نقش مستحباب، در سیر و سلوک
فارسی 1661 نمایش |سعی در انجام دادن نوافل و مستحبات، و مراقبت جانب معبود در وظایف مختلف بندگی، یکی از مراتب مراقبه در سیر و سلوک است. «فاصبر علی ما یقولون و سبح بحمد ربک قبل طلوع الشمس و قبل غروبها و من آناء اللیل فسبح و أطراف النهار لعلک ترضی» ( سوره طه / آیه 130).
لازم است سالک در انجام دادن نوافل و مستحبات تا آنجا که می تواند سعی کند و مسامحه ننماید، مانند نوافل یومیه، و نوافل مستحبات ماهها و ایام و لیالی مخصوصه، از نمازها، روزه ها، دعاها، اوراد، اذکار، و زیارات و توسلات. و لازم است سالک با بصیرت به این حقیقت کاملا توجه داشته باشد که نوافل و مستحبات، نمازها، روزه ها، دعاها، سجده ها، تسبیحها، اوراد، اذکار، و زیارات و توسلانی که برای اوقات مخصوص با کیفیتهای خاصی ذکر گردیده است، در حقیقت، آداب و وظایف متنوع بندگی است در مقام بندگی، و اطوار گوناگون رسوم محبن و طلب است در مقام حب و طلب.
عبودیت را آداب و وظایف متنوع هست، و حب و طلب را رسوم گوناگون. به عبارتی، عبودیت در هر وقتی و در هر زمانی آدابی دارد، و حب و طلب هم در هر وقت و هر زمانی رسم خاصی. نه وقتها و زمانها یکسانند، و نه آداب و وظایف عبودیت در وقتها و زمانهای مختلف یک نسق است. نه ماهها، ایام، لیالی و ساعتها یکی است، و نه رسم حب و طلب در همه آنها یکسان. ظاهر امر این است که روزها، شبها، ساعتها، و ماهها، همه یکی هستند و مکرر. لیکن این، ظاهر امر است، و نظر سطحی ماست که چنین می گوید، و به عبارتی، ناآگاهی ما از حقایق امور و اسرار وجود است که چنین قضاوتی را ایجاب می کند. ساعتها با هم یکسان نیستند، و روزها، شبها، هفته ها، ماهها، و سالها نیز یکی نمی باشند. آداب و و ظایف عبودیت، و رسوم محبت و طلب هم در همه آنها به یک صورت نیست. مگر نمی بینی که در همین ساعات به ظاهر یکسان در روز و شب، نمازهایی که برای من و تو واجب گردیده است، از لحاظ عدد رکعات، و بعضی از شرایط دیگر، یکسان نیست؟! مگر نمی بینی که در روز جمعه به جای نماز ظهر، نماز جمعه دستور است که از کیفیت خاصی برخوردار می باشد؟! مگر نمی بینی در عید فطر و قربان به شرط حضور امام علیه السلام نماز دیگری با کیفیت دیگر واجب آمده است؟! و مگر نمی بینی به وقت خسوف و کسوف، و به وقت زلزله و رعد و برق، و به هنگام وزش بادهای سیاه و سرخ و نظایر اینها، نماز دیگر با کیفیت دیگری واجب گردیده است؟! تفاوت واجبها، و اختصاص آنها به اوقات مخصوصه، به خوبی تو را هدایت به این حقیقت می کند که عبودیت را در هر وقتی آداب و وظایفی هست، چه در باب واجبها، و چه در باب مستحبها. و این بدان معنی خواهد بود که سالک طریق عبودیت، علاوه بر التزام به واجبات، در باب مستحبات نیز باید این آداب و وظایف را تا آنجا که می تواند، مراعات کند. در هر صورت، مسئله نوافل و مستحبات با کیفیتهای مختلف در مواقع مختلف، مسئله ساده ای نیست. اسرار و برکات موجود در نوافل و مستحبات را عقول و افهام عادی نمی توانند بیابند. آنها که از عقل و فهم بالا برخوردار گشته، و با عنایات ربوبی به گوشه هایی از این اسرار و برکات پی برده اند، تا حدودی می دانند هر نافله ای و هر مستحبی به جای خود چه معنایی دارد؟ لذا می بینیم آنان که در مقام عبودیت از قدم صدق برخوردار شده و ملتزم به صراط مستقیم بوده و مشمول نظر حق گشته اند، تا آنجا که می توانسته اند به نوافل و مستحبات اوقات مخصوصه مراقبت داشته اند. و به عکس، بی خبران از مدعیان سلوک، و آنها که گمان می کنند از اهل طریق هستند ولیکن خود خبر ندارند، نسبت به نوافل و مستحبات اهمیتی قائل نمی شوند، و بر آنها مراقبت نمی نمایند. عمل به نوافل و مستحبات، با مراعات حضور و اخلاص و سایر شرایط، علاوه براینکه موجب تکمیل نقصان فرایض است، و علاوه بر اسرار و برکاتی که در هریک از نوافل و مستحبات وجود دارد، موجب این می شود که خدای متعال سالک را دوست بدارد، و به او عطف نظر کند، و در نتیجه، انوار ربوبی در دل سالک، و در مشاعر او متجلی شود. به عبارتی، حق تعالی چشم او باشد، و ببیند آنچه محجوبان نمی بینند، گوش او باشد، و بشنود آنچه دیگران نمی شنوند، زبان او باشد، و گفته هایش گفته ها شود، و دست او باشد، و مشکلها به دست او آسان. ابواب مشاهدات و مکاشفات به روی او باز شود، حقایق و اسرار بر او معلوم گردد، و راه خود به سوی حضرت مقصود یابد، تا جایی که به عین توحید نایل آید.
در حدیثی از امام باقر سلام الله علیه نقل گردیده است که: «خدای عزو جل فرموده هیچ بنده ای از بندگانم به من تقرب نمی جوید به چیزی که نزد من محبوب تر باشد از آنچه بر او واجب گردانیده ام. و بنده ام با انجام دادن نوافل به من نزدیک می شود، تا جاییکه او را دوست بدارم. همین که او را دوست داشتم، من گوش او می شوم که با آن می شنود، و چشم او می شوم که با آن می بیند، و زبان او می شوم که با آن سخن می گوید، و دست او می شوم که با آن اخذ می کند. اگر مرا بخواند، او را اجابت کنم، و اگر چیزی از من بخواهد، به او عطا نمایم.»
انجام گرفتن نوافل و مستحبات اوقات مخصوصه، با حضور قلبی و با اخلاص و شرایط دیگر، به شرط مداومت، آثار و برکات بیشماری دارد که به بیان نمی آید. از این رو، لازم است علاوه بر سعی در اصل انجام دادن آنها، در مراعات حضور قلبی و اخلاص و شرایط دیگر نیز بکوشد، و از طرفی «مداومت» را هم مراعات کند. و طبعا از نوافل و مستحبات آنچه را می تواند «مداومت» نماید، انتخاب کند، و بر آن مراقبت داشته باشد. البته این بدان معنی نیست که غیر از آنچه برای «مداومت» انتخاب نموده است انجام ندهد، بلکه، چه بهتر از همه نوافل و مستحباتی که وارد شده است حظی داشته باشد، و از برکات خاصه همه آنها اگر چه مداومت هم نکند، بهره مند گردد، که در هریک از آنها حساب خاصی وجود دارد. در میان نوافل چه بهتر نوافل یومیه، یعنی نافله های شبانه روز را انتخاب و بر آنها مداومت کند که عبارت است از دو رکعت نافله صبح، هشت رکعت نافله ظهر، هشت رکعت نافله عصر، چهار رکعت نافله مغرب، دو رکعت نافله عشا، و ( یازده رکعت نماز شب). تأکیدات وارده در خصوص نوافل یومیه از اهمیت خاص این نوافل خبر می دهد. در میان نوافل و مستحبات دیگر که مربوط به ایام هفته، یا ماهها و ایام و لیالی مخصوصه هستند نیز آنچه را که تأکید بیشتر بر آن شده است، و می تواند مداومت کند، انتخاب نماید، چه از نمازها باشد، چه از روزه ها، چه از دعاها و مناجاتها، چه از توسلها و زیارتها، چه از اوراد، و چه از اذکار و تسبیحات. از احیای لیالی مبارکه با ذکر و فکر و عبادت، مخصوصا از احیای همه لیالی ماه مبارک که از روش سالکان صادق است، غفلت نکند.
تذکر این نکته را لازم می دانیم که در این مرتبه از مراقبه که مراقبت سالک کامل تر و دقیق تر است، چه بهتر «صلاة لیل» یعنی «نماز شب» را یکجا نخواند، بلکه، با تفریق، و با فاصله بخواند. به این صورت که: چهار رکعت از نافله شب را بخواند، و بعد از فاصله ای، چه بخوابد و چه بیدار باشد، چهار رکعت دیگر نافله شب را بخواند، و باز بعد از فاصله ای، چه بخوابد و چه نخوابد، نماز شفع و و تر را بخواند، آن هم به نحوی که نماز شفع و نماز وتر به آخر شب بیفتد، به صورتی که کمی قبل از طلوع فجر صادق به آخر برسد. سر این امر را صاحبدلان تا حدودی می فهمند.
در این زمینه به این روایت دقت می کنیم. علی بن ابراهیم به اسناد خود از امام صادق سلام الله علیه نقل می کند که فرمود: «رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نماز عشاء را که بجا می آورد، می فرمود تا آب وضو و مسواک او را سر پوشیده بالای سرش بگذارند. سپس مدتی می خوابید، و بعد بلند می شد و مسواک می نمود و وضو می گرفت، و چهار رکعت نماز می خواند. دوباره می خوابید، سپس بلند می شد و مسواک می کرد و وضو می گرفت، و چهار رکعت نماز می خواند. باز می خوابید، و نزدیک صبح بلند می شد، و نماز شفع و نماز وتر را بجا می آورد، و بعد دو رکعت نافله صبح را می خواند. سپس امام فرمود: «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه». راوی حدیث می گوید از امام سوال نمودم که آن حضرت چه وقت برای نماز بلند می شد؟ فرمود: بعد از ثلث شب. کلینی مرحوم می گوید، و در حدیث دیگری فرمود: بعد از نصف شب». اول وقت صلاة لیل به طوری که از مجموع روایات برمی آید، همان نصف شب می باشد.
منـابـع
سیدمحمد شجاعی- مقالات (طریق عملی تزکیه) جلد 3 – از صفحه 161 تا 167
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها