مشترکات ادیان آسمانی در نظام ارزشها و اخلاق
فارسی 4900 نمایش |مشترکات
افزون بر دردها و دغدغه های مشترک میان ادیان، ادیان تعالیم و آموزه های مشترک هم دارند، اخلاقیات مشترک، و قلمروهای واحد ادیان، قادر خواهند بود که زمینه گفتمان ادیان و دیالوگ را فراهم سازد و در زدودن مفاسد اخلاقی از چهره جامعه، رسیدگی به وضعیت مستمندان و استقرار عدالت در میان ابنای بشر، نقش آفرین باشند. به همین جهت معنویت در ادیان، نحوه مواجهه است با جهان هستی که فراورده اش این است که حالت های نامطلوب فساد اجتماعی، وجود توده های فقیر اجتماعی و تضاد کشنده تاریخی، هرگز از نظر ادیان، امر مطلوب و پذیرفته شده ای نبوده و نیست. عدالت، احسان و محبت، باتفاوتهای جزئی، آموزه اصلی ادیان آسمانی است.
عدالت، یعنی بخشیدن حقوق جامعه به آنان و استیفای حق خود از دیگران.
احسان، یعنی صرف نمودن از بخشی از حق خود، جهت کمال دیگران.
محبت یعنی کششی درونی برای تکامل بخشی به دیگران.
در واقع این آموزه ها، آموزه های مشترک اخلاقی ادیانند که قادر است بر همه افراد و آحاد جامعه اثر گذار باشند و زمینه تنش های تاریخی، اجتماعی را از بین ببرند. این آموزه ها همچنین پیامی را به جهان منتقل می سازند که معنویت و اخلاق در ادیان نهادینه شده است و بنابراین راه نجات بشریت معاصر، این است که فلاح، رستگاری و نجات خود را در ادیان جستجو کنند و به طور کلی در دین، به عنوان پل ارتباطی و عامل پیوند جهان فرازین با جهان و عالم موجود انسانی. به هر حال علاوه بر دغدغه های مشترک میان ادیان، ادیان، تعالیم و آموزه های مشترک هم دارند که می توان مشترکات ادیان را در نظام ارزشها و اخلاق اینگونه بیان نمود.
مشترکات در نظام ارزشها و اخلاق
در ادیان آسمانی، همچون یهود، مسیحیت و اسلام، نکات مشترک فراوان است، چنانکه نکات نامأنوس و دارای افتراق ساختاری هم فراوان است. از جمله مواضع وفاق، این اعتقاد است که همه چیز در این زندگی و دنیای مادی خلاصه نمی شود. این امر، تعالیم ادیان را به مرحله ای برده که زندگی پس از مرگ هم وجود دارد و به طور کلی، زندگی این جهانی، سازنده آن جهان است و بنابر این، جهان نظامی اخلاقی را انتظار دارد. در همین سمت و سو، اغلب ادیان با تواضع، صداقت، مهربانی و عقل، احسان، ایثار، کرامت،... در آمیخته اند و تعالیمی در این راستا را به پیروان خود هدیه نموده اند. صداقت با بشر، دوستی با انسانها، محبتی را به انسانها سفارش می کند که، به عنوان روحی کلی در ادیان وجود دارد. این بحث را تحت عنوان دو موضوع می توان بررسی نمود: از نظر ادیان جهان دارای نظام اخلاقی است.
نقطه های اخلاقی همجوار در ادیان
چند نکته اخلاقی همسو و همجوار در ادیان وجود دارد که به منزله ژن ارتباطی بین ادیان می باشد.
الف: تهذیب جامعه از نظر ادیان مختلف
ب:رسیدگی به مستمندان در ادیان
ج: عدالت و برابری در ادیان به عنوان صفتی اخلاقی
از نظر ادیان جهان دارای نظام اخلاقی است
این اعتقاد مشتمل بر دو اصل است:
اصل اول آن است که این جهان به گونه ای ساخته شده است که نسبت به خوبی ها و بدی ها وقوف دارد. اصل دوم آن است که جهان هستی، نسبت به خوبی ها و بدی ها بی طرف نیست و به آنها پاداش و جزای مناسب می دهد. و به تعبیر قرآن «فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره* و من یعمل مثقال ذره شرا یره؛ پس هر كه هموزن ذره اى نيكى كند [نتيجه] آن را خواهد ديد. و هر كه هموزن ذره اى بدى كند [نتيجه] آن را خواهد ديد.» (زلزال/ 7- 8) البته دیدگاه های ادیان، در اینکه طرز واکنش نشان دادن جهان نسبت به اعمال آدمیان چگونه است، متفاوت است. بعضی ادیان قائل به مکافات هستند، یعنی معتقدند واکنش در همین دنیاست و برخی دیگر آن را در آخرت می دانند، بعضی معتقدند این واکنشض متوجه خود فاعل است و برخی آن را متوجه عزیزان او هم می دانند. اصل اعتقاد به اینکه جهان به اعمال ما وقوف دارد و به تعبیر امام خمینی «جهان محضر خداست و اعمال آدمی در این جهان گم نمی شود و هر کسی نتیجه اعمال خودش را خواهد دید» بسیار امید بخش و شادی آفرین است.
تهذیب جامعه از نظر ادیان مختلف
مسأله تهذیب جامعه از مفاسد جنسی و تشکیل خانواده، به منظور تحقق این مسأله، از جمله نقاط محوری و مشترک بین الادیان است و به نظر می رسد که اغلب ادیان بر این نکته توافق داشته باشند. ازدواج در ادیان آسمانی، مطلوب و تجرد مردود است. از نظر برخی از ادیان، اگر افرادی می توانند خود را حفظ کنند، مجرد بمانند بهتر است. اما اگر نمی توانند خود را حفظ نمایند، باید طریق ازدواج سالم را پیشه کنند. برخی از ادیان، تجرد را مذموم دانسته و هر چه سریع تر، پس از دوران بلوغ، امر به ازدواج می نمایند. بلاخره ازدواج در همه ادیان، برای جلوگیری جامعه از افتادن به دام مفاسد، امری جدی و مهم تلقی گردیده است.
آئین اسلام
در تفکر اسلامی به جهت از بین رفتن فساد اجتماعی، روابط میان زنان (محق) و روابط جنسی میان مردان (لواط) حرمت و منع شدید دارد و در روایات به عنوان عملی شمرده شده که طبیعت انسان سالم از آن گریزان است. در قرآن مجید، آیات کریمه ای دال بر چنین منعی است. از طرف دیگر، نیز مفاسدی هم خارج از چنین روابطی منع شده که ممکن است نقش فرد واحدی در آن مشهود باشد، و هم اینها انحراف از مسیر و تعدی به حدود الهی شمرده می شود. همچنین روابط میان مرد و زن، باید از سلامت برخوردار باشد. از آیات کریمه قرآن مجید و سنت و سیره رسول اکرم استفاده می شود که نکاح (روابط جنسی میان زن و مرد) برای مسلمانان یک بایسته شرعی می باشد و امری است که موید به تأیید خداوندی است.
«و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه؛ از نشانه هاى او اينكه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد.» (روم/ 21) همه این جستارها در شریعت اسلامی، جهت رفع مفاسد اجتماعی و از طرفی ایجاد کانونی مطمئن جهت آرامش و کمال است.
در اندیشه اسلامی ازدواج، رابطه ای دائم و مستدام است. از زوجین انتظار می رود که برای ایجاد یک زندگی مبتنی بر هماهنگی و احترام متقابل به تلاش جدی و مستمر دست یابند. این تعاضد و همکاری در بین زوجین، سبب هموار شدن مسیر تکامل در فرزندان خواهد بود و نیز سبب ازدیاد عفت در درون جامعه می گردد. زیرا که در چنین زمینه ای، شرایط برای بروز رفتار مبتنی بر عفت اجتماعی ایجاد خواهد شد، مسأله ای که گمشده امروز بشریت معاصر است. در روایات دینی اسلامی، برای عفاف و پاکدامنی ارج و اعتباری درخور شأن انسانی در نظر گرفته شده است، اسلام برترین عبادت را عفاف و پاکدامنی می داند. «قال امیرالمومنین: افضل العباده العفاف؛ امام علی (ع) می فرماید: برترین عبادت پاکدامنی و عفاف است.» و امام باقر می فرماید: «ما عبدالله بشیئ افضل من عفه بطن و فرج؛ خداوند به امری برتر از عفت شکم و فرج، پرستش نگردیده است.»
آئین یهود
البته منظور از یهودیت، صهیونیسم نمی باشد. در آئین یهود بزه کاریهایی همچون همجنس گرایی، نهی گردیده و در آیاتی از آن به نفی این پدیده و مذمت آن پرداخته شده است. در سفر لاویان چنین آمده است: «نباید با مردان بخوابی، همان گونه که با زنان می خوابی، این یک فسق است.» در ده فرمان حضرت موسی آمده است: «من هستم یهوه، خدای تو که تو را از زمین مصر و از خانه غلامی بیرون آورد... زنا مکن.» به عبارت دقیق می توان گفت که در یهودیت، روابط جنسی قبل از ازدواج ممکن الحصول نیست، زیرا برقراری رابطه جنسی، یکی از سه مرحله ازدواج است و ترتیب سنی این سه مرحله، نامزدی، عقد و زفاف است. ازدواج در آیین یهود عقدی است میان دو نفر که بر اساس آن، برکت خدا را طلب می کند و بین آنها قراردادی تنظیم می شود، این قرارداد که از طرف شوهر به زن داده می شود، کتوبه نام دارد که به سنت تقلید از آدم و حوا رخ می دهد. البته دایره امکان ازدواج یهودی با غیر یهودی کاملا بسته شده و امکان خروج از این دایره هرگز وجود ندارد.
آئین مسیحیت
مسأله جلوگیری از مفاسد و مخالفت با آن در آئین مسیحیت هم مطرح است و کاملا امری تعریف شده می باشد. اعتقاد سنتی مسیحیان آن است که فعالیت جنسی، تنها در چارچوب ازدواج می تواند وحدت بخش باشد. در کتاب عهد عتیق، همجنس گرایی محکوم گردیده است: «با ذکور، مثل زن، جماع مکن، زیرا که این فجور است.» برداشت مسیحیان آن است که خداوند، ازدواج را برای تنظیم رابطه مناسب میان ذکور و اناث و ایجاد بهترین محیط برای پرورش فرزند و ثبات جامعه قرار داده است. مسیحیان، همچنین بر تجرد، به مثابه آرمانی والا می نگرند، اما در تعالیم مسیحیت آمده که اگر انسان نمی تواند بر تجرد بماند، باید ازدواج کند، تا در نتیجه جامعه از انحرافات مصون بماند.
در مسیحیت برای ازدواج، سه دلیل ذکر می شود: داشتن فرزند، مساعدت و آرامش، اجتناب از گناه. نتیجه این سه، حفظ جامعه از وقوع انحرافات مهلک اجتماعی است.
رسیدگی به مستمندان در ادیان
رسیدگی به مستمندان، ارزشی اخلاقی و معنوی است که به حکم فطرت انسان، بسیار والا و ارزشمند است و تقریبا به طور یکنواختی در همه ادیان الهی و آسمانی، رسیدگی به مستمندان و رعایت حال آنها از ضرورت و قداست فوق العاده ای برخوردار است. در خصوص رسیدگی به فقیران و مستمندان، که در جهان معاصر از وضعیت خاصی برخوردار شده اند و وجود نظام های طبقاتی و تقسیم جامعه به فقیر و غنی، این مسأله از اهمیت بیشتری برخوردار گردیده است.
رسیدگی به نیازمندان در اندیشه اسلامی
این مسأله در اندیشه اسلامی، جزئی انفکاک ناپذیر است، به همین جهت جهت کمک به نیازمندان، زکات و انفاقات مالی تشریع گردیده است، و حتی در برخی از موضع گیری ها، شرط قبولی عباداتی همچون نماز و حج، پرداخت زکات و انفاقات مالی به فقرای جامعه اسلامی و نیازمندان است. به گونه ای که اقامه نماز را با پرداخت زکات مقرون فرموده است: «فاقیموا الصلوه و اتو الزکوه؛ نماز را بپا دارید و زکات بدهید.» (مجادله/ 13) این مسأله به گونه ای تبیین شده، که اگر فردی نماز بخواند ولی زکات نپردازد، گویا که اصلا نماز نخوانده است. امام صادق (ع) می فرماید: «فرد صاحب مال طلا یا نقره ای نیست که پرداخت زکات مالش را انجام ندهد، مگر اینکه خداوند او را در روز قیامت در زمین صاف و فرو رونده ای حبس می کند و بر او ماری گزنده را مسلط می کند که می خواهد او را بگزد و او از آن مار گریزان است. پس هنگامی که ببینداز دست او خلاصی ندارد. مار او را می گیرد و سپس در گردنش می افکند خود را و طوق در گردنش می شود و همین است سخن خداوند که می فرماید: "سیطوقون ما بخلوا به یوم القیمه؛ به زودی بخل هایشان طوقی در گردنهایشان خواهد شد." (آل عمران/ 180)» در اندیشه اسلامی، ثروت وسیله خیر است، نه هدفی برای مرد مومن، و به این صورت، انسان مومن باید در انفاق و اعطا و کمک به مستمندان عجله نماید و به تأخیر نیندازد. این مسأله را چنان اهمیت داده که منت گذاردن و اذیت نمودن در این راه ناروا و مکروه شمرده شده است.
چنانکه می فرماید: «لاتبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذی؛ صدقه های خودتان را با منت گذاردن و آزار رسانیدن به افرادی که به آنها صدقه می دهید، باطل مسازید.» (بقره/ 264) در قرآن مجید، از این هم فراتر رفته، و رسیدن به بر و نیکی را از مسیر پرداخت مال های محبوب در راه خدا می داند و می فرماید: «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون؛ هرگز به نیکی و بر نمی رسید، مگر اینکه از آنچه که دوستش می دارید، در راه خدا انفاق نمایید.» (آل عمران/ 92)
در راستای همین منش اخلاقی است که قرآن مجید، بخل را محکوم نموده و بخل ورزیدن در جامعه اسلامی به عنوان صفتی مذموم و نکوهیده تلقی گردیده است. پیامبر اسلام (ص) فرمود: «بر حذر می دارم شما را از بخل ورزیدن، زیرا که گذشتگان شما بر اثر همین خصلت ناروا هلاک شدند، بخل آنها را واداشت که خون هم را بریزند و محرمات را حلال فرض نمایند.» بنابراین، زکات صرفا یک اعانه و کمک از طرف فرد نیست، بلکه عبادت است، اما صدقات دیگر، کمک هایی داوطلبانه است که جنبه نوع دوستی انسان، او را وا می داردکه به دیگران کمک نماید. در اندیشه اسلامی، مسأله صدقه و زکات به گونه ای توصیه شده که بسیار مخفی و سری صورت بگیرد که حتی دست چپ دهنده آن، نداند که دست راست چه می دهد. این نکته هم حائز اهمیت است که در اسلام، فقرای غیر مسلمان نیز مراد و منظورند و در بخشی از کمک ها و اعانات فرقی میان فقرای مسلمان و غیر مسلمان وجود ندارد. اسلام می کوشد، با این تعالیم، فضیلت سخا را، که موجب قناعت دهنده و گیرنده ثروت است و به اعتدال و تعادل می انجامد، به مسلمانان تلقین کند.
آئین یهود
آئین یهود، به صراحت به وجود طبقات مختلف اجتماعی اذعان دارد: طبقاتی که نام می برد: بی پدر، بیوه، فقیر و غریب است. (سفر تثنیه، 17 و 22) از نظر یهودیان، فقرا طبقه ای مستحق توجهند. در سفر خروج، به یهودیان توصیه می شود که به خاطر شفقت نابجا اجرای عدالت (تسرکه) را به نفع فقرا به انحراف نکشانند. در راستای همین امر، مراقبت از بیماران و عیادت از آنها، امری جدی و لازم و واجب تلقی گردیده است. طبقه غریبان در تورات به شدت مورد توجه واقع شده اند: «بر غریب ستم مکن، زیرا که از دل غریب خبر دارید، چون شما در زمین مصر غریب بودید.» (سفر پیدایش، آیه 9، ص 23)
آئین مسیحیت
واکنش مسیحیان به نیازمندان و رسیدگی به وضعیت آنها، دقیقا برگرفته از تعالیم مسیح است. در بسیاری از نکات و نقاط مورد بحث در انجیل، فقرا و معلولان و نیازمندان را که محرومیت های شدید دارند، در تماس با حضرت عیسی (ع) می نگریم و نیز اشاره اکیدی وجود دارد که آن حضرت با فقیران و نیازمندان همواره می نشسته اند و در تماس بوده است. پولس رسول و دیگر نویسندگان عهد جدید، نشان می دهند که چگونه مراقبت از نیازمندان به یک بخش پذیرفته شده از مسیحیت تبدیل شد. پولس نوشت: «لکن از نیکوکاری خسته نشویم، زیرا که در موسم آن درد خواهیم کرد، اگر ملول نشویم، خلاصه به قدری که فرصت داریم با جمیع مردم احسان بنماییم، به خصوص با اهل بیت ایمان.» (رساله پولس رسول به غلاطیان، آیه 9-10، ص6)
عدالت و برابری در ادیان به عنوان صفتی اخلاقی
مسأله عدل و عدالت ورزی، صفتی اخلاقی و ریشه همه اخلاقیات است. از رهگذر این صفت بزرگ است که انسانها می توانند به سوی کمال رهسپارند و زمینه رشد اندیشه ها، کمالات روحی آماده گردد. عدالت و برابری، قائمه اجتماع است و اجتماعی انسانی در پرتو عدل، استوار می گردد.
عدالت در اندیشه اسلامی
شریعت اسلامی در بحث عدالت اجتماعی و عدالت عام به انسانیت، بشریت، مهم ترین جستارها را گشوده و مهمترین آموزه ها و تعالیم را بازگفته است. عدالت در اندیشه اسلامی، اشرف فضیلت ها و بالاترین صفات است و علت پیدایش همه رذایل اخلاقی به نوعی بازگشت به فقدان عدالت در شخص دارد. علمای اخلاق گفته اند که عادل پیشه گان سه طایفه اند:
اول، عادل اکبر است، او شریعت الهی است که از جانب خدا صادر شده و غرضش حفظ مساوات در جامعه انسانی است.
دوم، عادل اوسط است، او عبارت است از حاکم دادگری که از نوامیس الهیه پیروی می کند و از شریعت نبوی طرفداری می نماید و هم از خلیفه و جانشین شریعت در حفظ مساوات است.
سوم، عادل صامت است، که عبارت است از درهم و دینار که او نقش خاصی در حفظ انسان و معالجه امراض و معاملات انسانی دارد، و باید در اختیار همگان باشد. در دین مقدس اسلام، یک فلسفه از فلسفه های کلی رسالت تاریخی پیامبران، اقامه قسط و عدل و داد است: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط؛ به راستى [ما] پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو را فرود آورديم تا مردم به انصاف برخيزند.» (حدید/ 25) پیامبران را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب و میزان فرستادیم تا مردم به قسط و برابری قیام نمایند. بنابراین در شریعت اسلامی، عدالت، باعث ادای حقوق و انصاف اجتماعی خواهد بود و زمینه ساز تکامل مجموعه آحاد بشری می باشد که باید در بسیط خاک و در میان همه بشریت پیاده شود و اجرا گردد و به گونه ای در روایات دینی آمده که: حاکم ستمگر، برای جامعه، از مار گزنده خطر سازتر است.
عدل در آئین یهود
اتکا بر مقوله عدل، در آئین اصلی یهود، مهم و قابل توجه است. واژه تسدکه، به معنای عدل است که در تورات و تلمود به آن اشاره شده و شدیدا به آن توصیه گردیده است. یهودیان وجود اختلافات را پذیرفته اند، ولی به یکدیگر سفارش می کنند که در کاهش اختلافات، تعاضد و تعاون داشته باشند.
عدل در آئین مسیحیت
مسیحیان اعتقاد دارند که محبت خدا به مردم در زندگی مسیح تجلی یافته است. از نظر مسیحیان در میان انسانها اختلافاتی وجود دارد، اما آنچه که می تواند این اختلافات را منشأ رحمت و جود خداوندی قرار دهد، صفت عدل است. مسیحیان اصیل، اختلافات بشری را که منجر به برتری یک نژاد (سفید) باشد، مردود شمرده و عدالت را لازمه بقای جامعه می دانند. در تعالیم حضرت مسیح (ع) چنان آمده است که انسان ظالم به بهشت وارد نمی شود و ورود انسان ظالم و غیر دادگر به بهشت، به سختی رد شدن شتری از روزنه سوزن است. صفات اخلاقی و فاضله دیگری وجود دارد، نظیر صداقت و راستگویی، امانت داری، ترحم بر مستمندان، تواضع و فروتنی و سایر خصلت های الهی که در ادیان مختلف، عقیده و هدف و گرایش واحدی نسبت به آنها وجود دارد. در این راستا، آئین هایی نظیر آئین بودا، کنفوسیوس، و هندوئیسم و... نیز به نوعی بر این آرمان های اخلاقی وحدت نظر ضمنی دارند.
منـابـع
پگی مورگان، ورنرمنسکی- اخلاق در شش دین جهان
حسین توفیقی- آشنایی با ادیان بزرگ
قرنی گلپایگانی- موازنه بین ادیان چهارگانه توحیدی
کاپلستون- تاریخ فلسفه- جلد 5
ماهنامه اندیشه حوزه- سال نهم- شماره ششم- خرداد و تیر83
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها