردی را به عمد کشته و فرار کرده است فرمود: «هرگاه قاتل مال داشته باشد دیه مقتول را از مال او برمی دارند و اگر خود او مال نداشته باشد، دیه بر عاقله است آنها باید از مال خودشان دیه او را بدهند و اگر چنین فامیلی نداشته باشد، دیه او برعهده امام است و نباید خون کسی هدر رود.»

24-  امام صادق علیه السلام درباره کسی که شخصی را از روی اشتباه کشته و قبل از آنکه دیه آن مقتول را بپردازد، خودش نیز مرده و عاقله هم نداشته باشد، فرمود: «اگر عاقله نداشته باشد» والی، دیه او را از بیت المال می پردازد. مقصود از«امام» در برخی از این روایات، امام معصوم است ولی در بیشتر آنها منظور، مطلق حاکم است یعنی کسی که عهده دار انجام این وظائف، اعم از معصوم و غیر معصوم است. مرحوم شیخ حر عاملی، صاحب کتاب ارزشمند «وسائل الشیعه» نیز در ذیل یکی از روایاتی که مشتمل بر لفظ امام است، می گوید: «امام عادل، اعم از معصوم و غیرمعصوم است.»

خلاصه در منابع حدیثی در این باره  احادیث فراوان است. اگر کسی کتاب کافی، من لایحضره الفقیه، تهذیب، استبصار، وسایل الشیعه و سایر کتب حدیث را از نظر بگذراند در این باره به احادیث زیادی برخورد خواهد کرد که مضمون بسیاری از آنها از احادیثی که در اینجا نقل کردیم، بسی صریح تر است و در تمام این ها کلمه به معنای همان زمامدار سیاسی اسلام است که متصدی امر قضاء و اجرای احکام الهی است، و حتی در بعضی از این احادیث به جای کلمه «امام» کلمه «سلطان» و «والی» به کار رفته است که بیشتر به زمامدار سیاسی و حاکم دولت اسلامی اطلاق می شود نه امام معصوم.

کوتاه سخن اینکه: اگر کسی به این روایات نگاه کند، می بیند در آنها به یک سلسله وظائف اجتماعی، اقتصادی، اخلاقی و حقوقی اشاره شده است که انجام همه این وظائف را بر عهده امام یا حاکم و امثال آنها قرار داده است، و معلوم می شود ماهیت  این احکام ماهیت خاصی است و تحقق آنها در خارج احتیاج به یک قدرت و سازمان و تشکیلات دارد و در این روایات از آن صاحب قدرت و سازمان به «امام» و «والی» تعبیر  شده است و این می رساند که این کلام از وظائف حکومت است و بدون حکومت اقدام به این وظائف، امکان پذیر نمی باشد. پس لازمه عمل به این وظائف اجتماعی، بودن حکومت است و ائمه اطهار (ع) وجود دولت و حکومت را در این روایات مسلم گرفته اند.

منـابـع

آیت الله جعفر سبحانی- مبانی حکومت اسلامی- از صفحه 29 تا 38

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها