فرقه های شیعه از زمان امام حسین(ع) تا امام صادق(ع)
فارسی 4305 نمایش |هنگامی که امام علی علیه السلام به خلافت می رسد اصل آن ماجرا و رخدادهایی که در پی آن به وقوع پیوست صف شیعیان علی علیه السلام را به طور مشخص تر از شیعیان معاویه جدا می سازد، اما هنوز کاربرد واژه شیعه کاربردی فراتر از معنی لغوی یا پیوستگان به علی علیه السلام و طرفداران آن حضرت در برابر معاویه نیست. در این دوران شمار شیعیان رو به فزونی می نهد، اما مفهوم تشیع در این دوران و در قرون نخستین اعم از تشیعی بوده که اکنون رایج است. آنچه اکنون شیعه گفته می شود در اصطلاح کهن عثمانیان از آن تعبیر به رفض شده است. در آن دوره شیعه در کاربرد عمومی اش به کسانی گفته می شود که امام علی علیه السلام را مقدم بر عثمان می داشتند. افزون بر آن کسانی که آن حضرت را بر سایر خلفا مقدم داشته و یا اصولا به امامت آن حضرت و اولاد ایشان اعتقاد داشتند شیعه خوانده می شدند. شیعه به معنای متشیع کسی بود که در مقام مقایسه میان خلفاء، اعتبار و اعتنای بیشتری به امیرمومنان علیه السلام داشت، در حالی که رافضی به کسی گفته می شد که خلفت شیخین را انکار کرده و امامت امام علی علیه السلام را به عنوان امری منصوص از طرف خدا باور داشت. معنای عام شیعه را باید به عنوان تشیع عراقی نامگذاری کرد. همین تشیع عراقی که برخی آن را تشیع سیاسی نیز نامیده اند، طوایف متفاوتی را در خود جای می دهد، بی آنکه لزوما مفهوم عقیدتی یا فقهی خاصی را برای همه گروندگان به آن به همراه داشته باشد. به دیگر سخن «حزب شیعه نیز بسان هر حزب دیگر بود، هم کسانی که به اصول و مبانی اش اخلاص می ورزیدند به آن پیوستند و هم کسانی که سود خود را در آن می دیدند. از این رو گروهی از سر ایمان معتقد به حق بودن علی علیه السلام و فرزندانش برای خلافت شیعه شدند و گروهی نیز از آن نظر که حکومت اموی و سپس عباسی را خوش نداشتند تشیع اختیار کردند. در این دوره و به رغم ادامه حیات شیعه سیاسی دو نکته شایسته ملاحظه است: یکی آنکه در انبوه شیعه سیاسی کسانی که رویکرد اعتقادی شیعه را بدان معنا که در دوره های متأخر اصطلاح شده است تعقیب می کردند اندک بودند. دیگری آنکه شیعیان به رغم شمار انبوه خود در این دوره تا بیش از فاجعه کربلا فرقه یا فرقه هایی را به معنی خاص این اصطلاح تشکیل نمی دادند و صرفا طرفداران، یاران به دیگر سخن یک حزب سیاسی بودند. اما پس از فاجعه کربلا و با شکل گیری قیام توابین نخستین گروههای شیعه با مفهوم مستقل رخ می نمایند. با ظهور کیسانیه نخستین فرقه از فرقه های شیعه – صرف نظر از غالیانی که نخستین آنها سبئیه است- شکل می گیرد و از آن به بعد است که انشعابهایی نیز میان شیعیان – با مفهوم عام این واژه – رخ می نماید و شاخه های عمده شیعه یکی پس از دیگری دست به کار فعالیت سیاسی یا فکری می شوند و یا جنبشهایی را سامان می دهند.
انشعابهای درونی و فرقه های شیعه
در همه آغازین دوران شکل گیری رسمی فرقه های شیعه به مفهوم خاص این اصطلاح – عملا در جامعه عراق که پایگاه تشیع بود چند جریان در کنار هم به حیات خویش ادامه می دادند، و عمده ترین زمینه ای که گاه به گاه زمینه انشعابهای جدید را در میان آنان به وجود می آورد سلسله امامان و چگونگی انتقال امامت و تعیین امام بعدی بود. این خود مسأله ای است که در اهمیت امامت در دیدگاه شیعی ریشه دارد. پس از شهادت امام حسین علیه السلام در کنار غالیان که کما بیش به حیات خود ادامه می دادند چهار جریان دیگر در جامعه وجود داشت:
1- کیسانیه که از امامت محمد بن حنفیه طرفداری می کردند و او را پس از امام حسین علیه السلام امام می دانستند.
2- کسانی که به امامت علی بن حسین علیه السلام عقیده داشتند و البته در مقایسه با کیسانیان جنبش با شمار انبوهی نداشتند.
3-کسانی که معتقد بودند امامت پس از امام حسین علیه السلام از آن فرزندان حسن علیه السلام و حسین علیه السلام است و هرکس از این خاندان قیام کند و دارای شرایط باشد همو امام است. همین گروه اخیر نخستین فرقه های زیدیه را تشکیل دادند. اما از آن پس نیز این انشعابها ادامه یافت. حرکت شیعیان افزون بر غالیان در دور جریان عمده فاطمیه و حنفیه به حیات خود ادامه داد و جریان نخست همان سلسله ای را که امامان شیعه دوازده امامی اند همچنین قیامهای زیدیان را در گرفت، و جریان دوم نیز دنباله کیسانیان بود که از امامت محمد بن حنفیه طرفدارای می کردند. در دوران حیات امام باقر علیه السلام در کنار شکل گیری یک فرقه جدید از غالیان یعنی منصوریه جریان اندیشه شیعی همچنان به حیات خود ادامه داد و در روزگار امام صادق علیه السلام اندیشه در شیعه روی داد و شیعیان به سه گروه عمده منشعب شدند:
1- گروهی رحلت امام صادق علیه السلام را انکار کردند و او را مهدی خواندند و به رجعت وی معتقد شدند. این گروه را ناووسیه نامیده اند.
2- گروهی به امامت امام موسی بن جعفر علیه السلام گراییدند که ادامه قطعیه به شمار می روند و جریان اثنی عشری در بستر همین گروه استمرار یافته است.
3- گروهی هم به امامت اسماعیل گراییدند و آغازگر فرقه اسماعیلیه شدند.
اینگونه بود که در فاصله میان قیام مختار تا شهادت امام صادق علیه السلام یعنی حدود هشت دهه، عملا شاخه های مهم شیعه رخ نمودند و فرقه های کوچکتر نیز از همین شاخه های اصلی سرچشمه گرفت.
منـابـع
دکتر حسین صابری- کتاب تاریخ فرق اسلامی – از صفحه 28 تا30
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها