حقیقت شجاعت
فارسی 2172 نمایش |علی ابن ابی طالب (ع) فرمود: «والله لو تظاهرت العرب علی قتالی لما ولیت عنهم؛ اگر همه ی رزمندگان عرب علیه من صف بندی کنند، من از آنها روی بر نمی گردانم.»
ابن مسکویه در کتاب معروف «طهارة الأعراق» می گوید: «علی بن ابی طالب شجاع نبود، بلکه حقیقت شجاعت بود.» این حقیقة الشجاعة، رسول اکرم را از همه انسان ها شجاعتر می دانست و می فرمود: «کنا إذا أحمر البأس إتقینا برسول الله (ص) فلم یکن أحد منا أقرب إلی العدو منه؛ آنگاه که نائره ی نبرد مشتعل می شد، به حضور رسول اکرم که می رفتیم احساس ایمنی و امان می کردیم!» هیچ هراسی در قلب رسول اکرم نبود، چون او صراطی بود که به الله ارتباط داشت، لذا خداوند آن حضرت را مأمور به حمایت از دین و دفاع از قرآن کرد، گر چه تنها باشد: «فقاتل فی سبیل الله لاتکلف إلا نفسک؛ اگر احدی به تو کمک نکرد تو تنها قیام کن.» (نساء/ 84)
وقتی می فرماید: اگر هزاران نیروی مسلح علیه تو صف آرایی کنند، و هیچ کس به آهنگ تو حرکت نکرد، باز هم موظفی صحنه را ترک نکنی، این خود عین شجاعت است و ممکن است، انسان شجاعی از چنین حالت بترسد، اما حقیقت شجاعت هرگز خوف بردار نیست تا شجاعت برای کسی درجه نشده و او هنوز مظهر اسم اعظم «قدیر» نشده باشد می ترسد، ولی اگر کسی خود مظهر اسم اعظم و مظهر اسم قدیر بود در همه شئون، مظهر قدرت است همان طور که در شهود عقاید و اخلاق و اعمال، مظهر شهید مطلق بوده و شاهد همگان خواهد بود.
مظهر تام «قدیر» هرگز احساس هراس و اظهار ضعف و عجز نمی کند. یعنی ممکن است شجاع عادی از حوادث سهمگین بترسد، اما رسول الله که خود درجه قدرت و شجاعت است هرگز از هیچ سانحه ای هراس ندارد. «و حرض المؤمنین؛ مؤمنان را هم برای پیشبرد اهداف اسلام تحریض و تشویق کن.» «عسی الله أن یکف بأس الذین کفروا والله أشد بأسا وأشد تنکیلا؛ امید است که خدا به خصومت دشمنان و به ستم طاغوتیان خاتمه داده و تجاوز متجاوزان را پایان بخشد.» (نساء/ 84)
خلاصه آنکه، تو ای پیامبر به امید الهی تکیه کن و اگر غرب و شرق، روم و ایران و دیگر مشرکین و وثنیین حجاز و منافقین دست به دست هم دادند و علیه تو توطئه کردند به تنهایی مقاومت کن، البته همه این فضایل به عنایت الهی بود. در شجاعت چنان بود که وقتی به میدان جنگ می رفت، دیگران در جوار او احساس امن می کردند، حضرت امیرالمؤمنین (ع) درباره آن حضرت می فرماید: «الخاتم لما سبق و الفاتح لما انغلق و المعلن الحق بالحق؛ رسول خدا رسالت و نبوت را به پایان رسانیده و درجات انسانیت را به بلندای اسم اعظم کشاند.»
منـابـع
عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 8 صفحه 143
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها