نعمتهای روحانی در بهشت

فارسی 1662 نمایش |

صاحب کفایة الموحدین، نعمتهای روحی بهشت را (علاوه بر نعمتهای  جسمانی) در هفت عنوان ذکر فرموده است که چند مورد آن را مختصرا ذکر می کنیم:

نعمتهای روحانی در بهشت

نخستین: نعمت روحانی بهشت، «سلطنت الهی» است که به مومن داده می شود. از حضرت عسکری علیه السلام منقول است: «تاجی که بر سر هر یک از بهشتیان گذاشته می شود، دارای جواهراتی است که یک دانه آن تاج بر سر هیچ پادشاه دنیوی نبوده است.» وسعت ملک مومن در بهشت هم در روایات متعدد یادآوری شده است از آن جمله می فرماید: «کمتر کسی که در بهشت جا دارد، هشتاد هزار خادم و 92 درجه دارد و بین هر درجه تا درجه دیگر، هفتاد سال راه است». مرتبه بالاتر ملکش دو برابر دنیا و آنچه در آن است، می باشد. راستی که با سلطنت دنیوی اصلا قابل مقایسه نیست. در دنیا چند صد حکومت در ربع مسکون زمین نه همه آن هست، آن هم چقدر ناملایمات که به همراه دارد. سلطنت حسابی مال حضرت سلیمان بن داوود علیهم السلام پیغمبر بود که خدا به او داد: «لا ینبغی لاحد من بعدی»، برای کسی جز او اتفاق نیفتاده است. شنیده اید بساطی که از طلا و ابریشم بود و سه هزار کرسی طلا که اجنه تدارک دیده بودند، سلیمان در وسط می نشست و اطرافش علما و دانشمندان و سایر مردم و تعدادی از لشکریان و اطرافیانش می نشستند، آنگاه به باد امر کرد هرجا می خواست بساط را ببرد، بامداد تا ظهر، یک ماه راه را طی می کرد صبح از شام به یمن و عصر به استخر فارس می رسید، هرچند خصوصیات و تفاصیلی که در تواریخ ثبت شده، ثابت و مسلم نیست لیکن احتمالا دستگاه سلطنت سلیمانی فوق العاده بوده و سلطنت بر انس و جن و حیوانات داشته است. تشریفات طبخ طعام و غیره بماند. تمام این سلطنت سلیمان و جز آن در برابر سلطنت مومن در بهشت، چیزی  نیست. از زبان روایت بشنوید که می فرماید: «تمام سلطنتهای دنیوی (از آن جمله سلطنت در برابر سلطنت مومن در بهشت، مثل ریگ است در بیابان.» و در روایت دیگر می فرماید: «خداوند به مومن هفتصد برابر دنیا را عطا می فرماید.» کدام سلطان در دنیاست که هرچه بخواهد بشود؟ در حالی که بهشتیان چنین اند: «لهم فیها ما یشآ ءون» (سوره فرقان/ آیه 16).

دوم:
از نعمتهای روحانی بهشت «التفات به تحیتپ و اکرام رب العالمین» است. آن وقتی که متوجه می شود مورد لطف خدا واقع شده، چه وجدی دارد؟!  لذتی نصیبش می شود که بالاتر  از خود بهشت است.

سوم: از نعمتهای روحانی «زیاد شدن معارف و فضایل» است چنانکه در تفسیر آیه شریفه: «فــــأقبل بعضهم علی بعض یتســـأءلون» ( سوره صافات/ آیه 50). از حضرت صادق علیه السلام  روایت شده است که: «یتسائلون عن المعارف و الفضائل»، مومنین زیر درخت طوبا جمع می گردند و بر کرسیهایی از نور قرار می گیرند و از الطاف خدا و فضایل محمد و آل محمد صلی الله علیه وآله وسلم سخن می گویند و با یکدیگر مذاکره می نمایند و هرکدام به مقدار استعداد خودش، معرفتش افزوده می گردد که خود زیاد شدن معرفت، حظ روحانی است و بر حظ جسمانی غالب است.

چهارم: از نعمتهای روحانی بهشت «ضیافتهای پی درپی انبیا» است. حدیث شریفی در این باره ذکر می فرماید: «پس از این که اهل بهشت در آن جای  گرفتند، روز شنبه اعلان می کنند که روز ضیافت آدم ابوالبشر است. آن حضرت از مومنین در جنة الخلد پذبرایی می نماید. همه بهشتیان در جنة الخلد جمع می شوند. روز شنبه نوبت ضیافت حضرت آدم ابوالبشر است. روز یکشنبه نوبت ضیافت حضرت نوح شیخ المرسلین است که در جنة النعیم از بهشتیان پذیرایی می کند و از الطاف خاص الهی بر همه تقسیم می گردد. روز دوشنبه روز ضیافت حضرت ابراهیم خلیل الرحمن است در جنة الماوی. روز سه شنبه میهمان حضرت موسی بن عمران در دارالسلام هستند. و روز چهارشنبه میهمان حضرت مسیح علیه السلام در جنة عدن هستند و به همه بشارت می دهند که فردا میهمان خاتم الانبیا در سدرة المنتهی هستند. رور پنجشنبه، جمیع انبیا  و مومنین و مومنات در سدرة المنتهی جمع می گردند و انواع بوهای خوش محمدی صلی الله علیه الله وآله وسلم بینشان تقسیم می گردد و از محضرش همه برخوردار می گردند. روز جمعه روز ضیافت خاص خداوند است. از حضرت صادق و حضرت عسکری علیهم السلام روایت شده و همچنین روایات دیگری نیز رسیده که از شرح آن عاجزیم ناچار تعبیراتی که در روایت شده را عرض می کنیم: تمام انبیا پیش می آیند، هر کدام با تحلیاتی. سپس امامان و شهدا و صدیقین و خواص اهل ایمان. برای هریک مرکبهایی آماده می شود تا آنان را به مقام قرب برساند. اینجاست که فهم از درک آن عاجز است. تنها می توان گفت: جای «سلام قولا من رب رحیم» است، از طرف خداوند به حاضرین عنایتی به عنوان سلام و تحیت عطا می گردد. همه گویند: «أنت السلام و من عندک السلام». ( سلام نام خداوند است) حالت وجدی نصیب حاضرین می گردد. عرض می کنند: پروردگارا! ما در دنیا در معرفت تو کوتاهی کردیم، اذن بفرما تا اینک به سجده افتیم. ندا می رسد: اینجا جای کلفت و زحمت نیست. شمایید بندگان ما که به غیب ایمان آورید و ما را اطاعت کردید. آنگاه یکی تجلی از تجلیات انوار الهی برای آنها می شود که همه به سجده می روند. بوهای خوشی نثارشان می شود که در  بهشت نمی یافتند. انوار تازه ای به آنها افاضه می گردد که آرزو می کنند همانجا بمانند. ندا می رسند: برگردید! حوریان منتظر  شمایند. وعده ما با شما جمعه دیگر. میان دو جمعه هفت هزار سال است.» «*=از تعبیر  آخر روایت که میان جمعه تا جمعه دیگر، هفت هزار سال است، شبهه ای که ممکن است در ذهنها  بیاید چنین است: مگر نه در بهشت، آفتاب و ماهتاب و گردش زمین و روز و شب نیست، پس ایام هفته معنا ندارد. پاسخش این است که: مقداری از زمان را به هفت قسمت تقسیم کرده و از آن – به سابقه ذهنی که بهشتیان از دنیا دارند- به نام روزهای هفته می نامند و  در هر قسمتی، لطفی از طرف پیغمبری از پیغمبران اولوالغزم به همه می شود و در قسمت آخر، لطف خاص خداوندی به طور مستقیم به همه افاضه می گردد.»

پنجم: «ورود ملائکه است بر مومن برای تهنیت». بعد از آنکه مومن در قصر خود بر تخت بهشتی قرار گرفت که آن قصر هزار باب دارد، پس از هر دری هزار ملک از طرف خداوند می آیند و اذن می گیرند که بر مومن وارد شوند و پس از اذن از هر دری وارد می شوند و بر او سلام می دهند و تبریک می گویند، چنانچه در قرآن مجید به این مطلب تصریح فرموده است.

ششم: «مقام رضوان» است یعنی خوشنودی حضرت آفریدگار از بنده مومن چنانچه فرموده «..... و رضوان  من الله  أ کبر....» (سوره توبه/ آیه 72). در کتاب کفایة الموحدین، ظهور این مقام را در روزهای جمعه در بهشت دانسته- که قبلا اشاره شد- و دو روایت طولانی در کیفیت آن ذکر کرده است.

منـابـع

شهید آیت الله سیدعبدالحسین دستغیب (ره)- سرای دیگر – از صفحه 150 تا 155

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد