نقش شب زنده داری، در سیر و سلوک
فارسی 2759 نمایش |«سهر» به معنی بیداری شب، و یا بیداری آخر شب ( سحر) است. لازم است سالک قسمتی از شب را بیدار باشد و به عبادت بپردازد. و لازم است برای این امر نیمه دوم شب را انتخاب کند. و چه بهتر که «سحر» یعنی قسمت آخر شب را انتخاب نماید، به نحوی که منتهی به طلوع فجر گردد زیرا برکات الهی در این صورت بیشتر عاید وی خواهد بود. و چه بسیار دردمندانی که در این وقت مبارک از غصه ها نجات یافته، و مشمول نظر شده اند. در توضیح این امر لازم است به این حقیقت توجه داشته باشیم که «سهر» یعنی بیداری شب را با عبادت و ذکر، و با مناجات و استغفار، در جای خود حساب خاصی هست، و نزد سالکان صادق از ارکان سلوک و مجاهدت به شمار می آید. و این به لحاظ اسراری است که در این امر نهفته، و برای اهل آن تا حدودی معلوم است. و به بیان دیگر، این به لحاظ اسراری است که در ظلمت شب وجود دارد. به طوری که قبلا نیز اشاره کرده ایم، وقتی می بینیم خدای متعال به رسول گرامی خود دستور شب خیزی، یا شب زنده داری می دهد، آن هم با اشارتها و تأکیدهای خاصی که حکایت از اهمیت مخصوص این امر می کند، باید به این نکته پی ببرم که در این بین اسراری وجود دارد. ناگفته نماند که در اینجا مقصود از «سهر» قیام به صلاة لیل که در مرتبه اول مراقبه گفته شد، و مداومت بر آن، چه در آن مرتبه و چه در این مرتبه، و به طور کلی برای همیشه از امور ضروری می باشد نیست. مقصود از «سهر» بیداری قسمتی از شب با ذکر، تلاوت قرآن، فکر، دعا، مناجات، سجده، نماز، استغفار، و تبتل و تضرع است که قیام به صلاة لیل می شود جزئی از آن باشد، کما اینکه بعضی از برنامه های مرتبه اول و دوم مراقبه هم می شود جزئی از آن باشد، مانند تلاوت قرآن، فکر، سجده طولانی، برخی از اوراد، و غیر آنها. به عبارت روشنتر، مقصود این است که سالک قسمت معتنابهی از شب را بیدار باشد، و با عبادت بگذراند، نه اینکه فقط به «صلاة لیل» اکتفا کند.
در دستور العملی که مرحوم حاج میرزا جواد آقای ملکی تبریزی به مرحوم کمپانی مرقوم و ارسال داشته، چنین آمده است که در شبهای طولانی، مانند شبهای زمستان سه ساعت، و در شبهای کوتاه، مانند شبهای تابستان یک ساعت و نیم بیدار و به عبادت بپردازد. البته این، و بقیه دستوراتی که در دستورالعمل ارسالی ایشان آمده است، همه به نقل از حضرت آیه الحق ملا حسینقلی همدانی رضوان الله تعالی علیهم می باشد. همه شب، یا قسمت مهم با غفلت و خواب سپری کردن برای سالکان یک امر ناصحیح و بسیار مضر است. در چنین صورتی انسان از برکات مخصوص شب خیزی محروم می گردد، و از عنایات کارساز ربوبی که در دل شب، و با شب زنده داری به دست می آید بی بهره مند می ماند، و ناموفق خواهد بود. اصل مشکلها در ظلمت شب، و در خلوت آن حل می گردد، و راهها به روی دردمندان در بیداری شب، و در سلوک شبانه باز می شود.
مادر سلیمان بن داود به وی گفت: «از خواب زیاد پرهیز کن، که خواب زیاد در شب موجب می شود انسان در روز قیامت فقیر و بی چیز باشد.» فقیر و بی چیز بودن در روز قیام و حضور در پیشگاه ربوبی، به لحاظ اینکه روز ظهور سرائر و بواطن است، بدان معنی است که این فقر و بی چیزی در همین حیات دنیوی وجود دارد لیکن در پشت پرده است، و در آن روز ظاهر خواهد شد. شب را برای آن قرار نداده اند که با خواب و غفلت سپری شود، و همه شب و اصل آن برای خواب نیست، اگر چه قسمتی از آن باید برای این امر، یعنی خواب در حد لزوم و ضرورت باشد.
سر شب
اگر خواستی از سر شب تا حدودی آگاه شوی، و در بیان درست تر، اگر خواستی سر بسته و به اجمال به این حقیقت پی ببری که شب را سری هست که در غیر آن نیست، به اشارتهای قرآن کریم به دقت توجه کن که می گوید:
الف: معراج رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم و اسراء او در شب بود، در شبی از شبها: «سبحان الذی أسری بعبده لیلا من المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا انه هو السمیع العلیم» (سوره اسراء/ آیه1)
ب- مواعده حق با حضرت موسی علیه السلام چهل شب بود، شب بود ولیکن چهل شب، یا سی شب به اضافه ده شب: «و اذا واعدنا موسی اربعین لیله...» ( سوره بقره/ آیه 51)، «موسی ثلثین لیله و أتممناها بعشر فتم میقات ربه اربعین لیله...» ( سوره اعراف/ آیه 142)
ج- انزال دفعی حقیقت قرآن بر قلب شریفه رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم در شب بود، در شب قدر، و در شب مبارک: «انا انزلناه فی لیلة القدر» ( سوره قدر/ آیه 1)، «انا انزلناه فی لیلة مبارکه» ( سوره دخان/ آیه 3)
د- لیلة القدر نیز شب است، شبی از شبها که کرامت آن نزد خدای متعال بسیار، و از هزار ماه بهتر است، و تنزل روح و ملائکه تدبیر باذن در آن: «و ماأدریک ما لیلة القدر- لیلة القدر خیر من الف شهر- تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر» ( سوره قدر/ آیه 4-2)
هـ- شبهای دهگانه که مورد قسم الهی قرار گرفته، و با کرامت و شرف یاد شده است، ده شب است، شب ولیکن ده شب: «والفجر- ولیال عشر» ( سوره فجر 2-1).
نکته هایی در این مقام
بهتر است که برای «سهر» نیمه دوم شب، مخصوصا آخر شب ( سحر) را انتخاب کند، و از عکس آن به این معنی که نیمه اول شب را برای این امر انتخاب نماید و نیمه دوم را برای خواب و استراحت قرار دهد، در صورت امکان و حتی المقدور بپرهیزد. و آن نیز در اصل به لحاظ اسراری است که در این بین وجود دارد، اسراری که در نیمه اول شب و اسراری که در نیمه دوم شب و همچنین در ساعات آخر آن قرار داده شده است، اسراری که از من و تو محجوب می باشد. من و تو، به حسب رتبه وجودی خود، همه شب را یک نسق، همه ساعات آن را یکسان، و لحظات آن را یکنواخت می بینیم، و هر آن که مانند من و تو باشد نیز چنین می بیند، و اما حقیقت امر و آنچه هست چنین نیست. نیمه اول شب و نیمه دوم آن، و ساعات و لحظات آن با هم فرق دارد، و این را باید از اشارات کلام خالق شب فهمید، و از بیانات حاملان اسرار وجود بدست آورد، آن هم نه به صورت نیل حقیقت امر، بلکه در حدی که بدانیم چنین چیزی هست، و ساعات شب یکسان نیست، و در باطن امر تفاوتها وجود دارد، و اینکه چه ساعاتی برای خلوت و انقطاع، و برای شب بیداری باید در نظر گرفته شود. از اشارات صریح و غیرصریح کلام ربوبی، مانند سوره ذاریات و آیات سوره مزمل و آیات دیگر، می شود در حدی که ما می فهمیم این معنی را استنباط کرد که نیمه دوم شب و آخر آن حساب خاصی دارد. حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین که حقایق قرآن، معانی آیات و دقایق اشارات نزد آنان می باشد نیز در روایاتی که از آنان نقل گردیده است، ابعاد مسئله را به وضوح بیان فرموده اند.
«بیدار ماندن بعد از عشای آخر صحیح نیست مگر برای دو شخص، کسی که نماز می خواند، و کسی که مسافر است.» در این روایت با لحن خاصی که دارد از بیداری قسمت اول یا نیمه اول شب نهی گردیده است مگر در دو مورد که ذکر شده است. بنابراین، چه بهتر که نیمه شب را برای استراحت و خواب انتخاب کند. و البته لازم است از خواب بین العشائین در صورتی که بین نماز مغرب و نماز عشا فاصله می دهد اجتناب کند، که از این کار نهی شده است. خواب و استراحت قسمت اول شب یا نیمه اول آن، مخصوصا در صورتی که آداب طعام شب، آداب خواب، و سایر آداب لازمه را مراعات کند، و قبلا نیز برنامه روزانه اش برنامه متناسب باشد، زمینه ساز خوبی برای بیداری مطلوب در نیمه دوم شب، و یا در «سحر» خواهد بود.
نکته دوم
در نیمه دوم شب اوقات مخصوصی را که حساب اسرارآمیزی دارد برای عبادت و خلوت خویش انتخاب کند. این اوقات عبارت است از: الف: سدس اول نیمه دوم شب ب: سحر، یا قسمت آخر شب که منتهی به فجر صادق می گردد.
سدس اول نیمه دوم شب
سدس اول نیمه دوم شب از اوقات مخصوص شب، ساعات پر برکت، و وقت خاص دردمندان است. سر آن را اهل آن دانند، و برکات آن را سالکان یابند. از امام صادق سلام الله علیه نقل شده است که «در هر شبی ساعتی وجود دارد که نمی شود بنده مسلمان در آن ساعت نماز بخواند و به دعا بپردازد مگر اینکه خدای متعال او را اجابت می فرماید. راوی می گوید: گفتم خدا شما را مشمول عنایات بالای خود قرار دهد، آن کدام ساعت از شب است؟ فرمود: آن وقت که از شب نصف آن گذشت، و آن در حقیقت، یک ششم اول از نصف دوم شب است.» این ساعت که گفتیم وقت خاص دردمندان است، در اصل، وقت خاص سالکان صادق است که دردمندان اصلی و واقعی می باشند. دردمندی به معنی کلمه فقط مخصوص آنان بوده و اهل درد نیز همانها هستند. دردمندان دیگر به اصل درد خویش جاهل، و از درد اصلی خود غافلند. به آنچه درد نیست پرداخته اند، و در اوهام خود عمر درباخته اند. در هرصورت، تو اگر سالک با معرفت بوده، و در سلوک خویش صادق باشی، مسلما اهل درد خواهی بود، و به درد خود آشنا. و مسلما از هر راهی، از هر وسیله ای، و از فرصتی برای چاره درد خویش استفاده خواهی کرد. و سدس اول نیمه دوم شب از همین فرصتهاست. در صورت امکان، خواب و استراحت و امور خود را به نحوی تنظیم کن که در این ساعت بیدار و فارغ باشی، و به درد خود و چاره آن بپردازی. و چه بهتر که در این ساعت در اول آن چهار رکعت از صلاة لیل را بخوانی، و در بقیه آن به دعا و سجده و ذکر مشغول شوی، و بعد اگر خواب بر تو غلبه می کند، باز مقداری بخوانی و سپس برای بقیه صلاة لیل و عبادت دیگر قیام کنی. در این ساعت وقتی به دعا روی می آوری، سعی کن حال دعا را داشته باشی، و در تحصیل آن چنان که خوبان می کرده اند جدیت نما، مخصوصا در تحصیل رقت قلب، و گریه و اخلاص. به هنگام دعا، تضرع کن، با تذلل و مسکنت، و اصرار و الحاح پیش بیا، و سعی کن اقبال قلبی به جناب او و خشوع دل داشته باشی. متذکر فقر خویش از یک سو، و جرم و تقصیر خویش از سوی دیگر باش، در حالی که از فضل حضرت او ناامید نیستی، و چشم طمع به رحمت واسعه او داری. و در مقام دعا به تناسب حال و مقام از دعاها و مناجاتهای وارده از حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین انتخاب کن، تا در حد خود متأدب به آداب حسنه آنان شوی. هم می شود به تناسب حال و مقام فقرات مخصوصی از دعاها و مناجاتهای وارده را انتخاب کرد و به هنگام دعا با آن زبان به دعا پرداخت، هم می شود همه یک دعا یا مناجات را باز به تناسب حال و مقام انتخاب نمود. در هر صورت، تادب به آداب حضرات اولیا را فراموش نکن. و آنجا که همه یک دعا یا مناجات را انتخاب می کنی و با آن به دعا می پردازی، به بعضی از فقرات آن که مناسب حال تو نیست می رسی، ادب لازم را مراعات کن و آن فقره را به زبان نیاور و نگو، و یا به حال شرمندگی و آرزوی اینکه در حد خود از اهل آن باشی بگو، و این آرزو را نیز از خود جناب او داشته باش، که جز او موثر و عطاکننده ای نیست.
سحر باقیست آخر شب
سحر نیز از اوقات مخصوص شب، ساعت پر برکت، و وقت خاص امیدواران است. اسرار این وقت خاص و برکات آن را نمی شود به گفته آورد. ابواب رحمت حق در «سحر» باز است، و لحظات آن لحظات رحمت است. در همین وقت مبارک است که حوایج بزرگ برآورده می شود، ارزاق ظاهری و باطنی تقسیم می گردد، مشکلهای پیچیده برطرف می شود، سختیها آسان، معماها حل می گردد، و موانع از میان برمی خیزد. نگرانیها و ناامیدیها در این وقت مبارک مبدل به آرامش و امیدها می شود، دردها درمان می گردد، و غصه ها از میان می رود. و از همه بالاتر اینکه راههای وصول در این ساعت مبارک به روی سالکان باز، و مسالک غیبیه بر آنان آشکار می گردد، و می شود، آنچه باید بشود. سالکان را این وقت مبارک، وقت امید و انتظار است. امید رحمت دارند، و انتظار عنایت. بهترین وقت شب برای نماز، برای ذکر، برای فکر، برای تلاوت قرآن، برای سجده، برای دعا، برای توبه و استغفار، و بالاخره برای عبادت و سیر، و انقطاع و خلوت است. به یک روایت در خصوص «سحر» و برکات آن اشاره می کنیم: امام باقر سلام الله علیه می فرماید: «خدای عزوجل از بندگان مومن خود هر آن بنده ای را دوست می دارد که زیاد دعا می کند. پس، بر شما باد دعا در سحر تا طلوع آفتاب، زیرا که این ساعت، ساعتی است که در آن ابواب آسمان باز می گردد، و روزیها در آن تقسیم، و حوایج بزرگ برآورده می شود.» پس ، این ساعت و لحظات آن را به خواب و به غفلت نگذران. توجه داشته باش در ساعتی قرار گرفته ای که ابواب عفو و مغفرت، و فیض و رحمت باز است، هوشیار باش که روزیهای جسمها و جانها تقسیم می شود، و هر کسی به اندازه کشکول گدایی، و پیمانه فقر خویش اخذ می کند. با امید و همت بالا قدم پیش بگذارد که خواسته های بسیار بزرگ را برآورده می سازد.
نکته سوم
از خواب مابین طلوع فجر و طلوع آفتاب اجتناب کند که از آن نهی شده است و مکروه می باشد. بعد از نماز صبح و در تعقیب آن، تا طلوع آفتاب به عبادت و به ذکر و دعا و تلاوت بپردازد. این ساعت، ساعتی است که باید به ذکر حق در آن اهتمام زیاد داشت، و از غفلت اجتناب کرد، و از شیطان و جنود او در این ساعت به خدای عزوجل پناه برد. خواب این ساعت موجب حرمان، و غفلت در آن موجب خسران است.
منـابـع
سیدمحمد شجاعی- مقالات (طریق عملی تزکیه) جلد 3 – از صفحه 274 تا 285
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها