احسن القول بودن دعوت پیامبر اسلام
فارسی 3458 نمایش |هیچکس سخنش از داعیان به سوى الله و منادیان توحید بهتر نیست، همان منادیانى که با عمل صالح خویش دعوت زبانى خود را تاکید و تثبیت مى کنند، و با اعتقاد به اسلام و تسلیم در برابر حق بر عمل صالح خویش صحه مى گذارند.
آیه ی 33 سوره ی فصلت با صراحت، بهترین گویندگان را کسانى معرفى کرده که داراى این سه وصفند: دعوت به الله، عمل صالح، و تسلیم در برابر حق. در این آیه دعوت پیامبر گرامی اسلام (ص) بهترین دعوت و کلام شمرده شده است: «و من أحسن قولا ممن دعا إلى الله و عمل صالحا و قال إننی من المسلمین؛ و کیست خوش گفتارتر از آن کس که به سوى خدا دعوت نماید و کار نیک کند و گوید: من از مسلمانانم؟»
این آیه شریفه متصل است به آیه سابق که مى فرمود: «و قال الذین کفروا لا تسمعوا لهذا القرآن و الغوا فیه؛ و كسانى كه كافر شدند گفتند به اين قرآن گوش مدهيد و سخن لغو در آن اندازيد شايد شما پيروز شويد.» (فصلت/ 26) براى اینکه کفار همانطور که در مقام دشمنى با قرآن بودند، با رسول خدا (ص) نیز دشمنى مى کردند، هم چنان که در اوایل این سوره به آن جناب مى گفتند: «قلوبنا فی أکنة مما تدعونا إلیه؛ گفتند دلهاى ما از آنچه ما را به سوى آن مى خوانى سخت محجوب و مهجور است.» (فصلت/ 5) بنابراین، خداى تعالى در آیه شریفه مورد بحث آن جناب را تایید مى کند، به اینکه سخن تو، یعنى دعوتت، بهترین سخن است.
پس در آیه مورد بحث مراد از "و من أحسن قولا ممن دعا إلى الله" رسول خدا (ص) است، هر چند که لفظ آیه عمومیت دارد و شامل همه کسانى مى شود که به سوى خدا دعوت مى کنند، چیزى که هست چون در بین این داعیان به سوى خدا ممکن است کسى یافت شود که به خاطر رسیدن به غرض فاسد به سوى خدا دعوت کند، و معلوم است که چنین دعوتى احسن القول نمى تواند باشد، لذا دنبال جمله نامبرده این شرط را اضافه کرد که "و عمل صالحا" به شرطى که خودش هم عمل صالح کند، چون عمل صالح کشف مى کند از اینکه صاحبش نیتى صالح دارد.
و نیز از آنجایى که عمل صالح دلالت بر اعتقاد حق، و التزام به آن ندارد، و این نیز معلوم است که سخن آن کسى که دعوت به سوى خدا مى کند، و عمل صالح هم دارد، ولى ایمانى به حق نداشته، و التزامى به آن ندارد، احسن القول نیست، به همین جهت دو جمله گذشته را مقید به شرطى دیگر کرد، و آن این است که "و قال إننی من المسلمین"، یعنى اعتقاد به اسلام داشته باشد. چون کلمه ی "قال" به طورى که از سیاق برمى آید در اینجا به معناى رأى و اعتقاد است.
پس اگر کسى اعتقاد به اسلام و عمل صالح داشت، آن گاه به سوى خدا دعوت کرد، سخنش احسن القول خواهد بود، براى اینکه احسن القول عبارت است از سخنى که به حقیقت نزدیکتر، و نیز سودمندتر باشد، و هیچ کلمه اى به حق نزدیک تر و نیز سودمندتر از کلمه توحید نیست، براى اینکه این کلمه آدمى را به سوى حاق سعادتش رهنمون مى شود.
منـابـع
سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد 17 صفحه 593
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها