شرط توحید ناب و بهای بهشت
فارسی 3415 نمایش |در مباحث مربوط به سیره ی رسول اکرم (ص) در معاد، شایسته است برخی از روایاتی که برابر مفاد آنها گفتن کلمه ی "لا إله إلا الله"، مایه بهشتی شدن و ورود به فردوس برین است، مورد تأمل قرار گیرد تا روشن شود که آیا این سخن مطلق است یا مشروط. آنچه در این مبحث می آید به مباحث مربوط به توحید نیز مرتبط است. رسول خدا (ص) فرمود: «التوحید ثمن الجنة؛ بهشت را به بها می دهند نه به بهانه.» اگر ره آورد کسی توحید بود، اهل بهشت است. منطق قرآن هم این است که امنیة، تمنی و خواهش، معیار نیست و صرف آرزو، عامل راهیابی به بهشت نیست: «لیس بأمانیکم و لا أمانی أهل الکتاب؛ [پاداش و كيفر] به دلخواه شما و به دلخواه اهل كتاب نيست هر كس بدى كند در برابر آن كيفر مى بيند.» (نساء/ 123) تنها با ایمان و عمل صالح می توان بهشت را خرید.
مردی از رسول خدا (ص) پرسید: «آیا بهشت را می توان خرید یا نه، چنانکه عده ای بهشت را احتکار کرده و در انحصار خود می دانند.» «و قالوا لن یدخل الجنة إلا من کان هودا أو نصاری؛ گفتند هرگز كسى به بهشت درنيايد مگر آنكه يهودى يا ترسا باشد اين آرزوهاى [واهى] ايشان است.» (بقره/ 111) آن حضرت در پاسخ فرمود: «بلی، بهشت را می فروشند و ثمن هم دارد.» عرض کرد: «ثمن بهشت چیست؟» فرمود: «لا إله إلا الله یقولها العبد مخلصا» کلمه ی "مخلصا" در این روایت، "التوحید ثمن الجنة" را تبیین می کند. آن مرد عرض کرد: «"مخلصا" یعنی چه؟» حضرت فرمود: «اخلاص به آن است که به آنچه من بدان مبعوث شدم، ایمان آورده، عمل کند.»
مفاد پاسخ پیغمبر اسلام این است که کلید بهشت، اعتقاد به توحید و اخلاق و عمل صالح است. بهشت را هرگز با متاع دنیا نمی توان خرید و بازار بهشت فروشی در صومعه و کلیسا و دیر نیست بلکه بهشت را در کنار جان آدمیان به آنان می دهند. بنابراین جان آدمی باید موحد و متخلق به اخلاق الهی باشد و اعضا و جوارح وی باید از عمل صالح طرفی ببندد تا ثمن جنت را تأدیه و بهشت را دریافت کند. پس اگر کسی "لا إله إلا الله" را به زبان آورد و به احکام الهی عمل نکرد، توحیدش از روی اخلاص نیست و عملش با شرک آمیخته است؛ یعنی "قولا" موحد و "فعلا" مشرک است. کسی که گناه می کند، در مقام فعل تابع هوس است و مشمول آیه ی «أفرءیت من اتخذ إلهه هویه و أضله الله علی علم؛ پس آیا دیدى کسى را که هواى خویش را معبود خود قرار داده و خدا او را از روى علم [به این که پذیراى هدایت نبود] گمراه ساخته است.» (جاثیه/ 23) خواهد بود و توحید او مشوب به شرک است، چنانکه خداوند درباره اکثر اهل ایمان فرمود: «وما یؤمن أکثرهم بالله إلا وهم مشرکون؛ بيشترشان به خدا ايمان نمى آورند جز اينكه [با او چيزى را] شريك مى گيرند.» (یوسف/ 106) اکثر گویندگان "لا إله إلا الله"، در عمل تن به هوا و هوس داده، مشرکند.
آنگاه رسول اکرم (ص) شرط دیگر اخلاص در توحید را دوستی اهل بیت گرامی خود (ع) عنوان فرمود. آن مرد پرسید: «محبت اهل بیت شما جزو اخلاص در توحید است؟» حضرت رسول فرمود: «آری از برجسته ترین حقوق توحید، محبت اهل بیت است.» بنابراین گفتن "لا إله إلا الله" بدون اعتقاد و التزام به ولایت عترت طاهره و بدون خضوع در پیشگاه خاندان عصمت و طهارت که ثقل دیگری در قبال قرآن هستند ثمربخش نخواهد بود.
آنچه از وجود مبارک پیامبر (ص) در حدیث مزبور نقل شد، با تعابیر گوناگون در سخنان سایر ائمه (ع) هم مشهود است. چنانکه حضرت امام رضا (ع) در حدیث معروف "سلسلة الذهب" فرمودند: پدرم از پدران گرامیش، از وجود مبارک امیرالمؤمنین (ع) از وجود مبارک رسول خدا (ص) از جبرئیل (ع) از خداوند سبحان نقل کرد که فرمود: «کلمة لا إله إلا الله حصنی فمن دخل حصنی أمن من عذابی». آنگاه آن حضرت فرمود: «بشروطها وأنا من شروطها». کلمه ی توحید، قلعه ی امن خداست و انسان موحد در قلعه و حرم امن الهی قرار گرفته است، نه خود را در معرض تجاوز بیگانگان قرار می دهد و نه گناه در حرم امن او راه دارد. شیطان به سراغ انسان موحد نمی رود، پس اگر شیطان به سراغ کسی رفت و او را به گناه آلوده کرد، معلوم می شود که وی موحد خالص نبوده است. یعنی همه ی قسمتهای قلعه توحید به روی دشمن بسته نبوده است وگرنه شیطان در آن نفوذ نمی کرد.
از این حدیث شریف هم که حضرت امام رضا (ع) در ذیل آن، ولایت را شرط توحید قرار داد، استفاده می شود که توحید بدون ولایت، مانع نفوذ شیطان نخواهد بود. مضمون حدیث مزبور، که ریشه آن در کلام رسول اکرم (ص) در تبیین اخلاص در توحید گذشت، از ائمه دیگر هم نقل شده است؛ شخصی از امام باقر (ع) پرسید: آیا پیامبر (ص) فرموده است که گوینده "لا إله إلا الله" بهشتی است؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: «آری، این روایت صحیح است.» آنگاه آن حضرت برای بیان پاسخ کامل، مجدا آن سائل را به حضور طلبید و فرمود: «توحید، شروطی دارد، از آن جمله ولایت، امامت و رهبری ماست. یعنی اگر کسی جانشینی ما را نپذیرفت صرف توحید برای او قلعه ی امن نخواهد بود.»
بنابراین توحید خالص آن است که با ولایت آمیخته باشد و هر کس کلمه توحید را مخلصانه گفت، داخل بهشت می شود و اخلاصش آن است که به احکام الهی عمل کند و محبت اهل بیت را در جان خویش مستقر کند. اگر کسی ولایت نداشت و امامت و رهبری و محبت اهل بیت (ع) را نپذیرفت، توحیدش مشوب است.
منـابـع
عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 9 صفحه 283
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها