مفاسد و زیانهای سوءظن
فارسی 1587 نمایش |از قرآن مجید استفاده می شود که یکی از مهمترین عوامل گناه غیبت، سوء ظن و تجسس در احوال و اسرار مردم است. سوء ظن زیانهای اجتماعی، فردی و معنوی بسیاری به بار می آورد و بر انسان لازم است با شناخت این زیانها و مفاسد، این بیماری مهلک را بهبود و اصلاح بخشد.
زیان های فردی سوء ظن
گوشه گیری
یکی از زیان های فردی سوء ظن این است که شخص بد گمان به دلیل عدم اعتماد به مردم، همیشه در رنج و ناراحتی به سر می برد و به گمان بد خود دیگر کسی را نمی یابد که با او معاشرت کند؛ چون افراد بدبین به خاطر ترسی که از مردم دارند و آنان را مورد اعتماد خود نمی دانند، جز این که گوشه نشینی اختیار کرده و دور از اجتماع زندگی کنند و به طورکلی روابط خود را با مردم قطع نمایند، چاره ای ندارند زیرا از همه می ترسند. حضرت علی علیه السلام فرمود: "من لم یحسن ظنه إستوحش من کل أحد"، کسی که بدبین است از همه وحشت دارد.
سوءظن غیبت قلبی است
زیان فردی دیگری که سوء ظن دارد این است که گمان بد، خود نوعی «غیبت قلبی» است. علمای اخلاق سوءظن را یکی از مصادیق غیبت قلب می دانند، به این معنی که اگر انسان در دل و ضمیر خود نسبت به برادر مسلمانش بدبین شد در دل از او غیبت کرده است و از دیدگاه دین مقدس اسلام، گذشته از ممنوع بودن گناه، فکر گناه نیز ناپسند است. امیر مومنان علیه السلام فرمود: "من کثر فکره فی المعاصی دعته إلیها"، کسی که زیاد درباره گناهان فکر کند گناهان او را به سوی خود می کشند.
چون فکر گناه سبب می شود که انسان صفای روح خود را از دست بدهد. سوءظن نیز این گونه است، زیرا اگر کسی نسبت به برادران دینی خود بد گمان شد و به این بدبینی ترتیب اثر داد- یعنی در دل آن را پیگیری کرد و پرورش داد- سوءظن او منتهی به غیبت قلبی می شود که علمای اخلاق از آن تعبیر به عقد (عقد القلب) کرده اند و عقد قلب مقدمه غیبت زبانی، تهمت، سخن چینی و سعایت و بسیاری از گناهان دیگر خواهد شد.
زیان های اجتماعی سوءظن
گسستن رشته الفت
یکی از زیانبارترین نتایج سوءظن این است که رشته الفت و مودت مردم را از هم می گسلد و بین آنان تفرقه و جدایی به وجود می آورد. حضرت علی علیه السلام فرمود: "من غلب علیه سوء الظن لم یترک بینه و بین خلیل صلحا"، بر هرکس بدگمانی غلبه کند هرگونه صلح و صفا بین او و دوستانش از بین می رود.
زیانهای معنوی سوء ظن
تباه شدن عبادت و...
از مفاسد دیگری که سوءظن دارد این است که سبب فساد و تباهی عبادت انسان می شود. از این رو امیر مومنان علیه السلام مردم را از عاقبت این بلایی که دامنگیر افراد می شود برحذر داشته و می فرماید: "إیاک أن تسییء الظن فإن سوء الظن یفسد العباده و یعظم الوزر"، از گمان بد دوری کنید زیرا بد گمانی ] اثر[ عبادت را از بین می برد و گناه] انسان[ را بزرگ می سازد. و نیز می فرماید: "لا ایمان مع سوء ظن"، ایمان با سوء ظن جمع نمی شود.
سوءظن بدترین گناه و زشت ترین ستم
در حدیث دیگری از آن امام بزرگوار می خوانیم: "سوء الظن بالمحسن شر الإثم و أقبح الظلم"، بدگمانی نسبت به انسان نیکوکار و ]بی گناه [ بدترین گناه و زشت ترین ستم است.
خلاصه این که سوءظن مفاسد زیادی به دنبال دارد که قرآن مجید و ائمه معصومین علیهم السلام از آن نهی کرده اند، همانگونه که امیر مومنان علیه السلام فرمود: «إطرحوا سوء الظن بینکم فإن الله عزو جل نهی عن ذلک»، نسبت به یکدیگر سوء ظن نداشته باشید زیرا خدا از آن نهی کرده است.
تذکر:
در این قسمت یادآوری دو نکته ضرورت دارد:
نکته اول: از آیات و روایات به خوبی استفاده می شود که سوءظن ( در صورتی که به مرحله عقد قلب و ترتیب اثر عملی برسد) حرام است و برای این که گمان های بد به مرحله باور و عقد القلب نرسد دستور این است که به تصورات و خاطرات بدی که احیانا در ذهنتان خطور می کند اعتنا نکنید. قرآن کریم با این که تنها بعضی از ظنون را گناه می داند ولی می فرماید: «إجتنبوا کثیرا من الظن» (سوره حجرات / آیه 12)، از بسیاری از ظنون اجتناب کنید مبادا گرفتار سوءظن حرام شوید. از این رو پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: "إیاکم و الظن فإن الظن أکذب الحدیث"، «از سوءظن بپرهیزید چرا که آن دروغ ترین خبرها است». زیرا سوءظن از پلیدی نفس سرچشمه می گیرد و اگر کسی از طینت پاکی برخوردار باشد، با ظن و گمان آبروی کسی را نمی برد و به صورت حدس و گمان و یا تنها به بهانه این که من شنیدم فلانی مرتکب فلان خلاف شده است، حیثیت و شخصیت او را لکه دار نمی کند و ما معتقدیم خدا «علام الغیوب» است و از باطن همه موجودات آگاه و از نیت انسان با خبر. "یعلم خائنه الأعین و ما تخفی الصدور"(سوره غافر/ آیه 19)، «او ]خداوند[ از خیانت چشم ها و از آن چه در سینه ها پنهان است خبر دارد». به این جهت در گفتار افراد غیرمتعهدی که درباره دیگران سخن می گویند باید تحقیق کرد، چه بسا آن کسی که نسبت به دیگری سوء ظن دارد و آن را برای ما بازگو می کند روی اغراض شخصی و خصومت های فردی می خواهد شخصیت او را ترور کند ( که این ترور از ترور شخص بدتر است) و بدین وسیله از عظمت و ابهت او در میان اجتماع بکاهد. از این رو قرآن می فرماید: "یا أیها الذین آمنوا إن جاءکم فاسق بنبإ فتبینوا أن تصیبوا قوما بجهاله فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین" (سوره حجرات/آیه 6)، «ای کسانی که ایمان آورده اید! اگر شخص فاسقی برای شما خبری آورد درباره آن تحقیق کنید، مبادا نادانسته به گروهی از مردم آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید»، یعنی بدون تحقیق و بررسی و به صرف شنیدن و ظن و گمان به هر گزارشی ترتیب اثر ندهید که چه بسیار فتنه ها و کینه ها و حق کشی ها که از این طریق در میان مردم واقع گردیده و سپس معلوم شده پایه و اساس نداشته است که باید روز قیامت پاسخ گوی آن باشد.
امیر مومنان علیه السلام فرمود: "سو الظن یفسد الإمور و یبعث علی الشرور"، «بدگمانی ] درباره مردم[ کارها را درهم می ریزد و بدی ها را برمی انگیزد، مردم را به بدی ها و زشتی ها وا می دارد». تا زمانی که انسان از کسی کردار و رفتار بدی ندیده است نباید به او بدبین شود، زیرا شنیدن یا حدس و گمان معیار خوبی و بدی اشخاص نیست و بسیاری از مطالبی که انسان می شنود بی پایه و بی دلیل است.
امام باقر علیه السلام فرمود: از امیر مومنان علیه السلام سوال شد که فاصله بین حق و باطل چه اندازه است؟ فرمود: چهار انگشت. آن گاه امیر مومنان علیه السلام دست خود را بر گوش و دو چشم خویش گذاشت و فرمود: آن چه چشم هایت ببیند حق است و آنچه گوشت شنیده بیشترش نادرست و باطل است.
نکته دوم: نکته دیگری که باید یادآوری کرد این است که بی شک مردم باید در معاشرت خود نسبت به یکدیگر حسن ظن داشته باشند، که اگر حسن ظن و اعتماد متقابل نباشد چرخ زندگی از کار می افتد و ادامه فعالیت و همکاری برای مردم دشوار می شود زیرا در اجتماعی که مردم به یکدیگر اطمینان نداشته باشند نمی توانند روابط خوب و پایداری میان خود برقرار سازند.
نکته بسیار مهم در تفکیک موارد:
اما نباید فراموش کرد که حسن ظن در شرایطی درست است که در جامعه صلاح بر فساد غالب باشد؛ ولی در اجتماعی که اکثر افراد آن اهل فسادند- یعنی فساد بر صلاح غلبه دارد- خوش بینی و حمل بر صحت بی مورد است. در این گونه جوامع باید با عینک بدبینی نظر کرد و چنان چه بدون اتکا به محمل قابل قبول و معتبر، کارهای مردم را توجیه و تصحیح کنیم خود را فریب داده ایم. در این مورد از امیر مومنان علیه السلام و امام هادی علیهم السلام بیاناتی داریم که می خوانید.
امیر مومنان علیه السلام فرمود: هنگامی که صلاح و نیکی زمانه و مردم آن را در بر گیرد در چنین شرایطی اگر کسی گمان بد به دیگری ببرد که از او گناهی آشکار نشده است بی تردید به او ستم کرده است؛ اما هنگامی که فساد بر زمان و اهل آن فراگیر شد هرکس به دیگری گمان خوب ببرد قطعا خود را فریب داده است.
و از امام هادی علیه السلام فرمود: هنگامی که عدالت بر جور و ستم غالب باشد حرام است به کسی سوءظن ببری مگر آن که بدانی که فلان کار زشت را انجام داده است، و زمانی که جور و ستم بیش از عدل و داد باشد کسی حق ندارد به دیگری گمان خوب ببرد مگر در صورتی که خوبی وی کاملا مشهود و آشکار باشد.
البته باید دانست که در زمان غلبه فساد بر صلاح، گرچه خوش بینی ساده اندیشی است ولی بدگمانی نیز روا نمی باشد. به عبارت دیگر، در اینگونه شرایط هرچند نمی توان بدون دلیل به مردم اعتماد کرد ولی به صرف ظن و گمان نیز نمی توان کسی را محکوم ساخت که فرمود: "إن الظن لا یغنی من الحق شیئا"(سوره نجم /آیه 28)، «مظنه و گمان بهیچوجه جای حق و حقیقت را نمی گیرد»، پس در اینگونه موارد باید از هر دو جهت احتیاط را از دست نداد، چه در مقام قضاوت و داوری و چه در مقام اعتماد به مردم، و خلاصه بدون تحقیق و بررسی هیچ گونه اقدامی نباید کرد.
امیر مومنان علیه السلام می فرماید: "لیس من العدل القضاء علی الثقه بالظن"، داوری کردن با استناد و اتکا به ظن و گمان از عدالت به دور است.
منـابـع
محمدرضا مهدوی کنی- نقطه های آغاز در اخلاق عملی- از صفحه 202 تا 209
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها